بررسی عملکرد درخشان بلینگام در ابتدای حضورش در مادرید؛ آیا این راه ادامه دارد؟

یک معامله‌ی 103 میلیون یورویی! جود بلینگام برای مادرید می‌درخشد تا نبود بنزما احساس نشود، اما ...

1402/06/03 16:40 بهروز شیعه‌یان

بررسی عملکرد درخشان بلینگام در ابتدای حضورش در مادرید؛ آیا این راه ادامه دارد؟

ملی‌پوش انگلیسی در دو حضور نخست خود در لالیگا، سه گل به ثمر رسانده است تا از بدو ورود، ردپای خود در مادرید را بر جا بگذارد.

هواداران رئال‌مادرید این روزها شاهد تصویری آشنا هستند. خرید جدید آن‌ها، مرد بیست‌ساله‌ی انگلیسی، روبروی آن‌ها می‌ایستد، دستانش را باز می‌کند و لحظاتی پس از تماشای گلش، با لبخندی زیبا از آن‌ها دلربایی می‌کند. این حرکت هم نشان از تواضع دارد و به همان اندازه می‌تواند نشانه‌ای از غرور باشد؛ یک حالت بدنی که عظمت در عین تواضع را مقابل چشم تماشاگران به تصویر می‌کشد.

تاکنون جود بلینگام این حرکت را سه بار در لالیگا انجام داده است- هر بار پس از به ثمر رساندن یک گل برای سفیدهای مادرید. این شادی به امضا و شناسنامه‌ی بلینگام تبدیل شده است! بلینگام، خرید 103 میلیون یورویی (88 میلیون پوندی/110 میلیون دلاری)، با این شادی خود را به یک بِرَند تبدیل کرده است.

از زمان خروج بنزما به مقصد لیگ عربستان و الاتحاد در ماه ژوئن، رئالی‌ها شدیداً به چنین سکانسی نیاز داشتند. او هم امضای مخصوصی داشت، نوک انگشتانش را به آسمان می‌گرفت و فریاد شادی سر می‌داد- بازیکنی که هر 354 گل خود را مانند اولین گلش برای رئال جشن گرفت.

روی کاغذ، در این تیم مدعیان دیگری برای پر کردن - یا حداقل جبران نسبی- خلأ گلزنی بنزما حضور دارند. کسی تصور نمی‌کرد بلینگام که فصل گذشته هشت گل بوندسلیگایی برای دورتموند به ثمر رسانده، یکی از آن‌ها باشد.

اما در دو بازی نخست، سه بار موفق به گلزنی شده است. اگر پاس گل او- برای وینیسیوس که با زدن گل سوم مادرید به آلمریا، پیروزی رئال را قطعی ساخت- را هم در نظر بگیریم، می‌توان گفت که مادرید دارای یک تهدید همه‌جانبه در حمله است، آن هم در یک پُست جدید که سال‌ها بود در رئال وجود نداشت.

بلینگام، نه بنزما است و نه زیدان، رونالدو یا رائول. اما تا اینجا، معامله‌ی او ارزشمندتر از حد تصور به نظر می‌رسد چون در قامت یک شماره‌ی نه ظاهر شده که با حضور بموقع در جریمه‌ی حریفان، خیال رئالی‌ها را بابت پر شدن جای بزرگترین خروجی تیم در سال‌های اخیر راحت می‌کند.

زندگی در دنیای بدون بنزما

از همان اوایل ژوئن که بنزما خروج خود را اعلام کرد، خرید بلینگام تقریباً قطعی شده بود. لیورپول در اوایل ماه آوریل، از دایره‌ی رقابت انتقالاتی خارج شده بود و مادرید نیز علناً روشن ساخته بود که مبلغ درخواستی دورتموند را به زودی پرداخت خواهد کرد. خود بازیکن نیز از اوایل 2023 بر حضور در برنابئو پافشاری می‌کرد.

اما بسیاری فکر می‌کردند او- حداقل تا یک سال- در تیمی به رهبری بنزما توپ خواهد زد. ترک ناگهانی تیم توسط برنده‌ی توپ طلا، مادریدی‌ها را شگفت‌زده کرد، چون برنامه‌ی خروج او را در تابستان 2024 ریخته بودند، یعنی همزمان با انتقال آزاد کیلیان امباپه که می‌توانست جانشین بی‌نقص او باشد- جایگزینی دو فرانسوی بزرگ با همدیگر.

اما مادرید بدون مهاجم وارد پنجره‌ی تابستانی شد تا با مبلغی بالا، یکی از بهترین هافبک‌های جوان دنیا را خریداری کند. برای تیمی که هم‌اکنون نیز پنج بازیکن جهانی در خط هافبک دارد، انتقال یک هافبک ستاره دیگر می‌توانست باعث نارضایتی و عدم توازن شود.

سرمربی کارلو آنچلوتی، با اعلام اینکه مادرید قصد خرید مهاجم جدید در بازار را ندارد، تاحدودی از این ترس‌ها کاست. کارلو مدعی شد که رئال ابزار لازم برای موفقیت را دارد. او به پتانسیل گلزنی رودریگو و وینیسیوس و احتمال نقش‌آفرینی خرید جدید قرضی خوسلو اشاره کرد، اما مشخصاً اظهار داشت که جبران 35 گل بنزما در هر فصل، از عهده‌ی یک بازیکن ساخته نیست.

ترفندهای تاکتیکی

در بحث گلزنی، بلینگام هیچ جایی در صحبت‌های آنچلوتی نداشت. او مکرراً به توانایی ملی‌پوش انگلیسی برای ((استفاده‌ی حداکثری از فضاهای آزاد)) اشاره می‌کرد و به‌علاوه، هافبک جدید را بازیکنی می‌دانست که شاید یک تهدید خلاق یا برجسته نباشد، اما در همه جای زمین حضور دارد. بنابراین درخشش سریع و دور از تصور بلینگام در یک‌سوم پایانی زمین را باید یکی دیگر از شاهکارهای آنچلوتی دانست.

مدت‌ها بود که این مربی به سیستم 3-3-4 وفادار بود. تمایل بنزما به توپگیری در کناره‌ها و استعداد والورده در نفوذ ناگهانی از سمت راست، انعطاف‌پذیری سیستم را بیشتر می‌کرد. اما اثرگذاری اصلی سیستم زمانی بود که مربی با یک مهاجم سرشناس، دو بال و سه هافبک مرکزی بازی می‌کرد- یک آرایش بظاهر ساده اما پیچیده با توجه به بازیکنان سطح‌بالایی که قابلیت اجرای نقشه‌های مختلف را داشتند.

اما کارلو این فصل تصمیم به تغییر سیستم گرفت. با توجه به عمق مادرید در مرکز زمین، امکان بازی مؤثر با چهار هافبک برای مربی ایتالیایی فراهم است. از طرفی نبود یک مهاجم 9 تخصصی که در ابتدا یک ضعف تصور می‌شد، به‌نظر یک مزیت می‌رسد، چون آنچلوتی را به ریشه‌های تاکتیکی خود برگردانده است. در آرایش فعلی لوس‌بلانکوس، بلینگام در نقش یک شماره‌ی 10، پشت سر دو مهاجم شناور کناری بازی می‌کند. این همان سیستمیست که آنچلوتی در دوران رشد مربیگری خود در یوونتوس در سری آ بکار گرفت و مردی را در این نقش گماشته بود که بلینگام اکنون وارث لباس شماره‌ی 5 او در رئال شده است: زیدان.

بیرون کشیدن گل‌ها از بلینگام!

در ابتدا تصور می‌شد که این تغییر از سر اجبار است. اما به‌مرور مشخص شد آنچلوتی، برای خوشحال نگهداشتن همه‌ی استعدادهای تیمش، راهی به جز این تغییر تاکتیکی نداشته است. ثابت شد که فاتح چهار چمپیونزلیگ و تنها مربی قهرمان در هر پنج لیگ معتبر اروپایی، هنوز چیزهایی در چنته‌ی فوتبالی خود دارد.

توانایی درخشش بلینگام در تمامی مؤلفه‌های بازی، در بعضی مؤلفه‌ها بیشتر و بعضی کمتر، دلیل اصلی خرید او است. آنچلوتی شخصاً اعتراف کرد که پسر انگلیسی، یک ((هافبک کامل)) است. ظاهراً به همین‌خاطر بود که بلینگام در بیرمنگام و بورسیا دورتموند پیراهن شماره‌ی 22 را تن می‌کرد، چون خودش را هم در نقش یک شماره‌ی 4 می‌دید و هم یک شماره‌ی 8 و شماره‌ی 10 (4 + 8 + 10 !).

در دورتموند، او چندمنظوره بودن را معنا کرد، البته غالباً به‌عنوان شماره‌ی 8 بازی می‌کرد و بیشتر زمان بازی را بین دو محوطه در رفت‌آمد بود. مشارکت مستمر واثرگذاری در یک‌سوم هجومی داشت- و با امید گلزنی (xG) 8.2، موفق به زدن 8 گل برای تیمش شد، هر چند به نظر می‌رسد لقب یک ««تهدید گلزنی دائمی»» برای او، کمی اغراق‌آمیز باشد. آمار موقعیت‌سازی او نیز مطلوب بود و بلینگام فصل را با چهار پاس گل بوندسلیگایی و متوسط یک پاس کلیدی در هر بازی، به اتمام رساند.

تردیدی نیست که آرایش تیم و در نتیجه جاگیری او در فضاهای مناسب، بازدهی هجومی او را تقویت کرده است. در مقابل آلمریا، تقریباً تمام لمس توپ‌های او در یک‌سوم هجومی اتفاق افتاد، چون بلینگام توپ را بین خطوط دریافت می‌کرد و جلو می‌برد. او دو گل، یک پاس گل و سه پاس کلیدی داشته است و چهار شوت به سمت دروازه زده است.

وقتی فرصت‌های هجومی بیشتری به یک بازیکن داده شود، معمولاً سهم فردی او از حملات نیز بیشتر می‌شود. اما سهم فردی بلینگام در چهار گل در دو بازی، صرفاً حاصل تلاش خود او نیست. بلکه این یک تغییر حساب‌شده برای افزایش گل‌های بازیکنیست که شاید در گذشته نیز می‌توانست بیشتر از این پتانسیل نهفته‌اش استفاده کند.

دلربایی از مادریدیستاها

دادن چنین نقش حیاتی‌ایی به بلینگام، یک نوع ریسک حساب‌شده است. ما داریم در مورد یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ باشگاه صحبت می‌کنیم که تاج‌ و تخت فوراً به او سپرده شده و در حالی‌که 20 سال بیشتر ندارد، اعتماد همه برای رهبری موفقترین باشگاه اروپا را جلب کرده است. این اتفاق عادی نیست.

بخصوص وقتی بدانیم این 20 ساله، یک انگلیسی است، اهمیت این اتفاق بیشتر می‌شود. اسپانیایی‌ها از قدیم نگاه خوبی به هافبک‌های انگلیسی نداشته‌اند- و دلیل خوبی هم دارند. لالیگا بسیار تکنیکی‌تر از لیگ برتر است. هافبک‌های اسپانیا، همیشه دارای هیکلی قدرتمند یا متناسب نیستند، چون معمولاً نیاز به چنین ویژگی‌ایی ندارند.

بلینگام با بیش از 180 سانت قد و قدرت بدنی‌ایی فراتر از قدرت معمول یک هافبک وسط، فُرم دوندگی بی‌نظیری نیز دارد - بیشتر شبیه استیون جرارد می‌ماند تا آندرس اینیستا. او به باشگاهی آمد که سابقه‌ی حضور بازیکنان انگلیسی در آن گاه خوب و گاه بد (مثلاً جاناتان وودگیت) بوده و همین موضوع تردیدهایی را در پایتخت اسپانیا ایجاد کرد. در کیفیت بلینگام تردیدی نیست، اما این نوجوان از بیرمنگام ظهور کرده، از باشگاهی که حتی یک عنوان مهم داخلی هم ندارد، ولی جسارت آن را داشته که مالک شماره‌ی اسطوره‌ای چون زیدان شود.

شواهد و قراین حاکیست که مهارت فوتبالی بلینگام، فعلاً مخالفان او را سر جای خود نشانده است. هواداران مادرید و همین‌طور بازیکنان، ستاره‌ی جدید تیمشان را با آغوش باز پذیرفته‌اند. او، پس از برد شنبه‌ی تیمش، با مأموران پلیس محلی سلفی گرفت؛ به‌لطف او باشگاه چهار میلیون دنبال‌کننده‌ی جدید در شبکه‌های اجتماعی جذب کرده و از طرفی وینیسیوس نیز در حال تقلید شادی گل او پس از گلزنی است. به نقل از یکی منابع مادرید در مصاحبه با اتلتلیک: «« در مادرید، نه‌تنها خود او در حال رشد کردن است، بلکه شهر مادرید نیز همراه با او در حال رشد کردن است، چون بلینگام در رئال‌مادرید توپ می‌زند! »»

این تازه آغاز راه است!

این پیشرفت، برای باشگاه و خود بازیکن، به‌احتمال زیاد ادامه خواهد داشت. بلینگام در صحبت‌های پس از بازی اعلام کرد یک تفاوت را در بازی خود احساس می‌کند و ««10 برابر نسبت به فصل پیش بهتر شده است.»» با بازی در کنار لوکا مودریچ و تونی‌کروس و موقعیت‌سازی برای وینی و رودریگو، استاندارد بازی او - و آمار مرتبط با آن- قطعاً در مسیر صعودی قرار دارد.

اما یک مسأله‌ی واقعاً مبرم در اینجا وجود دارد. مودریچ و کروس در پایان دوران بازی خود هستند و آنچلوتی نیز در پایان فصل مادرید را به قصد نشستن بر نیمکت برزیل ترک می‌کند. بلینگام بر تردیدافکنان پیروز شده است و عملکرد او به‌اندازه‌ای خوب بوده که تیمش را در کانون توجهات قرار دهد. اما در مادرید شما فرصتی برای از خود راضی ماندن ندارید. عملکردهای فردی و مهمتر از آن بُردها، حرف اول را می‌زنند.

اضافه شدن امباپه از پاری‌سن‌ژرمن در تابستان بعد، وضعیت را ازین نیز پیچیده‌تر می‌کند. با ورود او احتمالاً خیلی چیزها به هم می‌خورد و از بین وینیسیوس و رودریگو، احتمالاً یک نفر مجبور به نیمکت‌نشینی می‌شوند- یا اینکه بلینگام مجبور می‌شود نقش عمقی‌تری را در هافبک به عهده گیرد. حضور یک مربی جدید نیز می‌تواند پایانی بر یک سال سرخوشی باشد و این هماهنگی تاکتیکی را تغییر دهد یا حتی کاملا تخریب کند. البته هنوز زود است و برای اینکه اثبات شود سیستم فعلی ارزش حفظ شدن دارد، بلینگام باید تا پایان فصل منتظر بماند.

حتی اگر بلینگام درین سیستم موفق نشود، یا یک مربی جدید آرایش را تغییر دهد، بلینگام حداقل تا شش سال، لباس سفیدهای مادرید را بر تن خواهد داشت. او احتمالاً عضو ثابت ترکیب‌های متغیر لوس‌بلانکوس خواهد بود و در کش‌قوس حضور جوانترها یا گذار از بازیکنان باتجربه، جایگاه او بدون‌تغییر می‌ماند.

در تمام این مدت، بلینگام نشان داده که عضو ثابت و نقطه‌ی کانونی تیمی است که با حضور محوری او، برترین نمایش‌ها را ارائه کرده و بلینگام با آن بازوهای کشیده در زمان شادی گل، در مسیر تاریخ‌سازی به سبک خودش قرار دارد.


منبع: وبسایت جهانی گل - ترجمه اختصاصی فوتبال7

این مطلب را هم بخوانید: بررسی خط هافبک پرستاره رئال مادرید در فصل جدید


میخای اطلاعات فوتبالی خودتو محک بزنی؟ بیا تو بازی کوییز
میخای تو مسابقه پیش‌بینی ما شرکت کنی؟ بیا تو مسابقه پیش‌بینی
اخبار کوتاه و جذاب در: کانال تلگرام فوتبال7