« خداحافظ آقای فلاکو Flaco »
این بیانیه کوتاهی بود که اتحادیه فوتبال آرژانتین در روز یکشنبه، برای منوتی منتشر کرد. فلاکو لقب منوتی، بهمعنای «آقای لاغراندام» است که بهخاطر جثه نحیف این مربی، به او تعلق گرفت. اتحادیه به همین بیانیه کوتاه بسنده کرد و دلیل مرگ وی را مشخص نکرد.
هیجان فوقالعاده برای فوتبال و توانایی خاص این سرمربی در توضیح جزئیات بازی برای شاگردانش، بارزترین ویژگیهای دوران مربیگری او بودند. او بهعنوان یکی از نمادینترین و اثرگذارترین مربیان تاریخ آرژانتین شناخته میشود.
منوتی، علاوه بر فوتبال، یک فعال سیاسی هم بود. او از اعضای دوآتیشه حزب کمونیست آرژانتین بود. رشته ورزشی بوکس یکی دیگر از علایق او بود و همواره به آثار ادبی نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین همچون گابریل گارسیا مارکز و خورخه لوییس بورخس، ادای احترام میکرد.
منوتی در یکی از مصاحبههایش، ماجرایی را که با بورخس نویسنده شهیر آرژانتینی داشته، توصیف میکند: «بورخس برای مصاحبه پیش من اومده بود، ازش پرسیدم اگه سیگار بکشم اذیت نمیشی؟! بورخس جواب داد: اون چیزی که روح منو سمی میکنه، سیگار نیست، پرسشهای احمقانست!» «بورخس در مورد همه چی از من سؤال پرسید، الا فوتبال ... چون میدونست که من فوتبال رو بهتر از هر چیز دیگهیی تو این دنیا میفهمم!»
ورود منوتی به دنیای فوتبال، از بازی برای روزاریو سنترال آغاز شد. سپس به ریسینگکلاب و بوکاجونیورز رفت تا در همه باشگاههای مطرح آرژانتینی، بازی کرده باشد. پس از آرژانتین، نیویورک جنرالز در آمریکا، سانتوز برزیل و یوونتوس ایتالیا، مقاصد بعدی منوتی در دوران بازی بودند.
در سانتوز، منوتی همبازی پله بزرگ بود و از همین رو، همواره او را بهعنوان یکی از بهترینهای دوران میستود.
منوتی پس از خداحافظی با مستطیل سبز، رؤیاهای فوتبالیش را از کنار خط پیگیری کرد و از سال 1974 تا 1983، سرمربی آرژانتین بود.
در سال 1978 که منوتی با آرژانتین فاتح جامجهانی شد، آرژانتین توسط یک حکومت نظامی دیکتاتوری اداره میشد که با موارد متعددی از نقض حقوق بشر، چهره این کشور را در دنیا تخریب کرده بود. منوتی معتقد است همین اتفاقات، قهرمانی تیمش در 1978 را به حاشیه راند و او و شاگردانش، هیچگاه آن تجلیلی را که شایستهیِ آن بودند، دریافت نکردند، چرا که منوتی پس از فتح جام، مجبور شد در مقابل دوربینهای تلویزیونی، با «رافائل ویدلا» رییسجمهور خودخواندهیِ حکومت کودتاگر (تصویر زیر)، دست بدهد.
در آستانه جامجهانی، منوتی، مارادونا را که در آن زمان فقط 17 سال سن داشت، از ترکیب کنار گذاشت- تصمیمی که منوتی بعداً اعتراف کرد باعث تیرگی روابط او و مارادونا شده است.
منوتی پس از آرژانتین، هدایت تیم ملی مکزیک را بر عهده گرفت. سپس در فصل 84-1983 به بارسلونا رفت تا نخستین تجربه باشگاهی خود در دنیای مربیگری را داشته باشد. منوتی و مارادونا بالاخره در بارسلونا به هم رسیدند، اما منوتی توفیق خاصی در کاتالان نداشت و خیلی زود از جمع آبیاناریها جدا شد. اتلتیکومادرید اسپانیا، پنارول اروئوگه، سمپدوریای ایتالیا و بالاخره، تکوس مکزیک در سال 2007، دیگر تیمهایی بودند که منوتی به مربیگری در آنها پرداخت.
سیگار هیچگاه از لبهای منوتی جدا نمیشد، اما در اواخر عمر، پس از سه روزی بستری در بیمارستان که ناشی از عواقب اعتیاد به تنباکو بود، اگرچه دیرهنگام، اما بالاخره ازین دوست نابابِ دیرینهاش دل کند!
موهای بلند و همیشه مرتب منوتی، یکی از سوژههای خبرنگاران و عکاسان بود؛ موهایی که منوتی زیبایی آن را حاصل آرایشگری خودش میدانست: «من هیچوقت پیش آرایشگرا نمیرم. خودم موهامو کوتاه میکنم. قیچی رو برمیدارم و فقط تهشو میبُرم.»
قصه این موهای بلند از اوایل دهه 1970 آغاز شد، از زمانی که منوتی تصمیم گرفت دیگر هیچگاه موهایش را کوتاه نکند: «یه روز از خواب بیدار شدم و به خودم گفتم: ((تا زمانی که باخت ندیم، موهامو کوتاه نمیکنم!)) و ما 10 بازی شکست نخوردیم! همه چیز از یک شوخی ساده شروع شد.»
منوتی در سالهای آخر عمرش، در سال 2014 گفته بود: «از مرگ ترسی ندارم، چون تنها چیزیه که مطمئنم اتفاق میفته. کسی رو نمیشناسم که روزی نمرده باشه!»
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹کیلیان امباپه پیش از بازی با دورتموند: پاری سنژرمن با کامبک به فینال صعود خواهد کرد
🔹نکات آماری دست اول از بازی چلسی 5-0 وستهم؛ از رکوردهای منفی وستهم تا ادامه درخشش پالمر
🔹پیامدهای شکست سنگین بارسلونا مقابل خیرونا؛ قیام لاپورتا علیه برخی بازیکنان