حتی توماس توخل که استاد مسابقات حذفیست، نتوانست فرمول پیروزی در اروپا را از صندوقچه اسرار رئالیها بدزد. آیا رئال شایسته بود یا آنطور که هواداران سایر تیمها میگویند، باز هم اتفاقات بازی به مُراد دل رئالیها پیش رفت؟ پاسخ این پرسش و سایر پرسشها را در این مقاله از فوتبال7 بخوانید. همراه ما باشید.
تنها تردید آنچلوتی برای انتخاب ترکیب قبل از بازی، انتخاب مدافع میانی در کنار رودیگر بود. بعضیها تصور میکردند، شوامنی در این پُست قرار گیرد و کاماوینگا به جای او در هافبک بازی کند، یا اینکه اصلاً میلیتائو به جای ناچو بازی کند. اما ناچو مثل دور رفت در ترکیب قرار گرفت و تجربه او باز هم به یاری رئال آمد. یارگیری درگیرانه و هوشمندانه با کین و اثرگذاری مستقیم روی گل پیروزیبخش رئال (چرخش سریع در محوطه جریمه بایرن و ارسال پاس برای رودیگر که پاس گل خوسلو را فراهم کرد)، بار دیگر نشان داد که ناچو، در طول تمامی این سالها ستاره کمادعا و قانع رئالیها بوده!
در 20 دقیقه ابتدایی نیمه نخست، هر دو تیم میخواستند به گل برتری برسند و ضربه کاری را بزنند. موقعیتهای گل زیادی را شاهد بودیم، از پاس خطرناک گنابری برای کین گرفته تا برخورد شوت وینیسیوس به تیر دروازه. پس از این تلاشها، از عطش هر دو تیم کاسته شد و تا پایان این نیمه، احتیاط بر بازی چیره شد.
آنچلوتی پیش از بازی گفت: «دو تیمی رو در روی هم قرار میگیرند که بهلحاظ گذار سریع از دفاع به حمله، جزو بهترینهای اروپا هستند.»
بایرن دقیقاً با همین تفکر وارد بازی شد، مالکیت را به رئال داد تا روی ضدحملات آسیب بزند؛ رویکردی که البته میتوانست بازتابدهنده احتیاط دو تیم نیز باشد. هیچ کدام از دو تیم دوست نداشتند قمار کنند و دریافتکننده گل اول بازی باشند. رئال در 2 صحنه، ضعیف ظاهر شد؛ اولی، صحنه گل دیویس. هر چند شوت دیویس شدیداً غیرقابل پیشبینی و تماشایی بود؛ از آن دست شوتهایی که شاید تا سالها تکرار نشود! و صحنه دوم، ضدحمله دقیقه 85 که باواریاییها دارای برتری عددی 3 به 1 (فرلاند مندی) بودند، اما خود آنها بسیار بد از موقعیت استفاده کردند و تعلل پاولوویچ و شاید هم سرعت پایین او، باعث شد که مودریچ از راه برسد و توپ را به لونین برساند. آغازگر این ضدحمله مولر بود، شاید اگر موسیالای آماده و جوان در زمین میماند و بهخاطر فشار مصدومیتهایش در هفتههای اخیر تعویض نمیشد، این ضدحمله سرنوشت بازی را تغییر میداد و سکانس گلهای خوسلو حتی به پای فیلمبرداری هم نمیرسید!
پرسش تمام اروپا و دنیا پیش از بازی این بود که آیا رئالیها به 18 امین فینال اروپایی خود میرسند یا اینکه توخل و بایرن فصل بدون جامشان را نجات میدهند؟ پاسخ قسمت اول پرسش، مثبت است. لوسبلانکوس برای 3 امین بار در فینال، مقابل یک حریف آلمانی قرار میگیرند، دو فینال قبلی با پیروزی و قهرمانی آنها همراه بوده: پیروزی 7-3 مقابل آینتراخت فرانکفورت در سال 1960 و 2-1 مقابل لورکوزن در عصر جدید و در سال 2002 (همان فینالی که زیدان، آن گل والی مشهور و سرضرب را به ثمر رساند). رئالمادرید بر خلاف فصل 17-2016، بدون شکست راهی فینال شد. در نیمهنهایی آن فصل رئالیها در ویسنتهکالدرون از اتلتیکو شکست خوردند، اما آن شکست در نتیجه کلی رفتوبرگشت تأثیری نداشت و رئال با شکست 4-1 یووه در فینال، با 12 بازی بدون شکست در طول تورنمنت، قهرمان شد.
خوسلو که دیشب بهعنوان یار تعویضی به جای رودریگو به میدان آمد، در ماههای اخیر در گلزنی تقلا کرده، اما شکی نیست که او استاد استفاده از موقعیتهای مرده است و سر توپهایی قمار میکند که هیچکس فکرش را نمیکند. چه کسی فکر میکرد نویر یک توپ ساده از وینی را دوضرب دفع کند؟! هیچکس جز خوسلو! و چه کسی احتمال میداد ممکن است دقیقاً روی خط آفساید باشد؟! باز هم فقط از خوسلو چنین احتمالی برمیآید! پس بیایید به احترام این موقعیتشناسی هم که شده، یک مینیتوپ طلا برای خوسلو کنار بگذاریم.
شاید تنها تعویض توخل که دیشب سودمند بود، همان تعویض اجباریش بود. گنابری مصدوم شد و توخل در تصمیمی غافلگیرانه ترجیح داد دیویس را در نقشی هجومیتر، در پُست وینگر چپ استفاده کند. دیویس که احتمال پیوستنش به رئال در فصل آینده، بالاست، با شوت زیبایش، با یک تیر دو نشان زد! هم بایرن را پیش انداخت تا در صورت پیروزی و صعود به فینال ومبلی، با هواداران این تیم آشتی کند و هم فُرم ضعیف خود در ماههای اخیر را نشانه گرفت تا به هواداران رئال اطمینان دهد من آماده بازی در حدواندازههای تاریخ رئال هستم!
ساعاتی پیش از بازی، خبرهایی رسید مبنی بر اینکه ستاره انگلیسی بهزحمت و با تزریق مسکن به زانویش، در بازی حاضر خواهد شد. ظاهراً این خبرها درست بوده. بلینگام علیرغم نمایش مهارت تکنیکی خود در بُرهههایی از بازی، تقریباً ایستا بازی میکرد و اثری از استارتهای انفجاری یا واکنشهای سریع او در بازی دیده نمیشد.
تا دقیقه 80 مانوئل نویر، همان همیشگی بود: بزرگترین دروازهبان دنیا و تاریخ (Greatest of All Time) برای آلمانیها و بهخصوص هواداران بایرن. اما به یکباره دنیا بر سر نویر آوار شد. اریک دایر هرگز احتمال نمیداد که نویر یک شوت نسبتاً آسان از وینیسیوس را دوضرب مهار کند، وگرنه به احتمال زیاد، با یک واکنش سریع توپ را از جلو پای خوسلو دور میکرد. هر چند یک مدافع باید در هر حالتی هشیار باشد و حتی احتمال خطا از جانب دروازهبانی چون نویر یا حتی بوفون را در واکنشهای خود لحاظ کند. همین جزئیات ساده، تفاوتها را رقم میزند.
هری کین نه شب خیلی خوبی داشت و نه شبی کاملاً کمفروغ. یک شب تقریباً معمولی با بارقههایی از امید. اوج هنر هری در دیدار دیشب، ضربه والی سرضرب و ناگهانی در دقیقه 28 نیمه نخست بود که با واکنش بهنگام لونین، راهی کرنر شد. دومین چشمه از هنر او نیز پاس گل زیبا به آلفونسو دیویس بود. کین در حین حرکت، بهزیبایی و با یک پاس بلند، مدافع کانادایی را در جناح چپ صاحب توپ کرد و او نیز به بهترین شکل ممکن، از پاس کین قدردانی کرد! اما هیچکدام از اینها تأثیری نداشت و 54 اُمین تلاش شخصی هری برای کسب جام در دوران بازیش ناکام ماند. همچنین بایرن پس از 12 سال باید بدون جام فصل را به پایان ببرد. از دیشب یک سؤال مهم برای هوداران تاتنهام پیش آمده است: «آیا کین برای کسب جام چارهای جز ترک بایرنمونیخ ندارد؟!»
تاریخ انقضای حاشیههای هر بازی، تا سوت پایان آن بازی، یا نهایتاً ساعاتی پس از آن است. پس از صعود رئال و دورتموند به فینال، از فردا همه چیز عادی میشود، همه به سراغ کار و زندگی خود میروند، نه کسی از گل مردود مونیخیها صحبت میکند و نه بقول مارکو رویس، از ضربات متعدد پاریسیها به تیر. در این میان، یک چیز ثابت میماند: رئالمادرید همیشه راهی برای پیروزی در اروپا پیدا میکند، حتی از بیراههها. شما هر چه میخواهید بگویید، هر چقدر میخواهید وقت خود را هدر دهید، اما این اصل مثل اصول نیوتن در فیزیک تغییرناپذیر است، یا شاید حتی فراتر از آن اصول، نسبیتی هم نیست!
در دقیقه 73 که تیم داوری، خطای ناچو روی کیمیش و مردود شدن گل رئال را اعلام کرد، داور دوستداشتنیترین انسان دنیا برای مونیخیها بود، اما در دقیقه 13 وقتهای تلفشده که گل دهلیخت مردود اعلام شد، داور مقصر اصلی شکست شد. با فرض اینکه مارسینیاک در صحنه پایانی اشتباه کرده باشد، باید گفت که حتی برنامهنویسی شدهترین ماشینها هم خطا دارند. چه بدون استفاده از فناوری و چه با آن، چه انسانی و چه غیرانسانی، اشتباه بخشی از فوتبال است. بایرنیها روز بعد که از آتش اعتراضاتشان فروکاسته شد، بهتر است کمی فیلم بازی را به عقب برگردانند و به این صحنهها به دقت نگاه کنند: به اشتباه نویر، به بیرون کشیدن هری کین و سایر مهرههای اصلی توسط توخل، به ضدحمله دقیقه 85 که به بدترین شکل ممکن از آن استفاده کردند و در آن موقعیت طلایی پیش از گلهای خوسلو، تیر خلاص را بر پیکر رئال نزدند!
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹ویدیو | گلهای بازی رئالمادرید 2-1 بایرنمونیخ (اختصاصی فوتبال7- کلیپ کامل همراه با شادیهای گل)
🔹رئال مادرید 2-1 بایرنمونیخ؛ صعود رئال به فینال لیگ قهرمانان و رویارویی با دورتموند در ومبلی