به فاصله چند روز 2 نفر از بزرگان دنیای فوتبال درگذشتند تا از بین برجستهترین تیم 3 نفره فوتبال دنیا، فقط یک نفر در قید حیات باشد. دشان، بکنبائر و زاگالو، سه فردی هستند که افتخار بالا بردن جامجهانی بهعنوان بازیکن و مربی را حس کردهاند. دست روزگار روی 2 اسم آخر خط کشید تا دشان تنها عضو زنده این تیم باشد.
بکنبائر در کنار راموس، تنها بازیکنست که سه بار به عنوان کاپیتان فاتح جام باشگاههای اروپا شده است و از معدود بازیکنانست که فاتح لیگ قهرمانان اروپا، جامجهانی و جام ملتهای اروپا شده است. همچنین از معدود بازیکنانیست که در یک سال (1974) موفق به فتح جامجهانی و لیگ قهرمانان شده است.
نام بکن بائر با موفقیت عجین بود، حتی در اواخر دوران فوتبالش، زمانی که در میانههای 30 سالگی به هامبورگ رفت و این تیم را به قهرمانی بوندسلیگا رساند. این قهرمانی، سال بعد زمینهساز قهرمانی هامبورگ در لیگ قهرمانان اروپا شد، اما بکنبائر درین قهرمانی نقشی نداشت، چون پس از قهرمانی بوندسلیگا، هامبورگ را ترک کرده بود و راهی آمریکا شده بود.
بکنبائر فوتبالش را از خط میانی آغاز کرد، سپس به پست سوییپر یا دفاع پوششی (sweeper) رفت که در فوتبال امروز دیگر وجود ندارد و در نهایت هم حکمرانی خود بر فوتبال را در لباس مربی، از کنار زمین دنبال کرد.
به خاطر خدمات بکنبائر از دهه 1960 تا 2000، چه به عنوان بازیکن و چه به عنوان مدیر و مربی، فوتبال آلمان به معنای واقعی کلمه، میراثدار این شخصیت بزرگ است. تا قبل از بکنبائر، بایرنمونیخ فقط یک بار قهرمان آلمان شده بود، آن هم زمانی که مسابقات با نام چمپیونشیپ آلمان برگزار میشد و بوندسلیگا هنوز تأسیس نشده بود. اما با بکنبائر، نه تنها فتح بوندسلیگا، بلکه فتح جام باشگاههای اروپا نیز به یک عادت برای باواریاییها تبدیل شد (سه قهرمانی پیاپی بایرن در دهه 1970 در لیگ قهرمانان اروپا).
بائر در دهه 1970، ردپای خود را در تیم ملی کشورش نیز بجا گذاشت: قهرمان جام ملتهای اروپا در 1972، نایبقهرمان در 1976 و قهرمان جامجهانی در 1974. بائر چهار بار به فینال جامجهانی رسیده است و در سال 1970 نیز در یکی از زیباترین نیمهنهاییهای تاریخ جامهای جهانی که به ««بازی قرن»» مشهور شد، آلمانغربی 4-3 از ایتالیا شکست خورد تا بائر از ثبت عدد پنج مقابل نامش محروم بماند. در آن نیمهنهایی، بائر متعصب علیرغم مصدومیت شانه، تا پایان بازی در زمین باقی ماند.
تیم ملی هلند، آخرین قربانی آلمان در جام 74 بود. هلند هر چند بهلحاظ سبک بازی تیم محبوب آن سالها بود و احتمالاً اثرگذاری اندیشههای کرایف بر فوتبال امروز بسیار بیشتر از بکنبائر است، اما بکنبائر و یارانش با شکست آنها در فینال 1974، آلمان را بهعنوان تیمی که صرفنظر از سبک بازی حریف، در پایان همیشه پیروز میشود، سر زبانها انداختند.
فرانتز بکنبائر در 9 سالگی با ورزش فوتبال آشنا شد ، اما پدر بکنبائر که کارگر اداره پست بود، روی خوشی به علاقه پسرش نشان نمیداد، بهویژه اینکه آلمان در آن سالها، درگیر بازسازی اقتصادی پس از جنگ ویرانگر جهانی بود.
بائر جوان متوقف نشد و در سال 1959 به بایرن پیوست. در 1963 به دلیل رسوایی اخلاقی و ماجرای باردار شدن نامزدش، در آستانه محرومیت از تیم جوانان آلمان غربی بود که با وساطت مربی تیم، این ماجرا حل شد.
هر چند بائر در تیم ملی آلمان هم موفق بود، اما او را به نام ««آقای بایرن»» میشناسند. تا پیش از حضور او، بایرن در دسته پایینتر بود و ««مونیخ 1860»»، تیم اصلی ایالت باواریا بود که طرفداران زیادی از جمله خود بکنبائر را داشت. بائر در دوران جوانی عضو تیم ««اسسی 1906 مونیخ»» بود و بهعنوان یک استعداد تیمهای زیادی خواهان به خدمت گرفتن او بودند. در یکی از مسابقات تورنمنت جوانان، تیم او مقابل جوانان مونیخ 1860 صفآرایی کرد. در آن دیدار یکی از بازیکنان مونیخ 1860 ، به دور از چشمان داور، کشیدهای به صورت او زد که احتمالاً همان سیلی باعث تغییر نظر او شد و مسیر فوتبالی او را به سمت بایرنمونیخ عوض کرد. بائر در سال 59 به تیم جوانان بایرن و در سال 1964 به تیم اصلی بایرن پیوست. حضور او در تیم اصلی مصادف شد با پیروزی بایرن برابر سنپائولی و صعود به لیگ تازهتأسیس بوندسلیگا. این آغازگر مسیری بود که افتخارات بیشماری را برای بایرن و بکنبائر رقم زد.
در فوتبال امروز که مبتنی بر پرسینگ بالا و دفاعهای بالا است، پست بکنبائر بهعنوان آخرین دفاع پوششی، علاوه بر اینکه منسوخ شده است، کمی عجیب به نظر میرسد. زمانی که بائر به فوتبال آمریکا رفته بود، یکی از مدیران کاسموس نیویورک با انتقاد از سبک بازی او، به مربی تیم گفت: ««به بائر بگو یه تکونی به خودش بده، 1 میلیون پول ندادیم که یه بازیکن فقط دور دفاع بچرخه»»
اما بکنبائر، همچون راموس یا پیکه، یکی از گلزنترین دفاعهای تاریخ بود که فقط در سال 1966، هفت گل ملی به ثمر رساند. بکنبائر در مجموع 64 گل در 439 بازی برای بایرن و 14 گل در 103 بازی برای آلمان غربی، به ثمر رساند. بکنبائر در فینال جامجهانی 66، زمانی که هنوز هافبک بود، مأمور یارگیری مستقیم بابی چارلتون بود و در نهایت چارلتون از آن میدان پیروز خارج شد، اما چهار سال بعد در مسابقه مجدد آلمان و انگلیس در جامجهانی 70، بکنبائر که این بار در پست اصلیش سوییپر بازی میکرد و آزادی عمل بیشتری داشت، با یک نمایش خیرهکننده، انتقام گرفت و چارلتون و انگلیس را حذف کرد. هر چند مربی انگلیس در آن بازی، در تصمیمی عجیب چارلتون را از زمین بیرون کشید و ادعا کرد قصد حفظ او برای بازی نیمهنهایی را داشته است.
یولیان ناگلزمن در توصیف بکنبائر میگوید: ««دوستی بکنبائر با توپ و جسارتش در پا به توپ شدن بهعنوان یک دفاع، تفسیر جدیدی از مفهوم دفاع در فوتبال ارائه کرد که مبتنی بر شناوری مدافعان بود.»» البته پیش از بکن بائر ، بازیکنانی همچون ایوانو بلاسون (Ivano Blason) در اینتر افسانهای دهه 1960، در پُست سوییپر یا همان دفاع پوششی آزاد بکار گرفته شدند، اما هیچکدام تسلط و کنترل فرانتز را نداشتند. بکنبائر با دوندگی میانه خوبی نداشت، اما در عوض استاد تنظیم گامهایش بود و بهخوبی تشخیص میداد چه موقع باید برای دفاع و توپگیری اقدام کند و چه موقع باید رو به جلو حرکت کند. تکلهای مناسب در لحظه مناسب، دیگر ویژگی بارز او بود، تکلهایی که کرایف در فینال 1974، با تمام وجود معنای آن را حس کرد!
در سال 1984 بکنبائر جوان بدون سابقه مربیگری و حتی مدرک مربیگری، به هدایت آلمان غربی منصوب شد. در آن زمان هیچکس فکر نمیکرد قهرمان جامجهانی 1990، بهعنوان باثباتترین، قدرتمندترین و برترین تیم جام، به این افتخار دست یابد. مارادونا و آرژانتین، در فینال 1986 در خاک مکزیک، آلمانها را در حسرت جام باقی گذاشته بودند و قهرمانی سال 90، در حکم انتقام بائر از مارادونا بود.
بائر سپس وارد مربیگری در عرصه باشگاهی شد و مارسی را بهعنوان اولین تیم خود انتخاب کرد، اما حضور او روی نیمکت مارسی، به یک سال هم نکشید و این تیم را ترک کرد. بایرنمونیخ در 1993، بکنبائر را به عنوان سرمربی موقت منصوب کرد که در پایان فصل، بایرن را به قهرمانی بوندسلیگا رساند. سه سال بعد نیز مجدداً بهعنوان سرمربی موقت، موفق شد بایرن را به قهرمانی جام یوفا برساند.
بکنبائر ملقب به پله سفید بود و از سال 1958، پله قهرمان زندگی او محسوب میشد. به همین خاطر در سال 1977، آلمان را به مقصد آمریکا ترک کرد تا در کنار پله در تیم کاسموس نیویورک توپ بزند. بائر در کنار پله، سه بار لیگ فوتبال آمریکای شمالی (North American Soccer League) را فتح کرد تا نامش در تالار مشاهیر فوتبال آمریکا ثبت شود و با خاطرهای خوش به آلمان باز گردد. در بازگشت به آلمان بائر به هامبورگ پیوست و با این تیم قهرمان بوندسلیگا شد. سپس دوباره به تیم کاسموس برگشت و در این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
بکنبائر بهمدت 15 سال مدیر بایرن بود. اشتفان افنبرگ کاپیتان سابق بایرن مونیخ، خاطره خود از دوران مدیریت بکنبائر را اینگونه نقل میکند: «« در فصل 2001-2000 ، در لیگ قهرمانان 3-0 از لیون شکست خوردیم. بعد از اون باخت، بکنبائر یه مهمونی ترتیب داد و همه بازیکنا رو دعوت کرد و به ما گفت: ««متوجه هستید که دارید مثل 30 سال پیش فوتبال بازی میکنید!»» . ما تصمیم گرفتیم واکنش مناسبی به صحبتهای بائر داشته باشیم و همقسم شدیم.»» آن مهمانی کار خودش را کرد و باواریاییها به وعده خود به مدیر سرشناسشان عمل کردند. بایرن همه بازیهای بعدی خود را برد، در مرحله حذفی، رئالمادرید و منچستریونایتد را رفتوبرگشت شکست داد و در فینال با شکست والنسیا قهرمان شد.
در مورد چگونگی تعلق لقب قیصر به بائر ، داستانهای زیادی وجود دارد، از جمله ژست گرفتن او برای عکس یادگاری در کنار مجسمه امپراتور سابق اتریش در یک بازی دوستانه. اما باورپذیرترین روایت درین مورد، به بازی شالکه-بایرنمونیخ برمیگردد. در آن بازی بکنبائر موفق شد رینهارد اشتان لیبودا (Reinhard Stan Libuda) وینگر راست شالکه را که یک دریبلزن قهار و ملقب به ««پادشاه وستفالیا»» بود، متوقف کند و اگرچه در طول بازی سوت کرکننده 64000 هوادار شالکه نصیبش شد، اما پس از سوت پایان، مطبوعات به تمجید از پیروزی ««قیصر»» بر پادشاه پرداختند.
بکنبائر هدایت کارزار آلمان برای کسب میزبانی جامجهانی 2006 را بر عهده داشت. پس از کسب میزبانی، بکنبائر با هلیکوپتر شخصی که اسپانسر مسابقات در اختیار او گذاشته بود، 46 بازی از 64 بازی این جام را از نزدیک تماشا کرد.
در ماجرای حمایت از آلمان برای میزبانی جامجهانی 2006 ، بکنبائر به ارائه اطلاعات نادرست و پولشویی متهم شد و از سال 2016، بهخاطر اتهام دریافت 6.7 میلیون یورو رشوه ، پرونده قضایی او باز و تحقیقات کیفری علیه او آغاز شد. بازرسان فدرال سوییس در جستجوی شواهد به خانه او یورش بردند، اما در نهایت این پرونده فساد در آوریل 2020، بدون حکم خاصی، بسته شد.
بکنبائر در حوزه روابط با زنان و زندگی زناشویی خود نیز همچون زمین فوتبال پر از شور و اشتیاق بود که 3 ازدواج و داشتن 5 فرزند ، گواه آن است. طولانیترین ازدواج او با یک عکاس مشهور آلمانی بود.
محبوبیت بکنبائر در آلمان، بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی و شرکتهای موسیقی را بر آن داشت که او را وارد دنیای تبلیغات و موسیقی کنند. بائر در حوزه تبلیغات موفق بود و برای محصولات مختلف، از سوپهای آماده گرفته تا خدمات موبایل، دست به تبلیغ زد. در عرصه موسیقی نیز چند ترک محدود از او به یادگار مانده است.
بکنبائر علاقمند به گلف بود و در این ورزش نیز استعداد و شایستگی خود را ثابت کرده بود. بائر عاشق کشور همسایه، اتریش بود و سالها در مرز اتریش و آلمان زندگی میکرد و حتی اتریش، به پاسداشت دستاوردهای او، تمبر ویژهای را با تصویر چهرهاش منتشر کرد، اما برخی این نقل مکان را حربه بائر برای فرار مالیاتی و پرداخت مالیات کمتر، میدانستند.
بائر در اثر مرگ زودهنگام پسرش که یک فوتبالیست حرفهای بود، مشکلات سلامتی از جمله ناراحتی قلبی و اتهام رشوهگیری، سالهای پایانی عمر خود، ضربات سختی را تحمل کرد و گوشهگیری و دوری از رسانهها را برگزید. آخرین یادگار فوتبالی از بکنبائر، پسر استفان و نوه او است که اکنون بهعنوان یک فوتبالیست حرفهای فعال است.
🚨🚨 این مطالب را هم بخوانید:
به مناسبت ۸۲ سالگی سرالکس فرگوسن؛ نگاهی به کارنامه موفقترین مربی تاریخ بریتانیا
معرفی ۵ سرمربی برتر نیم فصل اول ۲۰۲۳-۲۴؛ دورهمی شگفتی سازان اروپا