همیشه شنیدیم که برای رسیدن به آرزوها و موفق شدن، کلمههای کلیشهای مثل تلاش، پشتکار، استعداد و توانایی حرف اول رو میزنه... اما خیلی وقتا حواسمون نیست که همهی این مفاهیم زورشون از یک نیروی خیلی قویتر کمتره!... نیرویی که هنوز نمیدونم اسمش شانسه یا تقدیره! اما هر چی که هست، خیلی وقتا حرف آخر رو خودش میزنه...
درست مثل نیماری که در اوج آمادگی و امیدواری توی جام جهانی به شکل دردناکی مصدوم میشه و در نبودش یک فاجعه رخ میده... یا رونالدوی برزیلی که در بهترین روزهای فوتبالش طولانیترین مصدومیت تاریخ به سراغش میاد... یا عثمان دمبلهی بااستعداد که آسیب دیدگی حتی اجازه نفس کشیدنم بهش نمیده! چه برسه به درخشیدن....
با این تفاصیل خیلیها هستن که در نهایت شایستگی مغلوب اتفاقات تلخ زندگیشون شدن و نتونستن هیچوقت به حقشون برسن، اما یادمون نمیره که رونالدو بعد از بازگشتش با برزیل قهرمان و آقای گل جهان شد، و نیمار یک سال بعد از اون فاجعه المپیک رو برای اولین بار در تاریخ گرفت...
پس شاید دمبلهای که هنوز کلمه «believe» رو از بیو اینستاش پاک نکرده، میدونه که فرق قهرمانا و معمولیا چیه و «باور داره» که میتونه به این تقدیر (شانس) شوم غلبه کنه...