آیا برای دورتموند در بازی فردا شب شانسی قائل هستید؟ آیا زنبورها را در حد و اندازههایی میبینید که بخواهند ماشین قهرمانیهای رئال در فینالها را متوقف کنند؟ با فوتبال7 همراه باشید، شاید در این مقاله مفصل و تحلیلی، پاسخ این پرسشها را پیدا کردید.
سرود رسمی لیگ قهرمانان ترکیبی از سه زبان رسمی حوزه یوفاست: انگلیسی، آلمانی و فرانسوی. این 3 زبان، همان سرود مشهوریست که ما پیش از بازیهای لیگ قهرمانان میشنویم و در فینال فردا شب نیز برای آخرین بار در فصل 24-23 در استادیوم ومبلی طنینانداز خواهد شد. دورتموند که از یکی از این سه کشور است، فردا در پایتخت انگلیس به مصاف رئالمادرید اسپانیا خواهد رفت.
همانند بسیاری از سالهای گذشته، رئالیها دوباره یک پای فینال هستند. از آغاز قرن 21، این 8 امین حضور آنها در فینال است و آنها به دنبال بسط قلمرو خود در خاک یوفا هستند. قهرمانی احتمالی رئالمادرید، 15 امین قهرمانی آنها در اروپا و 6 امین قهرمانی آنها در 10 سال اخیر خواهد بود. تیم بعدی در لیست قهرمانان، میلان است که با 7 قهرمانی در رده دوم قرار دارد.
حتی خوشبین ترین روشهای آماری و شرکتهای شرطبندی هم شانسی برای زنبورها قائل نیستند و رئال را بخت نخست فتح جامی میدانند که پارسال، سیتی آن را بالای سر برد. از طرفی دورتموند که بهعنوان یک مهمان ناخوانده و غیرقابل پیشبینی در فینال حضور دارد، قصد دارد سفر پرماجرای خود در اروپا را با قهرمانی در فینال، ماندگارتر و خواندنیتر کند.
کدام تیم در گذارها از دفاع به حمله و بالعکس خطرناکتر است؟ آیا دورتموند میتواند جلو نفوذهای رئال از جناح چپ را بگیرد؟ آیا بهلحاظ توازن در دفاع و حمله و کیفیت بازیکنان، این متوازنترین رئالمادریدی است که در سالهای اخیر دیدهایم؟
با ما همراه باشید تا به این پرسشها پاسخ دهیم.
مأموریت دورتموندیها، دور کردن ارواح خبیثهایست که در فصل 13-12 ، آنها را از قهرمانی محروم کردند و هنوز هم ممکن است در ومبلی حضور داشته باشند! در آن سال، بایرنمونیخ یوپ هاینکس با گل دقایق پایانی آرین روبن، 2-1 بر دورتموند یورگن کلوپ غلبه کرد و قهرمان شد.
برای رسیدن به این هدف، زرد و سیاهها باید نمایش اروپاییایی را که در طول فصل داشتهاند، تکرار کنند. هواداران دورتموند امیدوارند فردا شب آنها به نسخه نومیدکننده خود در بوندسلیگای امسال، برنگردند. دورتموند هر چند در لیگ قهرمانان به فینال رسیده، اما در آلمان، با 26 امتیاز کمتر از لورکوزنِ قهرمان، فصل را در رده 5 ام به پایان رساند.
نمایش ضعیف دورتموند در بوندسلیگا فقط به امتیاز آنها محدود نمیشود. امید گلزنی آنها (xG) که نشان از عملکرد هجومی یک تیم و خطرناک بودن موقعیتهایش دارد، 0.3 در 90 دقیقه است که در این معیار نیز در رده 5 ام بوندسلیگا قرار میگیرند.
نمایشهای کاملاً متفاوت دورتموند در بوندسلیگا و لیگ قهرمانان، در هفتهای که به فینال اروپا صعود کردند، از همیشه آشکارتر بود. آنها 4 روز پس از شکست 2-0 پاریس در مجموع رفتوبرگشت، در بوندسلیگا از ماینتسی که کاندیدای سقوط بود، 3-0 شکست خوردند.
با اینوجود، نمیتوان دورتموند را تیم نفرینشده بازی فینال لقب داد. چه بسیار تیمهایی که در لیگهای داخلی عملکرد خوبی نداشتهاند، اما در فینال، همه را انگشت به دهان کردهاند. لیورپولِ بنیتز در فصل 05-2004، چلسیِ دیمتئو در فصل 12-11 و خود مادریدیها در فصول 98-1997 و 2000-1999، بارزترین مثالهای نقض برای قهرمان شدن طرف قویتر در فینال هستند.
دورتموند نه تنها از گروه مرگ (با حضور پیاسجی، آث میلان و نیوکاسل) جان سالم به در برد، بلکه با صدرنشینی و البته بخت و اقبال، در سمت سادهتر صعود به فینال قرار گرفت و کار خود را آسان کرد. آیندهوون در مرحله 1/16، اتلتیکو در 1/4 و پاریس در نیمهنهایی، در مقیاس دورتموند، آزمونهای دشواری محسوب میشدند، اما تردیدی نیست که قرعهکشی با آنها مهربان بود.
نکته برجسته در صعود دورتموند به فینالِ ومبلی، تنوع گلزنان آنهاست. ایفای نقش 12 گلزن متفاوت در 17 گل، نشان از مشارکت تیمی دورتموندیها دارد. از بین این 12 بازیکن، نیکلاس فولکروک با 3 گل، بهترین گلزن است.
دورتموند فقط در بازی نخست گروهی مقابل پاری سنژرمن، با 3 دفاع بازی کرد و از آن پس، آرایش اصلی ترزیچ در مسابقات اروپایی، عمدتاً 1-3-2-4 بوده. در هنگام بازیسازی از عقب، امره جان معمولاً به عقب میآید تا به 2 دفاع مرکزی (معمولاً هوملس و شلوتِربِک) کمک کند. عقب آمدن جان، به مدافعان کناری تیم اجازه میدهد که در موقعیت بالاتری قرار بگیرند. در این حالت، هافبکها (معمولاً سابیتزر و برانت)، با جابجایی عمودی به سمت مدافعان کناری میروند تا هافبکهای حریف را با خود بکشند و مدافعان کناری بتوانند چسبیده به خط بازی کنند. 3 بازیکن جلو آنها نیز پا به پای اولین خط دفاعی حریف که نزدیک به نیمه است، حرکت میکنند (تمامی این جابجاییها و حرکات را میتوانید در تصویر زیر ببینید).
رهبر خط حمله تیم فولکروک است و کریم آدیمی و دونیل مالن، با سرعت خود از کنارهها به او کمک میکنند. در مرحله حذفی، جیدون سانچوی احیاشده جایگزین مالن شد و نقش اساسی در افزایش بار حملات دورتموند از جناحین داشت. بخش عمدهای از تهدیداتی که دورتموند در نیمهنهایی مقابل پاریس ایجاد کرد، حاصل دوندگی و دریبلزنیهای بازیکن قرضی منچستر بود (طرح زیر). 18 تلاش او برای دریبل بازیکنان پاریس در آن شب که 12 دریبل آن موفق بود، پس از رکورد لیونل مسی در نیمهنهایی سال 2008 (بارسلونا-منچستریونایتد)، در مراحل حذفی لیگ قهرمانان بیسابقه بوده.
سبک فوتبال «سالنی» سانچو، در هنگام گذارهای دورتموند از دفاع به حمله، کمک شایانی به این تیم میکند. بر حسب تعداد بازی، دورتموند جزو تیمهاییست که بیشترین حملات مستقیم را دارد (آماری که نتیجه سبک ضدحملهای آنهاست.) بهویژه در مراحل حذفی، سرعت و قدرت دریبلزنی آدیمی و سانچو- همراه با خلاقیت برانت در بازسازی- نقش کلیدی در خلق موقعیت و گلهای دورتموند داشت.
بدشانسی ترزیچ اینست که شنبه شب در مقابل تیمی قرار میگیرد که خودش استاد انتقال سریع از دفاع به حمله است. به ثمر رساندن 6 گل از روی ضدحملات سریع- بیش از هر تیم دیگری در این فصل- بهخوبی نشان میدهد که رئالیها در تنبیه حریفانی که باز بازی میکنند، تبحر دارند. بنابراین اگر فینال مثل یک بازی بسکتبال، با رفتوبرگشتهای متعددی همراه باشد، به احتمال زیاد این دورتموند است که ضرر خواهد کرد.
همانند بازی برگشت با پیاسجی، دورتموند احتمالاً به کمک وینگرهای سرعتی خود نیاز خواهد داشت و آنها باید با پشتیبانی از مدافعان کناری، راه نفوذ رئال از جناحین را سد کنند. بنابراین محتمل است که در دقایقی از بازی شنبه شب، شاهد تشکیل یک دفاع پنجنفره توسط دورتموند باشیم. سانچو و آدیمی، در مواقع نیاز به 4 دفاع اصلی اضافه خواهند شد تا وینگرهای سرعتی رئال را مهار کنند (تصاویر زیر: تصویر اول، اضافه شدن سانچو به دفاع و تصویر دوم، اضافه شدن آدیمی)
در حالت بدون مالکیت، موفقیت دورتموند در این فصل حاصل استحکام دفاعی آنها و حفظ فشردگی و فاصله بین خطوط در تمام مدت بازی است. به لطف این استحکام، تعداد گلهای خورده آنها کمتر از تعداد بازیهای آنهاست: 9 گل خورده در 12 بازی. کوبل نیز با 6 کلینشیت بهترین دروازهبان جام است. آخرین باری که دورتموندیها، این تعداد کلینشیت را انجام دادند، فصل 98-1997 بود که سودای قهرمانی دوباره را داشتند، اما در نیمهنهایی از رئالمادرید شکست خوردند و نتوانستند از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند.
البته که موفقیت دفاعی دورتموندیها صرفاً حاصل تلاش یا تاکتیک نبوده و آنها گاهی بر بخت خود نیز موجسواری کردهاند. در 2 بازی رفتوبرگشت مقابل پاریس، تیر دروازه آنها، 6 بار بر توپ بوسه زد و امید گلزنی پاریسیها، 3.3 بود، یعنی بیش از هر تیم دیگری در مسابقات.
بدون شک در مراحل حذفی هر رقابتی، شانس بخشی از فوتبال است، اما دفاع دورتموند و بهویژه مت هوملس نیز شایسته ستایش هستند. در بازی برگشت نیمهنهایی، هوملس بیشترین دفع توپ (10 بار)، بیشترین تکل صحیح ( 4 بار) و بیشترین قطع توپ (3 بار) را داشت و گل او نیز باعث شد که کار پاریس برای بازگشت به بازی غیرممکن شود. هوملس با آن گل به مسنترین گلزن آلمانی در مراحل حذفی لیگ قهرمانان بدل شد.
هوملس و دوست قدیمی او مارکو رویس که در تابستان امسال، برای همیشه دورتموند را ترک خواهد کرد، تنها اعضای باقیمانده از فینال ساال 2013 ومبلی هستند و امیدوارند فردا حس بد بجامانده از آن شکست را از روح و جسم خود بزدایند.
هوملس در هر دو دیدار نیمهنهایی بهترین بازیکن میدان شد و تکرار عملکرد دفاعی او، پیششرط پیروزی بر رئالمادرید در بازی فرداست (البته اگر امید اندکی برای دورتموند قائل باشیم).
در بازی فردا نیز همانند بازی مقابل پاریس شاهد یک آرایش دفاعی فشرده از دورتموند خواهیم بود (شکل زیر). در فاز حمله نیز سنت ترزیچ اینست که معمولاً بازیکنانش را آزاد میگذارد تا بر پایه تکنیک و خلاقیت خود، ضدحملات را پیریزی کنند و به پیش ببرند.
یکی از چیزهایی که کار دورتموند را برای دفاع کردن در بازی فردا دشوار میکند، تنوع رئال در باز کردن قفل دفاعی حریف است. اگر به گلهای رئالمادرید در این فصل نگاه کنید، همه نوع گلی در آن پیدا میکنید؛ ارسالهای تندوتیز و رو به عقب (کاتبَک)، ضدحملات، شوتهای راه دور مهیب، ضربات سر، گلهای مبتنی بر خلاقیت فردی و عجیبتر از همه اینها، گلزنی رئال حتی در زمانی که بد بازی میکنند!
اصلاً غیرمعمولترین ویژگی رئالمادرید همین است که در لحظات سخت بازی، به یکباره شکوفا میشود و بر خلاف جریان بازی، گلزنی میکند. و البته تنها ویژگی مشترک آنها با دورتموند اینست که بهترتیب در مقابل لایپزیش، سیتی و بایرن، خوششانس بودند و بهویژه در بازی برگشت مقابل سیتی در اتحاد، پس از گلی که بر خلاف جریان بازی به ثمر رساندند، بخت با کارلو و شاگردانش یار بود که گل دیرهنگامی دریافت کردند و دروازه خود را مدت زیادی بسته نگهداشتند.
همهیِ ما نمایشنامهی فیلمهای اروپایی رئالمادرید را به خوبی حفظ هستیم، اما رئالمادرید در اروپا، استعداد ذاتی در پیشبینی پذیر ساختن پیشبینی ناپذیرها دارد. دقیقاً موقعی که حریف فکر میکند گلوی رئال را گرفته و دارد خفهاش میکند، رئال راهی برای رهاندن گلوی خود از دست حریف پیدا میکند، درست مانند فیلمهای جیمز باند که همهی ما میدانیم آخر فیلم چه خواهد شد، اما باز هم با جذابیت تا لحظه آخر به تماشای فیلم مینشینیم!
رئالمادرید با یک سبک بازی شناور بازی میکند که پیشبینی الگوی تاکتیکی آن را دشوار میسازد. اما اساس آرایش تیم آنچلوتی، 2-4-4 لوزی است که امکان جابجاییهای متعدد در بالای زمین را فراهم میکند. تعجبی ندارد که بهخاطر مهارت خاص وینیسیوس در حمل توپ و فرارهای سریع، این جابجاییها بیشتر متمایل به سمت چپ زمین هستند.
در لیگ قهرمانان این فصل، 42 درصد از لمس توپهای هجومی رئالیها، در کانال چپ زمین اتفاق افتاده (نمودار زیر) که بهطور معمول در اختیار وینیسیوس است و گاهی نیز رودریگو و وینی، به نوبت جابجا میشوند تا مدافعان کناری حریف را آزار دهند. چرخش نوبتی بین رودریگو و وینیسیوس هم باعث تنوع در حرکت از جناح چپ میشود و هم تعدادی از مدافعان حریف را مشغول وینیسیوس میکند، چون بهطور طبیعی خطر بیشتری از جانب او احساس میکنند.
وینیسیوس از ابتدای فصل پیش، 184 تلاش دریبلزنی داشته و خود همین آمار بهتنهایی نشان میدهد که چرا همتیمیهای او بیشتر به جناح چپ و به قدرت حمل توپ او متکی هستند. با اینحال، تسلط رئال در جناح چپ فقط حاصل قدرت شماره 7 آنها نیست.
در بازی مقابل بایرن، وینیسیوس 23 ساله، رکورد دریبلزنی خود در لیگ قهرمانان این فصل را شکست و با 14 دریبل، حسابی یوشوا کیمیچ را به دردسر انداخت و کلافه کرد. اما آزادی عمل وینی در چنین موقعیتهایی، حاصل اضافهباریست که رئال در جناح چپ ایجاد میکند و بازیکنان تکنیکی به آن سمت متمایل میشوند تا وینی با خیال راحت و با پشتیبانی لازم، دریبلزنی کند و در بین مدافعان حریف مانور دهد.
بارها دیدهایم (تصویر زیر) که وقتی وینیسیوس به تو میزند، کروس و رودریگو به او نز دیک میشوند تا از او حمایت کنند و جود بلینگام نیز سعی میکند با فرارهای ساختگی خود، مدافعان حریف را به سمت خود بکشد و فضا را برای نفوذ راحتتر وینیسیوس فراهم کند.
سهگانه وینیسیوس-رودریگو-بلینگام قطعاً خطرناکترین بازیکنان هجومی رئال در این فصل بودهاند. هم چشمان ما در زمین شاهد این واقعیت است و هم دادههای آماری، آن را تأیید میکنند، اما یک نکته جالب وجود دارد که با خواندن بخش آخر مقاله، به آن پی میبرید.
گروه Twenty First (قرن بیستیک) بازیکنان را بر حسب عواملی چون قدرت تیم یک بازیکن، پُست بازی خود او، مدت زمان بازی او در طول فصل و سهم او در بازی دفاعی یا هجومی، رتبهبندی میکند.
تحلیل توزیع رتبهبندیهای این گروه برای بازیکنان رئالمادرید که در طول فصل حداقل 180 دقیقه در لالیگا بازی کردهاند ، نکات بسیار جالبی به دست میدهد.
نمودار گرافیکی زیر نشاندهنده توزیع این رتبهبندیهاست. خط سفید، نشاندهنده بازیکنی با کیفیت دقیقاً متوسط در ترکیب رئال است. بیشتر بازیکنان رئال که با جعبه طلاییرنگ نشان داده شدهاند، در نزدیکی این خط، یعنی در نزدیکی 50 درصد قرار میگیرند.
نکته جالب اینست که اختلاف بین کمکیفیتترین بازیکن (دنی سبایوس) و با کیفیتترین (وینیسیوس)، در مقایسه با ترکیبهای پیشین رئال در 1 دهه گذشته، به طرز چشمگیری کاهش یافته است.
طبق دادههای گروه 21، رئال 15-2014 بهترین تیم از نظر کیفیت بالای متوسط بود. رئال فعلی از سال 14-13 تا به امروز، در رده 6 ام- و در رده 4ام رئالهایی که به فینال لیگ قهرمانان رسیدهاند- قرار میگیرد، بدینمعنا که رئال بهلحاظ کیفی یک تیم تقریباً خوب است. اما توزیع کیفیت بازیکنان رئال (بر اساس انحرافمعیار) نشان میدهد که ترکیب فعلی رئال، متوازنترین ترکیب آنها در 1 دهه گذشته است (نمودار زیر).
از دست دادن بازیکنانی چون کریستیانو رونالدو، کریم بنزما و گرت بیل، قطعاً هر تیمی را تضعیف میکند، اما رئال توانسته به لطف مدیریت هوشمندانه آنچلوتی و خریدهای سودمند و سنجیده فلورنتینو پرز، بهخوبی خود را بازسازی کند و قدرت جوانی و کیفیت تکنیکی را بهخوبی در کنار هم بکار گیرد، حتی بازیکنانی مثل کروس و مودریچ که در غروب فوتبالی خود به سر میبرند، از مشارکت در خلقِ این کیفیت متوازن بینصیب نماندهاند.
آنچلوتی این هفته گفت: «به لطف نگرش و تعهد بازیکنان، فصل فوقالعادهای داشتهایم. قطعاً کیفیت فردی بازیکنان تأثیر دارد، اما بقول آلفردو دی استفانوی فقید: هیچ بازیکنی بدون دیگری، نمیتواند اثر خود را بر جای بگذارد.»
برای باشگاهی که با خریدهای کهکشانی و جذب فوقستارهها شناخته میشود، ایجاد یک ترکیب متوازن بهلحاظ کیفی و به حداقل رساندن اختلاف بین اثرگذارترین و کماثرترین بازیکن ترکیب (وینی و سبایوس)، یک موفقیت بزرگ محسوب میشود.
قطعاً یکی از 3 ضلع مثلث هجومی رئالیها، وینی، رودریگو یا بلینگام، بعد از بازی فردا شب به سرتیتر خبری رسانهها تبدیل خواهد شد، اما دلیل کلیدی موفقیت رئال، ترکیب متوازن آن و مشارکت همه بازیکنان در همه فازهای بازی است.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹خبر فوری | کیلیان امباپه هفته بعد بازیکن رئالمادرید خواهد شد
🔹لوکا مودریچ: حضور چندین باره ما در فینال لیگ قهرمانان عادی نیست
🔹مصاحبه بلینگام: کاش فینال در استادیوم بیرمنگام بود. برگردان بیل بهترین گل لیگ قهرمانان است
🔹ویدیو | تمامی گلهای رئال مادرید در مراحل گروهی و حذفی لیگ قهرمانان 24-2023
🔹بارسلونا و مشکل قدیمی: عدم ثبت قرارداد هانسی فلیک بهخاطر بحران مالی