از همان تابستان 2009 و پنجره نقل انتقالاتی پر سر و صدای پرز، پسر الجزایری الاصل فرانسویها در سایه بود! از همان موقع که هواداران فوتبال، منتظر تعویض های تکراری دقیقه هفتاد مورینیو، سرمربی سابق کهکشانیهای مادرید بودند، او در سایه بود!
" لادسیما " گرچه با سختی و انتظار طولانی مدت و رنج در مادرید سفیدپوش به دست آمد اما او همچنان در سایه بود! زمان برای او در نیمکتهای خسته کننده سانتیاگو برنانبئو، در سالهای 2010 تا 2013، سخت و دشوار اما دیر میگذشت.
کریم مصطفی بنزما فرانسوی، در روزهای سخت لالیگا، سیبل انتقادات رسانهها و هدف اول هو شدن در سانتیاگو برنانبئو بود اما او اهل پا پس کشیدن و درجا زدن نبود. نقطهی عطف دوران حضورش در رئـال مادرید موقعی بود که باور کرد چشم امید میلیونها نفر به ساق پاهایش دوخته شده و او دیگر در سایه نبود و خودش، تک ستارهی آسمان رئـال مادرید شده بود.
از پسِ تک ستاره بودن به خوبی برآمد ؛ اما دیگر دیـر شده بود ، دیگر پاها توان دوران جوانی را نداشتند؛ جوانیای که به پای رئـال مادرید گذاشته بود. او هیچوقت در جوانی نفر اول نشد ، هیچوقت هم از این بابت گِله و شکایتی نکرد ، وظایفش را میدانست و به خوبی انجامش داد.
میدانست یک روزی نوبتِ او هم میرسد، زمانی را انتخاب کرد که تمام مادریدیستاها در اوج نا امیدی بودند ؛ شبهای جنون آمیزِ لیگ قهرمانان اروپا گواه این سخن است . شبهایی که بدون او هیچ وقت رقم نمیخورد.
حالا مادرید دلش به یک کاپیتان، بعد از فینال کیف و خداحافظی دلخراش CR7، قرص بود، مادریدیستاها خیالشان از بودن ستاره فرانسوی راحت بود؛ حتی خود کاپیتان باور داشت که در مادرید، بازنشست خواهد شد اما این دلارهای نفتی عربستان، خواب را از چشمان هواداران رئال مادرید گرفت و بهت و حیرت را شهر مادرید ساکن کرد.
حالا یک بار دیگر مادریدیها بعد از پنج سال، تجربه تلخ خداحافظی را بعد از پایان یک ماجراجویی جذاب و دلنشین دیگر را تجربه کردند، کاپیتان آنجاست، میان صحرا ریاض و مهد جدید آینده فوتبال جهان؛ عربستان!