داستان زندگی چارلتون در سن 86 سالگی به پایان خط رسید؛ هافبکی که در 1966 با انگلستان فاتح جام جهانی شد و سه قهرمانی لیگ و قهرمانی جام اروپا (لیگ قهرمانان کنونی) با منچستر در 1968 ، دیگر افتخارات اوست. مَت بازبی در توصیف او میگوید: ««شاید دیگر مرد و بازیکنی مثل او را نبینیم.»» او یک هافبک فوقالعاده و یک مرد متشخص بود.
یکی از اعضای کلیدی پسران بازبی (بازیکنان آکادمی منچستر که به تیم اصلی رسیدند و زیر نظر سِر مَت بازبی مربی وقت منچستر شکوفا شدند) و از بازماندگان سانحهی هوایی 1958 ، 17 سال فوقالعاده را در منچستر و تیم ملی سپری کرد که اوج آن، کسب جامجهانی در 1966 بود.
تعادل و ظرافت، اساس سبک بازی انفجاری او بودند و به لطف شوتهای قدرتمند با هر دو پا، گلهای تماشایی زیادی به ثمر رساند.
بازبی مربی بابی چارلتون معتقد بود: «« فوتبالیستی به محبوبیت او ندیدهام. شاید دیگر بازیکن و مردی مثل او را نبینیم.»»
قهرمان منچستریها در شمالغرب انگلستان، از شمالشرق انگلستان در 1937 پا به این دنیا گذاشت.
پسرعموی او یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ نیوکاسل بود.
پسرک 15 سالهی خجالتی، پس از نمایش خیرهکننده در پیراهن تیم ««ایست نورثآمبرلند»» در مقابل یونایتد در یک زمینچمن یخ زده، نظر یونایتدیها را جلب کرد و به این تیم ملحق شد.
قراراداد او در روز سال نو 1953 به امضا رسید و کارآموزی مهندسی برق را با رؤیای تبدیل شدن به فوتبالیست حرفهای رها کرد.
چارلتون تا سال 1956، سه بار پیاپی فاتح لیگ جوانان انگلیس شد و در اکتبر 1956 نیز در نخستین بازی خود برای تیم بزرگسالان منچستر، دو بار گلزنی کرد تا تیمش را به پیروزی 2-4 برساند. در همان ابتدای راه، بهعنوان عضوی از تیم جوان و پرشور بازبی، در سال 1957 موفق به فتح لیگ برتر شد.
اما حادثه تراژیک سقوط هواپیمای منچستریها در برف سنگین در هنگام بازگشت از مونیخ ، خیلی زود کام پسران بازبی را تلخ کرد. هفت نفر از هم تیمیهای چارلتون کشته شدند و هشتمی در بیمارستان فوت کرد. چارلتون 20 ساله نیز که توسط دروازهبان تیم هری گِرِگ، از هواپیما بیرون کشیده شده بود، از ناحیهی سر مصدوم شد.
او در بیمارستان بهبود یافت، اما شوک و سوگ ناشی از حادثه او را رها نمیکرد و بر اساس آنچه در زندگینامهاش نوشته، تا مدتها به خود میگفت: ««چرا من؟ چرا من باید زنده بمانم؟»»
او تصمیم گرفت به جای تسلیم شدن، از بازماندگان سانحه قدرت بگیرد و به میادین بازگردد.
بازبی نیز پس از دو ماه بستری در بیمارستان، دوباره هدایت تیم را بر عهده گرفت. کمتر از سه ماه پس از آن تراژدی، یونایتد با درخشش دوبارهی چارلتون و با شکست 2-0 بولتون، موفق به کسب جام حذفی شد.
دو هفته پیش از قهرمانی جام حذفی نیز در نخستین بازی خود برای تیم ملی انگلیس در برابر اسکاتلند، با یک ضربهی والی زیبا روی سانتر تام فینی، یکی از خاطرهانگیزترین گلهای خود را به ثمر رساند.
چارلتون به یکی از ستونهای بازسازی یونایتد پس از سانحه تبدیل شد و قهرمانی حذفی در سال 1963، کاتالیزوری برای موفقیتهای بعدی تیم شد. نخستین قهرمانیهای لیگ در 1965 و 1967 به دست آمدند.
رویای چارلتون برای بازی در ومبلی بهعنوان یک پسربچه، به حقیقت پیوست و او به بهشت رویاهایش پا گذاشت.
در جامجهانی 1966، در برد گروهی مقابل مکزیک، با شوت راه دور یک گل حیرتانگیز به ثمر رساند و با دو بار گلزنی در نیمهنهایی نیز نقش مهمی در شکست پرتغال الهامبخش اوزهبیو ایفا کرد.
در فینال مقابل آلمان غربی اگرچه روز آرامی را پشت سر گذاشت، اما پیروزی 4-2 و کسب نخستین جام جهانی برای انگلیس، نمایش کمفروغ او را بیاهمیت کرد.
چارلتون توپ طلای بهترین بازیکن جام و توپ طلای بهترین بازیکن سال 1966 را نیز از آن خود کرد.
ومبلی دو سال بعد نیز شاهد جشن گرفتن چارلتون بود.
چارلتون که در کنار دنیس لاو و جورج بست، به ««مثلث مقدس»» مشهور بودند، در وقت اضافی 2 گل مقابل بنفیکا به ثمر رساند تا یونایتد با برتری 4-1، بهعنوان نخستین تیم انگلیسی به قهرمانی اروپا برسد. چارلتون و بیل فولکه، بهعنوان تنها بازماندگان آن حادثه، یاد درگذشتگان را در جشن قهرمانی زنده کردند.
این قهرمانی پایانی بر دوران پرافتخار او در یونایتد با 758 بازی و 249 گل بود.
آخرین و 106 اُمین حضور او برای تیم ملی انگلیس در یکچهارم نهایی جامجهانی 1970، با شکست مقابل آلمان غربی همراه شد. چارلتون 32 ساله بهعنوان یار تعویضی، زمانی که انگلیس 2-1 پیش بود وارد زمین شد، اما در نهایت در وقتهای اضافه، با نتیجه 2-3 بازی را واگذار کردند.
در 1973 یونایتد را ترک کرد و سپس بهعنوان بازیکن-مربی در پرستون و مدتی هم در واتفوردیونایتد در ایرلند فعال بود.
مدت کوتاهی مدیر و سرپرست ویگان بود و در 1984 دوباره، این بار در قامت یکی از مدیران باشگاه، به یونایتد برگشت- تا آخر عمر این جایگاه را در اختیار داشت و در کنار آن، به عنوان سفیر باشگاه نیز فعالیت میکرد.
چارلتون بهعنوان یکی از چهرههای شاخص یونایتد باقی ماند و برای مثال در مراسم استقبال از بازیکنان جدید، یا تماشای بازیهای خانگی و خارجی تیم، با همسرش لیدی نورما، حضور مییافت.
در خارج از دنیای ورزش نیز او بنیانگذار مؤسسه خیریه ««راه بهتر را پیدا کن»» است و در حوادث رانش زمین در کامبوج و بوسنیهرزگوین، کمکهای بشردوستانه داشت.
برخی از مهمترین نشانهای سلطنتی بریتانیا به او اعطا شده است و در سال 2008 نیز جایزهی یک عمر دستاورد ورزشی را بهعنوان شخصیت سال از BBC دریافت کرد.
جایگاه جنوبی استادیوم الدترافورد به نام اوست و مجسمهی ««مثلث مقدس»» در بیرون ورزشگاه نیز یادآور خاطرات اوست. از نظر تعداد بازی، بعد از رایان گیگز، در ردهی دوم قرار دارد و از نظر تعداد گل نیز بعد از وین رونی، در رده دوم است.
او با 49 گل بهترین گلزن تیم ملی انگلیس نیز بود تا اینکه رونی بالاخره در 2015، رکورد او را شکست- به همینخاطر، یکی از زمینهای تمرین سنت جرجپارک نیز در سال 2017 به نام رونی ثبت شد.