فوتبال7

ضرب شست آنژ به پپ؛ نگاهی تحلیلی به آنچه در جدال یکشنبه شب سیتی-تاتنهام گذشت

تاتنهام یک بار دیگر موفق به توقف سیتی در ورزشگاه اتحاد شد. به همین بهانه در ادامه می‌خواهیم چند پرسش کلیدی درباره این بازی را بررسی کنیم.

1402/09/14 17:47 بهروز شیعه‌یان

ضرب شست آنژ به پپ؛ نگاهی تحلیلی به آنچه در جدال یکشنبه شب سیتی-تاتنهام گذشت
تاتنهام، گربه سیاه بهترین تیم جهان؟

فوتبال7 | در لیگ برتر، تاتنهام بیش از هر تیم دیگری، از سیتی پپ امتیاز گرفته: 21 امتیاز. این آمار بدون احتساب برد سال 2019 آن‌ها در چمپیونزلیگ و حذف سیتی است. انگار که یک الگوی ثابت بر بازی‌های این دو تیم حاکم شده است: صرف‌نظر از اینکه چه کسی روی نیمکت اسپرز باشد، در هنگام میزبانی، اسپرز موفق به پیروزی و سیتی در گلزنی ناکام است. و در اتحاد نیز بازی‌های دو تیم، بازی‌های پرگلی از آب در می‌آید و تاتنهام، بر خلاف پیش‌بینی‌های غالباً منطقی، نتایج متوازنی را کسب کرده است (در پنج بازی اخیر دو تیم در لیگ برتر در اتحاد، تاتنهام دو تساوی و 1 پیروزی دارد و در بازه زمانی مشابه، در همه بازی‌های خانگی خود، بدون دریافت حتی یک گل، برابر سیتی پیروز شده است.)

اتفاق یا عادت؟

صرف‌نظر از اینکه در بازی این هفته مقابل تاتنهام چه اتفاقی افتاد، سیتی درست مانند نیمه دوم بازی لیورپول، دچار آشفتگی شد و تاتنهامی‌ها به‌خوبی از آن بهره بردند تا 2 امتیاز دیگر از دست برود. سیتی باز هم تیم برتر میدان بود، اما آنقدر فرصت زدن گل سوم و کشتن بازی را از دست داد که تاتنهام در معدود حملات زهردار خودش، نتیجه بازی را تعیین کرد.

حال دفاع سیتی اصلاً خوب نیست. آن‌ها در چهار بازی آخر خود 10 گل دریافت کرده‌اند که اکثر آن‌ها، از جمله 3 گل تاتنهام قابل‌پیشگیری بوده‌اند. در توانایی‌های گواردیول و آینده درخشان او، تردیدی نیست، اما او هنوز نتوانسته درس‌های مکتب لیگ برتر را به‌خوبی بیاموزد. در صحنه گل سوم تاتنهام، به‌جای ناتان آکه، گواردیول باید در کنار کولوسفسکی می‌بود تا مانع از هدزنی او شود و در صحنه گل دوم نیز  با دادن فضا و زمان زیاد، فرصت شوتزنی را برای لوسلسو فراهم کرد. در مقطع فعلی، یکی از آسانترین کارهای دنیا، خلق فرصت گلزنی برابر سیتی است.

لیگ برتر یا همه رقابت‌ها؟

این سومین تساوی پیاپی سیتی است. البته با توجه به مقیاس رقبا، یعنی چلسی، لیورپول و تاتنهام، شاید نتوان خیلی به آن‌ها خُرده گرفت، اما عنصر بی‌احتیاطی و شکنندگی، مؤلفه اصلی بازی سیتی در هر سه دیدار بوده. در دیدار مقابل لایپزیش در لیگ قهرمانان نیز در نیمه اول، سیتیزن‌ها 2 گل عقب افتادند تا این نقطه‌ضعف بار دیگر آشکار شود. حتی اگر سیتی این 3 بازی را می‌برد، نباید عملکرد نیمه دوم آن‌ها را نادیده گرفت. لیگ برتر درین سال‌ها در سیطره سیتی بوده و در حال‌حاضر نیز بخت اصلی قهرمانی محسوب می‌شوند، اما ما با یک چهره جدید ازین تیم مواجه هستیم که عناصر باتجربه خود را در اثر نقل‌انتقالات تابستانی (مانند گوندوغان) یا مصدومیت‌ها (مانند دی‌بروین) از دست داده است. آن‌ها در زمان حساسی نقطه‌ضعف نشان داده‌اند، زمانی که نه با یک رقیب اصلی، بلکه با دو تیم در حال رقابت در کورس قهرمانی هستند.

آشفتگی سیتی یا تاب‌آوری تاتنهام؟

نمایش آشفته سیتیزن‌ها در نیمه دوم، نباید ما را از استقامت و جنگندگی تاتنهامی‌ها غافل کند. پس از 10 بازی بدون باخت، متحمل نشدن چهارمین باخت پیاپی، کورسوی امید تاتنهامی‌ها در 1 ماه اخیر محسوب می‌شود، بخصوص اینکه در هر 4 بازی، تاتنهام 1-0 پیش افتاده بود. تاتنهامی‌ها می‌توانند امیدوار باشند که با بازگشت کریستین رومرو در بازی فردا شب، کمی به دفاع نابسامان خود سروسامان بدهند. مصدومیت‌ها باعث شده که در هر چهار پُست فعلی دفاع، پوستوغلو از دفاع‌های کناری خود استفاده کند. به‌علاوه تاتنهام از یک تاکتیک ترکیبی استفاده کرد. در 25 دقیقه ابتدایی نیمه دوم که شدت و ضرب‌آهنگ سیتی افت کرد، تاتنهامی‌ها کاملاً مالکیت توپ را بدست گرفتند.

تاتنهام دیوانه یا تاتنهام عاقل؟

اسپرز زیر نظر آنژ پوستوغلو، علاقمند به بازی تهاجمی با شدت بالا است، اما آن‌ها دیوانه و بی‌احتیاط نیستند. هر وقت لازم باشد به بازی سرعت می‌دهند و هر وقت لازم شد، به صبر خود تکیه می‌کنند. بنابراین مشکل فعلی آن‌ها در این 1 ماه، تاکتیکی به نظر نمی‌رسد و بیشتر ناشی از سیل مصدومیت‌هاست. تعهد دیوانه‌وار به بازیسازی از دروازه، گزینه جالبی نیست، به‌خصوص وقتی بازیکنی مثل امرسون رویال در بازی با دروازه‌بان راحت نباشد و دستمایه انتقاد گری نویل و کاراگر قرار گیرد. اما یکی از سایه‌روشن‌های بازی تاتنهام در نیمه اول، پاسکاری تک‌ضرب و سریع آن‌ها برای خروج از پرس سیتی و انتقال توپ به یک‌سوم هجومی بود که با مشارکت تقریباً تمام بازیکنان انجام شد و جالب اینجاست که این صحنه در خلال همان 45 ثانیه‌ای اتفاق افتاد که نویل و کاراگر در حال انتقاد و گلایه از سبک تاتنهام بودند! چنین سبکی، بخصوص وقتی دست مربی در انتخاب بازیکن خالی است، ریسکی به نظر می‌رسد. اما موفقیت هیچ‌گاه پاداش ترس نبوده و نخواهد بود. اگر برایان گیل در صحنه دفاع روی کرنر، به جای حفظ توپ تحت فشار بازیکنان سیتی و پی‌ریزی بستر ضدحمله، فقط توپ را رد می‌کرد، آیا می‌توانستیم شاهد گل اول تاتنهام باشیم؟

دفاع عمیق یا حمله؟

صرف‌نظر از اینکه میل تاتنهامی‌ها به هجوم تحت هر شرایطی، قابل‌تقدیر است، سؤال اینجاست که چنین سبکی با چنین ترکیب نصفه‌نیمه‌ای و مقابل چنین حریف قدرتمندی، می‌توانست نتیجه‌بخش باشد؟ سخت است که فکر کنیم اگر تاتنهامی‌ها زیر توپ می‌زدند و توپ را واگذار می‌کردند، سیتی شانس‌های کمتری نصیبش می‌شد. حفظ تهدید هجومی تاتنهامی‌ها تحت شدیدترین فشار و پرس، شایسته احترام است. ضمن اینکه تنها گلی که تاتنهامی‌ها در اثر اشتباه در بازیسازی دریافت کردند (گل سوم) ، حاصل یک اشتباه فردی بود و نه سیستمی. بیسوما در حالی‌که یک گزینه پاس مناسب داشت، خطر کرد و پا به توپ به دل انبوهی از بازیکنان سیتی زد که منجر به لو دادن توپ شد.

وفاداری به اصول یا انعطاف؟

تصمیم تعیین‌کننده این بازی که نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری در نگاه پوستوغلو به جریان بازی بود، تعویض هویبرگ به جای برایان گیل بود که تقریباً نامطمئن‌ترین عنصر هجومی تیم در هنگام مالکیت توپ بود. البته پوستوغلو خوش‌شانس بود که سیتیزن‌ها در نیمه اول فرصت‌های زیادی را از دست دادند و نتوانستند از غیبت دفاع‌های میانی مصدوم اسپرز بهره لازم را ببرند. اما با تعویض هویبرگ  در بین دو نیمه و بدست گرفتن نبض میانه میدان، آنژبال (مالکیت توپ به سبک آنژ)، به‌خوبی پیاده شد و انتقاداتی که در هفته‌های اخیر مبنی بر ناتوانی پوستوغلو در تغییر جریان بازی مطرح می‌شد، تاحدودی به حاشیه رفت. البته تعویض هویبرگ هم بی‌اشکال نبود، چون باعث جابجایی کولوسفسکی به راست و جانسون به چپ شد و بر خلاف نیمه اول که جانسون، گواردیول را با سرعتش آزار می‌داد، در نیمه دوم مقابل کایل واکر، در استفاده از مزیت سرعت ناکام بود. هر چند جانسون در نیمه دوم هم بسیار عالی بود و چون جانسون وینگریست که بسیار متمایل به خط اوت بازی می‌کند، واکر مجبور شد عرضی‌تر بازی کند و در نتیجه در عمق دفاع سیتی حفره‌ای ایجاد شد که کولوسفسکی به‌خوبی از آن استفاده کرد. گل تساوی‌بخش اسپرز در دقایق پایانی بازی که حاصل سانتر جانسون و ضربه سر کولوسفسکی بود، نشان از تعویض هوشمندانه هویبرگ و تغییرات ناشی از آن در بازی تیم بود. این تعویض محافظه‌کارانه و عملگرایانه به‌معنای رها کردن اصول پوستوغلو نبود، بلکه به‌معنای مدیریت خوب جریان بازی بود.

اشتباهات تاتنهام یا هوشمندی سیتی؟

اگر گل اول سیتی که روی شانس به ثمر رسید را کنار بگذاریم، گل دوم آن‌ها حاصل یک حرکت تیمی زیبا بود. آلوارز درین حرکت نقش کلیدی داشت، چون با دویدن به داخل محوطه باعث بر هم خوردن تمرکز دفاع‌های وسط سیتی شد و دیویس که بین حفظ آرایش دفاعی و دویدن به دنبال او، مردد بود، گزینه دوم را انتخاب کرد، اما در یک تصمیم اشتباه حرکت خود را تکمیل نکرد تا آلوارز به راحتی بچرخد و به فودن که کاملاً آزاد بود، پاس بدهد. سیتی برای تغییر آرایش دفاعی حریفان، در بازی‌های آینده نیز به اینگونه حرکات نیاز دارد.

نعمت یا بلا؟

یکی از جنبه‌های مثبت در نمایش‌های منفی اخیر تاتنهام، احیا شدن جیووانی لوسِلسو است. از زمانی که پوچتینو تاتنهام را ترک کرد، لوسلسو به یک مهره کم‌اثر تبدیل شده بود، اما نمایش او درین بازی و نیز در شکست تاتنهام مقابل استون‌ویلا، نشان می‌دهد که پوستوغلو در احیای استعداد او موفق بوده است. خط دفاعی اسپرز در غیاب دو دفاع میانی، عملکرد ضعیفی داشته، اما در خط هافبک، غیبت مدیسون احساس نمی‌شود که یکی از دلایل آن، دقیقاً همین اوج گرفتن لوسلسو است، به‌حدی که با بازگشت مصدومین، آنژ انتخاب سختی برای نیمکت‌نشینی دوباره او دارد. پس غیبت مصدومین چندان هم بد به نظر نمی‌رسد.

اشتباه داور یا فرصت‌سوزی‌ها؟

مقصر اصلی تساوی سیتی چه بود؟ سایمون هوپر داور بازی در یک تصمیم عجیب، در اوقات تلف‌شده بازی آوانتاژ خودش را لغو کرد و خشم بازیکنان سیتی از جمله هالند را برانگیخت. هر چند بخش عمده‌ای از تقلای سیتی در این شب، ناشی از موقعیت‌های متعددی بود که خود هالند از دست داده بود و به‌علاوه هیچ تضمینی نبود که در صحنه آوانتاژ، گریلیش موفق به گلزنی در موقعیت تک‌به‌تک شود. اما تردیدی نیست که تصمیم سایمون هوپر عجیب بود و دلیل آن هم هنوز مشخص نیست. آیا با توجه به دور بردن از صحنه و فاصله طولانی پاس هالند، فکر می‌کرد گریلیش در موقعیت آفساید قرار دارد؟ به جز این صحنه، هوپر شب خوبی داشت و حتی با وجود این اشتباه، ریختن بازیکنان سیتی سر داور، با آن چهره‌های قرمز و برافروخته، قابل‌توجیه نبود. نکته امیدوارکننده این جنجال داوری، صحبت‌های گواردیولا در پایان بازی بود، زمانی که خبرنگار در مورد تصمیم بحث‌برانگیز هوپر پرسید و گواردیولا پاسخ بی‌رحمانه‌ای داد: ««سؤال بعدی ... من آرتتا نیستم.»» اعتراض او نه از جنس درگیری‌های مربیان یونایتد در زمان فرگوسن بود و نه از جنس دعواهای مورینیو در کنار زمین. هم یک پاسخ هوشمندانه بود و هم نشان می‌داد که رقابت در صدر جدول تا چه حد داغ است، حتی بین استاد و شاگردش!!


این مطالب را هم بخوانید:

نگاهی به قرعه کشی یورو 2024: تحلیل گروه به گروه رقابت‌ها

نگاهی به عملکرد منچستریونایتد و اونانا مقابل گالاتاسرای، همراه با مرور بدترین دروازه‌بانان تاریخ شیاطین سرخ

بیوگرافی نیکولاس فولکروگ؛ ستاره این فصل بوروسیا دورتموند و تیم ملی آلمان کیست؟

میخای اطلاعات فوتبالی خودتو محک بزنی؟
بیا تو بازی کوییز
میخای تو مسابقه پیش‌بینی ما شرکت کنی؟
بیا تو مسابقه پیش‌بینی
میخای جدیدترین حواشی و اخبار امروز رو بدونی؟
بیا تو بخش اخبار