بازی دیروز منچستریونایتد-لیورپول، چند نکته تاکتیکی بسیار آموزنده داشت. با فوتبال 7 همراه باشید تا تحلیل کوتاهی از شکست سنگین منچستر در الدترافورد داشته باشیم.
20 دقیقه دیوانهوار ابتدای مسابقه، یادآور بازیهای دوران کلوپ بود، اما پس از آن ثبات بر بازی حاکم شد و البته که بیشتر این ثبات را لیورپول بر بازی دیکته میکرد.
سیستم 1-3-2-4 اسلات و استفاده از دو شماره 6 در مقابل دفاع و در قلب خط هافبک، تا اینجای فصل، استحکام و انسجام خاصی به لیورپول بخشیده و ذینفع اصلی این سیستم کسی نیست جز رایان خرافنبرخ، هافبک هلندی که مثل 2 بازی پیشین دیروز نیز خوش درخشید و مقایسه او با رودگولیت، بین هواداران لیورپول و بهویژه هواداران هلندی آنها، شدت گرفته است.
خرافنبرخ بیش از تمام بازیکنان دو تیم قطع توپ داشت (4 بار) و تقریباً تمام حمل توپهای او هدفمند بود که نشان میدهد در سیستم فعلی کاملاً احساس راحتی میکند.
نحوه باز پسگیری مالکیت توسط او، استفاده از قدرت بدنی برای مهار بازیکنان حریف و توانایی خروج از پرس حریف، ویژگیهای بازی او هستند که به اساس فوتبال اسلات تبدیل شدهاند
میزان پاسهای رو به عقب قرمزها قابلتوجه بود که نشان از تمایل آنها برای کنترل و کشتن بازی داشت.
پاسهای خرافنبرخ در دیدار مقابل یونایتد: 34 پاس صحیح از 41 پاس
همین بازی حسابشده و کنترلشده یکی از دلایل کلینشیت لیورپول در3 بازی ابتدایی فصل است. پرس بیمحابا و بیوقفه کلوپ که بعضاً باعث ضدحملات حریفان میشد، جای خود را به یک آرایش فشردهتر داده که زمینه شکوفایی بازیکنی چون خرافنبرخ را فراهم کرده.
تمام آنچه در بالا در مورد لیورپول نوشته شد، دقیقاً برعکس چیزیست که از تیم تنهاخ دیدیم.
هواداران منچستر شاید تنها هافبک کهنهکار برزیلی خود را مقصر بدانند، اما اشتباهات کاسمیرو ریشه در آشفتگی تاکتیکی تیم تنهاخ دارد.
بر خلاف فوتبال مالکانه و کنترلشده کلوپ، تنهاخ بر فوتبال مستقیم و سریعتر تأکید دارد. بیایید نگاهی داشته باشیم به معایب این رویکرد تنهاخ.
روی صحنه گل اول که کاسمیرو اشتباه کرد، او در واقع قصد داشت به یکی از آموزههای تاکتیکی تنهاخ عمل کند، یعنی رساندن سریع توپ به وینگرها و راه انداختن آنها در حداقل زمان ممکن. همین شتاب باعث اشتباه در ارسال پاس شد، دقیقاً بر خلاف خرافنبرخ در سیستم اسلات که نیازی به این تصمیمات عجولانه ندارد.
به تصویر زیر نگاه کنید که بازیکنان یونایتد به جای حمایت از کاسمیرو و افزایش گزینههای مناسب برای تصمیمگیری درست او، همگی فقط به فکر دویدن به جلو هستند! حتی کوبی ماینو به جای اینکه به کاسمیرو نگاه کند، به کنارهی سمت چپ زمین توجه میکند تا ببیند چه بازیکنانی در حال فرار هستند.
و تحت این شرایط وقتی لیورپول توپ را بازیابی میکند، بدیهیست که دو دفاع کناری منچستر، همانطور که در شکل زیر نشان دادهشده، کاملاً از جریان بازی خارج شدهاند و تا به خود بجنبند و به دفاع برسند، کار از کار گذشته است.
برای گل دوم هم همینطور. از خرافنبرخ انتظار نداشته باشید که مثل کاسیمرو بین آن همه بازیکن گیر بیفتد و مجبور شود به تنهایی دریبل بزند. حمایت از بازیکن صاحب توپ، پاسکاری و تغییر سریع جاگیریها در جهت حفظ مالکیت، 3 ویژگی محوری اسلاتبال (Slot Ball) هستند.
تفاوت دیگر در سیستم مورداستفاده دو مربیست، در 1-3-2-4 اسلات، 2 هافبک مقابل دفاع حمایت کاملی از هم دارند، اما در 1-3-2-4 تنهاخ، کاسمیرو تنها در آنجا بازی میکرد و دیگو دالو نیز کمکی به او نمیکرد. بنابراین گزینههای پاس او بسیار محدود میشد، محدودیتی که منجر به 2 اشتباه مرگبار کاسمیرو در این دیدار شد.
نتیجهگیری اینکه: آرایش کلی مورداستفاده تنهاخ و تأکید او بر ارسال سریع و رو به جلو توپ نقش کلیدی در اشتباهاتی داشت که سرنوشت این دیدار را تغییر دادند. در مقابل اسلات از نخستین آزمون مهم خود سربلند بیرون آمد و فوتبال مالکانه و صبورانه خود را به همتای هلندیش دیکته کرد. با این تفاوت که اسلات، برای جا انداختن اسلاتبال، به 3 بازی زمان نیاز داشت و تنهاخ بعد از 3 سال ... !
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹نکات آماری از بازی منچستریونایتد 0-3 لیورپول؛ جابجایی رکوردهای منفی با اریک تنهاخ!
🔹تنهاخ پس از شکست تحقیرآمیز 3-0 مقابل لیورپول: هری پاتر نیستم
🔹ویدیو | گلهای بازی لیورپول 3-0 منچستریونایتد (آرنه اسلات، 3 پیروزی با نتیجه مجموع 7-0)
🔹انزو مارسکا پس از تساوی خانگی با پالاس: برای کارت زرد هم باید از VAR استفاده شود!
🔹پیشخوان فوتبال7: پیشبازی یوونتوس-رم؛ آزمون سخت دهروسی در پروژه جدید موتا