آخرین دقایق از آخرین سالِ آخرین قرنی که تا آخرش زنده هستیم...
همیشه پایان سال بیشتر از هر موقع دیگهای بهمون یادآوری میکنه که لحظه به لحظه داریم به آخر خط نزدیکتر میشیم... آخر خطی که اصلا معلوم نیست در کدوم یکی از روزهای قرن جدید به سراغمون میاد!
به هر حال یک سال دیگه هم گذشت... سالی که با کلی اتفاق تلخ و شیرین مختلف، یک بار دیگه بی ثباتی و ناپایداری دنیا رو به رخمون کشید...
توی این سال بعضیا مثل گاوی و پدری نماد پیشرفت و شکوفایی بودن، بعضیا مثل مسی قربانی بی رحمی و بی مروتی دنیا شدن، بعضیا مثل دنی آلوز روحیه و ارادشون از هر نیروی دیگهای قویتر بود، بعضیا مثل اومتیتی افول و تضعیف رو تجربه کردن و بعضیا هم مثل #بارسا درست شبیه ققنوس از میان خاکسترِ خودشون سربرافراشتن و آینده درخشانشون رو برای دوست و دشمن به فریاد کشیدن...
حالا همهی ما در آستانه سال جدید، با کوله باری از خاطرات تلخ و رویاهای شیرین، هر کدوم حس و حال متناقضی رو تجربه میکنیم... شاید امیدوار به ساختن آینده ایدهآل، شاید ناامید از شرایط، شاید سرخورده از شکستهای متوالی و شاید بی انگیزه و بیرمق برای ادامه دادن به بازی...
بهانه برای تسلیم شدن و زانو زدن خیلی زیاده، اما دوست دارم در پایانِ آخرین متن سال به سرمربی تیم یعنی #ژاوی اشاره کنم... کسی که تیمِ مغلوب، بحرانزده و درماندهی بارسا رو در اوج بیتجربگی تحویل گرفته و حالا با شجاعت، سخت کوشی و لیاقت داره با تمام سختیها مبارزه میکنه و معنای واقعی بارسا رو از نو مینویسه...
برای همه در سال جدید پیشرفت پدری، روحیه دنی و مبارزه طلبی ژاوی رو آرزو میکنم 💙❤