در این مقاله به بررسی کامل آرایش 4-5-1 به همراه معایب و مزایای آن در فوتبال میپردازیم.
فوتبال7 | این آرایش شامل 4 دفاع (2 نفر مرکزی و 2 نفر کناری)، پنج هافبک (3 هافبک مرکزی و 2 هافبک عرضی) و یک مهاجم در نوک خط حمله است که در رأس این آرایش قرار میگیرد.
این آرایش بسیار مشابه 4-3-3 است، با دو تفاوت اصلی. وینگرها یا همان هافبکهای عرضی- در مقایسه با 4-3-3 کمی عقبتر بازی میکنند و به 3 هافبک مرکزی بسیار نزدیکتر هستند.
این آرایش همچنین نظم کمتری دارد. عقبترین هافبک از بین 3 هافبک مرکزی، در مقایسه با هافبک محوری (پیوت) 4-3-3 که فقط کمی جلوتر از دفاع قرار دارد، بسیار بالاتر بازی میکند. هافبک محوری در 4-5-1، تقریباً زیر دو هافبک شماره 8 و گاهی دقیقاً در یک خط با آنها بازی میکند. بنابراین هافبک 4-5-1 خطیتر است.
4-5-1 در حقیقت یک نسخه دفاعیتر از 4-3-3 محسوب میشود. 4-3-3، نخستین بار توسط برزیل در جامجهانی 1958استفاده شد که در هنگام مالکیت، سیستم 4-2-4 خود را به 4-3-3 تغییر میداد. از آن پس 4-3-3 به آرایش مطلوب هجومی تبدیل شد و بعداً در یک تکامل دفاعی، وینگرها در حالت عدم مالکیت توپ، به عقبتر منتقل شدند تا تیم آرایش 4-1-4-1 به خود بگیرد. و در نهایت نیز هافبک محوری مقابل دفاع (یعنی نخستین 1 بین دو 4 در نام آرایش)، کمی به جلوترحرکت کرد تا 4-5-1 شکل بگیرد.
آرایش 4-5-1 در حالت دفاعی، آشکارتر است و در حالت مالکیت معمولاً به 4-1-4-1 یا 4-3-3 تبدیل میگردد.
وظیفه جنبی مهاجم نوک در 4-5-1، حفظ و تثبیت مالکیت توپ و ارتباط با بازیکنانیست که در حمله به او میپیوندند (معمولاً دو شماره 8 یا دو هافبک کناری که در حالت گذار بهسرعت به سمت بالای زمین میدوند.)
شماره هشتها، گاهی با دوندگیهای سریع و نفوذ به جلو، به سمت هافبکهای کناری متمایل میشوند (شکل بالا). و گاهی نیز بهقصد پشتیبانی، فشردهتر بازی میکنند، مثل یک شماره 10، یا در طول گذارها از حمله به دفاع که مثل یک مهاجم دوم عمل میکنند.
شماره 8 ها گاهی نیز عقب مینشینند تا همراه با هافبک محوری اصلی تیم، یک هافبک محوری موقت 2 نفره را در مقابل دفاع تشکیل دهند. هافبک مرکزی سهنفره، مسئول حفظ توپ است که معمولاً از طریق پاسهای کوتاه انجام میشود. حفظ توپ بلافاصله پس از بازیابی توپ، یا در هنگامی که شرایط برای ضدحمله فوری فراهم نیست، آغاز میشود. با کمک حفظ توپ آنها، تیم میتواند 4-5-1 را به سایر اشکال و آرایشها تبدیل کنند.
هافبکهای عرضی (کناری)، غالباً عنصر اصلی در هنگام ضدحملات هستند و با فرارهای پشت دفاع یا دریبلزنی، تیمشان را به فاز هجومی منتقل میکنند. کار این هافبکها، ارسال سانتر برای مهاجم نوک یا سایر بازیکنانیست که به قلب دفاع حریف میزنند. هافبکهای کناری با پای مخالف (چپپا در راست یا بالعکس) نیز بیشتر به داخل متمایل میشوند تا از قابلیت شوتزنی خود استفاده کنند.
در هنگام گذارها، دفاعهای کناری نیز میتوانند در حملات مشارکت کنند، بهویژه اگر هافبکهای کناری پا به توپ وارد جریمه حریف شوند، یا بدون توپ، به وسط متمایل شده باشند. وظیفه دیگر دفاعهای کناری، توپرسانی به هافبک با پاسهای کوتاه است. در هنگام توپرسانی، اگر به وسط متمایل شوند، یکی از شماره هشتها باید به جلوتر منتقل شود تا سریعاً با او پاسکاری کند.
وظیفه دفاعهای مرکزی (وسط) نیز ارسال پاسهای رو به جلو برای هافبکها، یا پاسهای مستقیمتر به کنارهها برای بازیکنان کناری است. همچنین میتوانند از طریق کانالهای ایجادشده در حین بازی، در خط میانی مشارکت کنند، بهویژه زمانی که شماره 8 ها به جلوتر میروند.
مهاجم نوک باید دفاع وسطهای حریف را پرس کند تا توپ را به کنارهها ارسال کنند و با گیر انداختن بازیکنان کناری حریف در نزدیکی خط اوت، باز پسگیری توپ انجام شود. گزینه دیگر اینست که مهاجم عقبتر بنشیند و یارگیری مستقیم با هافکب محوری حریف داشته باشد. در اینصورت هافبکها میتوانند دفاع منطقهای بهتری انجام دهند و مرکز زمین را قفل کنند.
سه هافبک مرکزی میتوانند یارگیری مستقیم با بازیکنان حریف داشته باشند، یا همانطور که اشاره شد، دفاع منطقهای را انجام دهند. شماره هشتها میتوانند از پرس رو به جلو نیز حمایت کنند و توپ را در کنارهها پس بگیرند (شکل زیر).
چون هافبکهای مرکزی معمولاً بهصورت خطی دفاع میکنند، هافبکهای کناری میتوانند نقش عرضیتری در هنگام دفاع داشته باشند، یعنی میتوانند همپای بازیکنان کناری حریف بدوند و در نهایت با کمک دفاع کناری و استفاده از خط اوت بهعنوان یک مدافع فرضی، آنها را وادار کنند توپ را بیرون بزنند. یا به دفاعهای کناری کمک کنند جلو سانترها یا پاسهای کاتبک حریف را بگیرند.
دفاعهای وسط، بهعلت حضور سه هافبک مرکزی، از پوشش دفاعی کافی برخوردارند و بنابراین تمرکز بیشتری بر فضاهای پشت سر خود دارند. اما گاهی نیز بهصورت ناگهانی روی پای مهاجم حریف میروند تا توپ را پس بگیرند.
اگر تیم بخواهد دفاعیتر بازی کند، چهار نفر عقب فشردهتر و نزدیک به هم بازی میکنند و وقتی از قفل شدن توپ در یک فضا مطمئن شدند، باز میشوند.
لیورپول یورگن کلوپ، با حملات تندتیز و ضدحملات سریع شناخته میشود، اما در مواقعی که نیاز به یک ساختار فشردهتر دارد، آرایش 4-5-1 را به خود میگیرد.
در این آرایش، شماره 8 های لیورپول (هندرسون و تیاگو)، اجازه حرکت ناگهانی به کنارهها را دارند، اما نقش اصلی بالها بهویژه محمد صلاح، در هنگام گذار به حمله است. با باز شدن 4-5-1 و جلو رفتن بالها، فضا برای آرنولد ایجاد میشود تا از دفاع راست به وسط متمایل شود و مثل یک هافبک بازی کند (شکل زیر از فصل 22-2021)
در 4-5-1 ادیهاو با بلوک میانی که متمرکز بر پرس در زمین خودی از دفاع تا وسط زمین است، هافبکهای کناری کمک زیادی به دفاعهای کناری (تریپیر و دن برن) میکنند تا در برابر وینگرهای سریع حریفان راحتتر دفاع کنند، بهخصوص مرفی در سمت چپ که البته در این حالت خود برن بیشتر مثل یک دفاع وسط به نظر میرسد (شکل زیر).
در هنگام پرس نیز وینگرها به بالای زمین میروند و با کمک جوئلینگتون، گیمارش و لانگاستاف در قالب حرکات عرضی، پرسینگ را انجام میدهند.
بعد از یورو 2020، انگلیس ساوتگیت بهتدریج از سیستم سه دفاعه، به سمت 4-3-3 یا 4-2-3-1 رفت. اما در حالت بدون توپ، ترجیح اصلی ساوتگیت، همچنان بلوک میانیایی بود که بهصورت 4-1-4-1 یا 4-5-1 خطی اجرا شود.
در این آرایش، دکلان رایس بهعنوان هافبک محوری، بهصورت ناگهانی به جلو میدود تا به همراه شماره هشتها از هری کین پشتیبانی کنند. هنگامی که هری کین حریف را وادار به بردن توپ به کنارهها کرد، نزدیکترین وینگر به او، برای بازپسگیری توپ به کمک او میآید (در شکل زیر، جک گریلیش). درین حالت، انرژی و سرعت بازیکنانی مثل بلینگهام و فیلیپس، نقش اساسی در پوشش فضاهای میانی دارد. وینگر دورتر نیز از نفوذ بازیکنان در جناح خود جلوگیری میکند.
4-5-1 باعث فراهم شدن فشردگی و برتری عددی در مرکز زمین میشود و توازن و پوشش لازم را فراهم میکند. بنابراین پیشروی حریف از میانه زمین سخت میشود. این آرایش، برای تشکیل بلوکهای میانی یا عقب، بسیار مؤثر است، اما پرس سریع و مؤثر از بالا نیز بهخوبی قابلانجام است.
با فشردگی سه هافبک وسط، وینگرها میتوانند حرکات کناری حریف را رهگیری کنند و از اضافهبار در کنارهها جلوگیری کنند. جلوگیری از سانترها و کاتبکهای حریف نیز راحتتر میشود.
تنوع و شناوری دیگر ویژگی این سیستم است. وقتی تیمی با 4-5-1 بازی را آغاز میکند، با یک حرکت ساده میتواند تغییر شکل دهد. برای مثال، کافیست یکی از شماره هشتها کمی بالاتر برود تا تبدیل به 4-4-2 شود.
بیشتر در دفاع یا ضدحملات به کار میآید. بهعلت خطی بودن هافبک، تسلط بر توپ سختتر میشود، چون در هنگام بازیسازی، یا تعویض منطقه، هافبک باید سازماندهی دوباره پیدا کند.
بهعلت مشارکت وینگرها در کار دفاعی، شاید نتوانند راحت در ضدحملات شرکت کنند که در اینصورت تکمهاجم نوک تیم، باید بار ضدحمله را بهتنهایی به دوش بکشد. پاس مستقیم رو به جلو برای مهاجم ارسال میشود تا وینگرها از راه برسند که البته به قیمت کاهش فشردگی دفاعی تمام میشود.
منبع: The Coaches Voice
🚨🚨 این مطالب را هم از دست ندهید:
بررسی 10 مدعی اصلی لیگ قهرمانان اروپا در فصل جدید؛ شاگردان پپ دبل میکنند؟