در نیمهنهایی کنفرانس غرب MLS، یک رویارویی نادر و جذاب بین دو فوق ستاره جهانی رخ میدهد. سون هیونگ مین در LAFC باید مقابل توماس مولر و ونکوور وایتکپس قرار بگیرد. این بازی تک حذفی، نه تنها یک نبرد تاکتیکی، بلکه آزمایشی برای اثبات ارزشهای حضور برندهای بزرگ در فوتبال آمریکاست.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
تصویری در ذهن بسیاری از هواداران فوتبال وجود دارد که مربوط به ۱۰ سال پیش و نیمهنهایی جام حذفی آلمان، بین دورتموند و بایرن مونیخ است؛ جایی که مارکو رویس و روبرت لواندوفسکی، قبل از شروع بازی، در دایره میانی زمین به هم نگاه کرده و با شیطنت لبخند میزدند. این تصویر به نمادی از رقابت و تقابل دو ستاره اصلی آن دیدار تبدیل شد؛ دو بازیکنی که قرار بود ۹۰ دقیقه برای پیروزی تیمهایشان بجنگند.
این دینامیک و تقابل ستارهها، دقیقاً همان چیزی است که MLS از کمبودش رنج میبرد. در مقاطع حساس، خبری از دوئلهای بزرگ میان ستارههایی با برندهای بزرگتر از خود باشگاه نیست. اما این هفته، شرایط فرق میکند. در نیمهنهایی کنفرانس غرب، لسآنجلس افسی (LAFC) با سون هیونگ مین به مصاف ونکوور وایتکپس و توماس مولر میرود. کافی است از هر کسی خارج از دایره MLS بپرسید تا نتواند نام باشگاههایشان را بگوید، اما مطمئناً این نامها را میشناسند: بهترین فوتبالیست تاریخ آسیا در برابر یکی از پرافتخارترین بازیکنان نسل خود.
این یک تقابل خوشمزه است که نتیجه یک بازی حساس را تعریف خواهد کرد. احتمالاً، هر کسی که عملکرد بهتری داشته باشد – سون یا مولر – تکلیف نتیجه نهایی را مشخص خواهد کرد. در لیگی که بزرگترین بازیکن جهان (لیونل مسی) را در خود دارد اما از فقدان توجه مستمر منطقهای رنج میبرد، این دوئل میتواند الگویی برای رشد و جذابیت بیشتر لیگ باشد. MLS به وضوح به نبردهای اینچنینی بیشتری نیاز دارد.
سون هیونگ مین اولین ستارهای بود که راهی لسآنجلس شد. واضح بود که دوران او در تاتنهام به پایان رسیده است. و هنگامی که باشگاه قرارداد جدیدی ارائه نداد، یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ تاتنهام تصمیم گرفت فصل درخشان خود را در لندن ببندد. در ۳۳ سالگی، احتمالاً او نمیتوانست در سطح اول اروپا، بدون بازی مقابل تاتنهام، جایی پیدا کند. LAFC بلافاصله وارد عمل شد.
باشگاه آمریکایی با پرداخت رکوردشکنی به مبلغ ۲۶.۵ میلیون دلار، کاپیتان تیم ملی کرهجنوبی را به لسآنجلس آورد. این حرکت، هم از نظر بازاریابی و هم از نظر فوتبالی یک نبوغ محض بود. ارتباط او با جامعه آسیایی محلی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما عملکرد فوتبالی او نیز فوقالعاده بوده است. او به طور متوسط در هر ۹۰ دقیقه، بیش از یک گل یا پاس گل به ثبت رسانده است و اگر دو ماه کوتاه در لیگ حضور نداشت، قطعاً در رقابت برای جایزه تازهوارد سال MLS قرار میگرفت.
LAFC نیز به یک انگیزه بزرگ نیاز داشت. در حالی که استیو چِروندولو، سرمربی تیم، در آستانه جدایی قرار دارد و تجربه حضور اولیویه ژیرو یک فاجعه بود، سون روحی تازه به تیم بخشیده است و LAFC را به یک مدعی فوری در جام تبدیل کرده است، به ویژه با درخشش دنیس بوآنگا در کنار او.
تأثیر مولر شاید کمی ظریفتر، اما به همان اندازه تأثیرگذار بود. این بازیکن آلمانی کیفیت متفاوتی را ارائه میدهد. اگر سون آخرین قطعه مورد نیاز یک تیم برای ارتقا باشد، مولر عامل X است که یک تیم بسیار خوب را به یک مدعی قهرمانی تبدیل میکند. مولر در جوانی خود را «مفسر فضاها» مینامید و هنوز هم همین کار را انجام میدهد.
مولر از نظر سنی و سرعت، تقریباً از همه همبازیهایش کندتر است، اما سریعتر از تمام بازیکنان اطرافش فکر میکند. او اغلب در فضاهایی که باز و بسته میشوند حضور دارد. او پاسهای درست میدهد و فرارهای صحیح را انجام میدهد. او هفت گل و چهار پاس گل در هفت بازی به ثبت رسانده است که گویای تأثیرگذاری اوست.
این تضاد، به دو تیم نیز گسترش مییابد. تقابل ونکوور و LAFC شاید هیجانانگیزترین بازی پلیآف، از منظر تاکتیکی، باشد. ونکوور تحت هدایت یِسپِر سورِنسن، سرمربی سال اولی، و با حضور رایان گولْد و موتور میانی سباستین برهالتر، میتواند حریف را با پاسکاری خسته کند. آنها عاشق مالکیت توپ هستند و شایستگی قهرمانی خود را بارها نشان دادهاند، بهویژه در شکست سنگین اینتر میامی در جام قهرمانان کونکاکاف. آنها واقعاً «نیاز» به مولر نداشتند، اما حضور او تیم را بهتر کرده است.
اما این سبک بازی ممکن است دقیقاً به نفع LAFC باشد. سوالاتی در مورد نبوغ تاکتیکی چِروندولو وجود دارد، اما او قطعاً فهمیده است که چگونه از استعدادهایش بهترین استفاده را ببرد. راه حل؟ سادهسازی همه چیز، تصاحب توپ و ضدحمله. بوآنگا و سون قویترین زوج تهاجمی MLS بعد از لیونل مسی هستند. به آنها توپ بدهید، اجازه دهید با سرعت پیش بروند و حریفان را در ضدحمله بترسانند. LAFC تیم مناسبی نیست که بخواهید در مقابلش مالکیت مطلق داشته باشید.
این بازی میتواند به یک دوئل خالص تبدیل شود. ونکوور باید مالک توپ باشد، اما LAFC برای واگذار کردن مالکیت کاملاً راحت است و در مقابل تماشاگران پرشور ونکوور، همه چیز برای یک شب هیجانانگیز آماده است.
جای تأسف است که MLS نمیتواند بیشتر از این تقابلها را ارائه دهد. قدرت ستارههای جهانی در لیگ، تنها در سه منطقه متمرکز شده است: جنوب فلوریدا (میامی)، لسآنجلس و به طور عجیبی، سواحل غربی کانادا (ونکوور). در مجموع، سوپراستارهای نامبزرگ در MLS بسیار کمتر از یک دهه پیش هستند – و از جهاتی، این خوب است. MLS باید با اتکا به توسعه بازیکنان آمریکایی و فروش استعدادهای آمریکای مرکزی و جنوبی رشد کند، نه اینکه به بازیکنان پا به سن گذاشتهای مانند استیون جرارد یا کاکا تکیه کند. اگر MLS مملو از بازیکنانی مثل کوچو هرناندز (که کلمبوس سال گذشته او را به لالیگا فروخت) بود، به این معنی بود که سیستم کار میکند.
اما این بازیکنان کسانی نیستند که توجه عمومی را جلب میکنند، به ویژه در آمریکایی که MLS با NFL، NBA و NHL رقابت میکند. لیگ هنوز برای جلب توجه به بازیگران اصلی نیاز دارد و هیچ مسابقه پلیآف دیگری چیزی نزدیک به این دوئل را ارائه نمیدهد. لیونل مسی و لوئیس سوارز میامی را رهبری میکنند، اما در مسابقات دیگر (مانند مینه سوتا)، ستارهای در ابعاد سون و مولر وجود ندارد. تنها یک رویارویی واقعی مبتنی بر ستارهها در این مرحله وجود دارد.
البته، محدودیتهایی در MLS وجود دارد که مانع تکثیر این ستارهها میشود. سون و مولر (در نهایت) با قراردادهای سنگین بازیکنان تعیینشده (DP) جذب شدهاند. در واقع، باشگاهها برای حضور صرف آنها در لیگ، بالاترین دستمزدها را میپردازند. وقتی مالکان روی یک ستاره واحد هزینه زیادی میکنند، منابع مالی در جاهای دیگر جذب میشوند.
قوانین سقف دستمزد برای برابری در لیگ خوب هستند، اما کیف پول باشگاهها را محدود میکنند و گاهی اوقات تخیل را نیز محدود میسازند. حذف کامل محدودیتها خطرناک است، اما MLS باید کاری انجام دهد تا امکان تقابلهای بزرگتر فراهم شود. لیگ همچنین باید کف دستمزدی خود را افزایش دهد، زیرا تفاوت دستمزدها بین تیمهای با بالاترین هزینهها و تیمهای متوسط بسیار چشمگیر است. به عنوان مثال، لیونل مسی بیشتر از دستمزد ۲۰ تیم در MLS درآمد دارد و سون تقریباً به اندازه کل تیم مونترال حقوق میگیرد.
تصمیم لیگ برای هماهنگ کردن تقویم خود با لیگهای برتر اروپا باید به جذب بازیکنان باکیفیت بیشتر به MLS کمک کند. شاید در آیندهای نزدیک، نیمار نفر بعدی باشد. کریستین پولیسیچ رویای پس از جام جهانی است. و شاید، ۱۰ سال دیگر، ویدیویی از دو فوق ستاره در حال لبخند زدن به یکدیگر، قبل از بزرگترین بازی سال، منتشر شود.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹اصرار کالوم ویلسون به توماس توخل: جام جهانی ۲۰۲۶ را از دست نمیدهم
🔹مایکل اونیل: ایتالیا تحت فشار است؛ این فرصت صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ را هدر ندهید!
🔹سادیو مانه: چرا پیشنهاد منچستر یونایتد را پیش از پیوستن به لیورپول رد کردم؟
🔹برنامه MLS 2026 اعلام شد؛ تقابل مسی و سون و وقفه طولانی برای جام جهانی
🔹تقابل منچستریونایتد و FA: فینال جام جهانی زنان ۲۰۳۵ در اولدترافورد ۲ میلیارد پوندی
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود