تبعید بی‌پایان آتزوری؛ میراث تلخ قهرمان چهار دوره جام جهانی

چهارمین قهرمان جهان فوتبال، ایتالیا، دهه‌هاست که در بحرانی عمیق فرو رفته است. از شکست‌های پی‌درپی در انتخابی جام جهانی تا پارادوکس قهرمانی در یورو ۲۰۲۰؛ داستان سقوط باشکوه آتزوری را بخوانید.

1404/10/02 12:50 هوش مصنوعی فوتبال7

predict winner
تبعید بی‌پایان آتزوری؛ میراث تلخ قهرمان چهار دوره جام جهانی

بیش از ۱۱ سال از لحظه‌ای که ضربه سر دیگو گودین در برزیل، شاگردان چزاره پراندلی را در مرحله گروهی جام جهانی حذف کرد، می‌گذرد. در آن مقطع، شاید هیچ‌کس تصورش را نمی‌کرد که بیش از یک دهه بعد، آخرین تصویر قهرمان چهار دوره جهان در بزرگ‌ترین صحنه فوتبال، همین حذف زودهنگام باشد.

در این ۱۱ سال، آتزوری به سطوحی رسید که بسیاری آن را کف تاریخ خود می‌دانستند؛ از نرسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ برای اولین بار در ۵۹ سال اخیر پس از شکست مقابل سوئد در پلی‌آف، تا ناکامی تکان‌دهنده در برابر مقدونیه شمالی برای حذف از رقابت‌های قطر.

با وجود این، پارادوکس بزرگی در این مسیر وجود دارد؛ درست در فاصله این دو سقوط بزرگ، تیمی به رهبری روبرتو مانچینی در سال ۲۰۲۱ موفق شد قهرمانی اروپایی را که از سال ۱۹۶۸ به دست نیامده بود، در فینالی حماسی با ضربات پنالتی مقابل میزبان، انگلیس، به دست آورد.

اما این قهرمانی که می‌توانست سرآغاز یک دوره جدید باشد، خیلی زود به عنوان یک استثنا تأییدکننده قاعده، یعنی همان سقوط بلندمدت، طبقه‌بندی شد. حتی پس از جدایی ناگهانی مانچینی در آگوست ۲۰۲۳، لوچانو اسپالتی، یکی از بهترین مربیان ایتالیا در ۲۰ سال اخیر نیز نتوانست روند نزولی تیم ملی را متوقف کند.

مشکلات ریشه‌دار

اولین نشانه، حذف زودهنگام از یورو ۲۰۲۴ در مرحله یک‌هشتم نهایی در برابر سوئیس بود که تصویری ناامیدکننده از عملکرد تیم به نمایش گذاشت. سپس، خروج از مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ ملت‌ها، زمینه‌ساز شروعی فاجعه‌بار برای انتخابی جام جهانی بعدی شد؛ با شکست سنگین ۳-۰ در نروژ و بردی دشوار مقابل مولداوی، که در نهایت به برکناری اسپالتی و سپردن مأموریتی تقریباً غیرممکن به جانشین او، گنارو گتوزو، برای صعود بدون نیاز به پلی‌آف، منجر شد.

آیا همه این‌ها را می‌توان تنها با فهرستی از نتایج بد توضیح داد؟ آیا این برای درک چگونگی ریسک مجدد یک ملت همواره مرجع در فوتبال جهان برای غیبت در جام جهانی کافی است؟ خیر. دلایل این بحران طولانی، شاید عمیق‌ترین بحرانی باشد که ایتالیا تا به حال با آن روبرو شده، و ریشه در ضعف‌های ساختاری و ناتوانی در تطبیق با تغییرات تاکتیکی و فیزیکی فوتبال مدرن دارد.

اما مهم‌تر از آن، ایتالیا ظرفیت خود برای شناسایی و پرورش استعدادها را رها کرده و مدل‌های مدیریتی را پذیرفته که به وضوح نتیجه‌بخش نبوده‌اند.

شکوه جام جهانی و هشدارهای اولیه

پیروزی خارق‌العاده ۲۰۰۶ در آلمان، اوج کار نسل طلایی بازیکنانی چون جانلوییجی بوفون، الساندرو نستا، فابیو کاناوارو، آندره‌آ پیرلو، فرانچسکو توتی و الساندرو دل پیرو بود؛ نسلی که سال‌های قبل به قهرمانی نزدیک شده بودند.

همزمان با آن پیروزی در برلین مقابل فرانسه، غروب یک دوران بزرگ نیز رقم خورد. پس از آن، نه تنها نتایج تیم ملی افت کرد، بلکه باشگاه‌های ایتالیایی نیز از کسب موفقیت‌های بزرگ بین‌المللی بازماندند. ایتالیا که سال بعد با درخشش آث میلان، فاتح لیگ قهرمانان و جام جهانی باشگاه‌ها شد، از سال ۲۰۱۰ (سال قهرمانی اینتر) دیگر موفق به کسب هیچ‌کدام از این دو جام نشده است.

همان دوره، اولین زنگ خطر جدی به صدا درآمد: جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، جایی که قهرمان وقت تحت هدایت مارچلو لیپی، خیلی زود حذف شد. از آن زمان، باشگاه‌های سری آ تنها چهار بار به فینال لیگ قهرمانان رسیده‌اند (دو بار یوونتوس، دو بار اینتر) و دو بار در فینال لیگ اروپا (با شکست رم تحت هدایت ژوزه مورینیو در مقابل سویا و قهرمانی اتلانتا در ۲۰۲۴). فراتر از این‌ها، موفقیت‌های چشمگیر کم بوده و این حس وجود دارد که شکاف با نخبگان اروپا نه تنها از دوران طلایی دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ بیشتر شده، بلکه تعادل قدرت کاملاً معکوس شده است.

بحران سری آ

مقایسه سری آ با لیگ برتر انگلیس اکنون تقریباً غیرممکن است. لیگ برتر با جذب میلیاردها یورو از شبکه‌های تلویزیونی و سرمایه‌گذاران جهانی، انقلاب کوپرنیکی را درک کرد و خود را از انجمن‌های ورزشی صرف، به کسب‌وکارهای سرگرمی واقعی تبدیل کرد. آن‌ها ابتدا در ورزشگاه‌های مدرن سرمایه‌گذاری کردند و سپس به سراغ جذب بهترین بازیکنان و مربیان رفتند.

در ایتالیا، تزریق عظیم پول حاصل از حق پخش تلویزیونی، به جای ساختن آینده‌ای پایدار، چرخه‌ای معیوب را تغذیه کرد. باشگاه‌ها بر خرج کردن‌های کوتاه‌مدت برای حفظ ظواهر تمرکز کردند و زیرساخت‌های رو به زوال، به‌ویژه ورزشگاه‌ها را نادیده گرفتند. مهم‌تر از همه، آن‌ها سرمایه‌گذاری روی توسعه جوانان را که اساس آینده فوتبال ایتالیا و تیم ملی است، متوقف کردند.

ورود ناگهانی حجم عظیمی از پول در اوایل دهه ۹۰، با تغییر تاریخی دیگری همزمان شد: رأی بوسمن در سال ۱۹۹۶. این امر به تعقیب بی‌رویه ستاره‌های خارجی (یا ادعایی) دامن زد، اما ساختار فوتبال ایتالیا را عمیقاً تغییر داد. تیم‌های آکادمی که زمانی به پرورش استعدادهای داخلی شهرت داشتند، مملو از بازیکنان جوان از سراسر جهان شدند که اغلب به دلایل اقتصادی و نه شایستگی انتخاب می‌شدند. مربیان جوان، تحت فشار برای پیروزی و پیشرفت شغلی، مأموریت اصلی خود یعنی پرورش بازیکنان خوب (و انسان‌ها) را رها کردند.

آیا نسل فعلی به اندازه کافی خوب است؟

این یکی از دلایل اصلی بحران دو دهه اخیر، به‌ویژه ۱۱ سال گذشته، است. چگونه ممکن است کشوری که در هر دوره پساجنگ، بازیکنان سطح بالایی تولید می‌کرد، اکنون برای جمع‌آوری یک تیم ملی واقعاً رقابتی با چالش روبرو باشد و تعداد استعدادهایی که در سطح بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرند، نسبت به بسیاری از کشورها کم باشد؟

تنها در سال‌های اخیر شاهد بودیم بازیکنانی چون مارکو وراتی، جانلوییجی دوناروما، ریکاردو کالافیوری، جیولیو ویکاریو، ساندرو تونالی و دِستینی اودوگی، و اخیراً فدریکو کیه‌زا، جاکومو راسپادوری، ماتئو روجری و جووانی لئونی، به دنبال موفقیت در خارج از ایتالیا رفتند. در گذشته، دستمزد بالای داخلی و تمایل کم بازیکنان ایتالیایی برای چالش در خارج از مرزها، باعث می‌شد اکثر آن‌ها بمانند.

تصادفی نیست که آخرین موفقیت بزرگ ایتالیا در یورو ۲۰۲۰، بر پایه تعداد انگشت‌شماری از بازیکنانی بنا شده بود که خارج از سری آ رشد و بلوغ یافته بودند؛ مانند دوناروما، جورجینیو و وراتی.

امروز، ایتالیا امید خود را برای بازگشت به جام جهانی دوباره به بازیکنانی با جایگاه بین‌المللی بالاتر گره زده است: دوناروما (در منچسترسیتی)، کالافیوری (در آرسنال)، تونالی (در نیوکاسل) و مویسه کین (در فیورنتینا). همه آن‌ها بازیکنان خوبی هستند، اما به جز دوناروما، تعداد کمی واقعاً قهرمان محسوب می‌شوند. قهرمانانی که زمانی در سری آ فراوان بودند، اکنون گونه‌ای در معرض انقراض‌اند.

نسل آینده

از میان بازیکنان فعلی، به جز دوناروما، یافتن یک بازیکن که بتواند در یکی از باشگاه‌های برتر اروپا به یک مهره ثابت تبدیل شود، دشوار است. این کمبود کیفیت، بازتاب سیستمی است که قادر به به‌روز ماندن نیست؛ فرهنگی فوتبالی که استعداد ناب را در مرکز تفکر خود قرار نداده و در اعتماد به جوانانش شجاعت به خرج نداده است.

بسیاری از بازیکنان بااستعداد در آکادمی‌ها، برای یافتن دقایق بازی راهی سری بی یا سری سی می‌شوند یا برای کسب تجربه به خارج سفر می‌کنند. این مسیر فرانچسکو پیو اسپوزیتو، مهاجم جدید اینتر بود که با درخشش در اسپتزیا فرصت حضور در تیم اصلی و گلزنی برای آتزوری را به دست آورد؛ او یک استثناست، نه یک روند، در فرهنگی که هنوز جوانی را یک ضعف می‌بیند.

جووانی لئونی، امید جدید دفاعی ایتالیا، نمونه دیگر است. او پیش از مصدومیت شدید در لیورپول، با پارما درخشید و جنگ قیمتی بین اینتر و میلان را به راه انداخت. انتقال ۳۰ میلیون یورویی او به لیورپول در لیگ برتر عادی است، اما برای یک باشگاه سری آ تقریباً بی‌پروا تلقی می‌شود.

فرانچسکو کاماردا، جوان‌ترین بازیکن تاریخ سری آ، تحت هدایت زلاتان ابراهیموویچ، اکنون به صورت قرضی در لچه به دنبال کسب تجربه است. او پس از درخشش در قهرمانی زیر ۱۷ ساله‌های اروپا در ۲۰۲۴، امید دارد تا یورو ۲۰۲۸ یا جام جهانی ۲۰۳۰ به ترکیب اصلی میلان و تیم ملی بازگردد.

زمان تحقق وعده‌ها

اسپوزیتو، لئونی و کاماردا؛ سه چهره آینده فوتبال ایتالیا، اما همچنین استعدادهایی که چالش بزرگ‌تری را با خود حمل می‌کنند: شعله‌ور کردن مجدد شور و اشتیاق در نسل جدید هواداران.

زیرا روند نگران‌کننده دیگری در سقوط تعداد جوانان ایتالیایی که فوتبال را به عنوان ورزش اصلی خود انتخاب می‌کنند، پدیدار شده است. ظهور قهرمانان ملی جدید در رشته‌های دیگر مانند یانیک سینر و ماتئو برتینی در تنیس، یا خیزش تیم‌های والیبال، توجهات را تغییر داده است.

در این بستر مملو از تناقضات و دشواری‌ها، گتوزو سرمربی تیم ملی مجبور است زیر فشار عظیمی کار کند. یک شکست دیگر، ضربه نهایی به یک سیستم مدیریتی و سیاسی خواهد بود که در سال‌های اخیر نتایج ناامیدکننده‌ای به بار آورده و اکنون اعتبار خود را به تصویب قانون دیرهنگام ساخت ورزشگاه‌ها گره زده است؛ قانونی که برای نوسازی زیرساخت‌ها پیش از میزبانی یورو ۲۰۳۲ حیاتی است. داستان طولانی و فرسایشی مربوط به پروژه سن‌سیرو و طرح‌های ورزشگاه در بولونیا، فلورانس، رم و ناپل، تقریباً به اندازه جلوگیری از سومین حذف متوالی از جام جهانی اهمیت پیدا کرده است.

لحظه حقیقت برای فوتبال ایتالیا اکنون فرا رسیده است.

🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:

🔹بازگشت دنی آلوز در ۴۲ سالگی؛ خرید یک باشگاه پرتغالی توسط مدافع سابق بارسلونا

🔹هولوند پس از قهرمانی با ناپولی، کنایه‌ای سنگین به منچستریونایتد زد

🔹عملکرد لژیونرهای مکزیک در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶: رائول خیمنس درخشان، اوچوآ در سراشیبی

🔹ستاره‌هایی که احتمالاً در جام جهانی 2026 ناامید خواهند کرد: از رونالدو تا کین

🔹کامبک دراماتیک مصر با گلزنی صلاح مقابل زیمبابوه در جام ملت‌های آفریقا ۲۰۲۵

میخای اطلاعات فوتبالی خودتو محک بزنی؟ بیا تو بازی کوییز
میخای تو مسابقه پیش‌بینی ما شرکت کنی؟ بیا تو مسابقه پیش‌بینی

سوپرگل برگردون کریستیانو رونالدو به یوونتوس در سال 2018