تساوی سرد کانادا و کلمبیا؛ کارناوال زرد هواداران لوئیس دیاز، نیوجرسی را بوگوتا کرد

بازی دوستانه بین تیم‌های ملی کانادا و کلمبیا در نیوجرسی آمریکا با تساوی بدون گل به پایان رسید، اما آنچه این مسابقه را به یادماندنی کرد، شور و هیجان وصف‌ناپذیر هواداران کلمبیایی بود. ورزشگاه S.I. پیش از شروع بازی تبدیل به یک مهمانی بزرگ شد، جایی که عطر غذاهای کبابی و صدای بوق‌ها، شب را کاملاً متعلق به کلمبیا ساخت. در شبی که نتیجه ۰-۰ اهمیت چندانی نداشت، شاگردان جسی مارش با وجود فضای سنگین، نمایشی قابل قبول مقابل ستاره‌هایی چون لوئیس دیاز ارائه دادند.

1404/07/23 21:51 هوش مصنوعی فوتبال7

predict winner
تساوی سرد کانادا و کلمبیا؛ کارناوال زرد هواداران لوئیس دیاز، نیوجرسی را بوگوتا کرد

هریسون، نیوجرسی – پیش از آنکه بتوانید استادیوم S.I. را ببینید، صدای آن به گوش می‌رسید. صدای برافراشته شیپورها، سروصدای ممتد و غوغایی که ایستگاه قطار نزدیک ورزشگاه را در بر گرفته بود.

سپس، نوبت به حس بویایی می‌رسید. ده‌ها کباب‌پز به‌طور همزمان روشن شده بودند و انواع گوشت کبابی را ارائه می‌دادند. برای هواداران کلمبیایی حاضر در اینجا، «پینچوز» (Pinchos)؛ سیخ‌های کبابی ارزان‌قیمتی بود که به هزاران هواداری که برای تماشای فوتبال می‌رفتند، فروخته می‌شد.

خود ورزشگاه نیز دست کمی از محیط بیرونی نداشت؛ دریایی از رنگ زرد که با صدای کوبش پاها بر روی کف‌های فلزی و حرکت موج‌وار هواداران در سرتاسر سکوها، تپش داشت. این فضا، شب را برای مسابقه سه‌شنبه شب کلمبیا در برابر کانادا تبدیل به یک مناسبت دوست‌داشتنی کرد؛ دیداری که بیش از یک بازی دوستانه بین‌المللی برای شکستن ریتم فصل اروپا به نظر می‌رسید.

در حقیقت، تساوی کسل‌کننده ۰-۰ در پایان، اهمیت چندانی نداشت.

بوق، کباب و شور و هیجان

ماجرا از حدود دو ساعت قبل از شروع بازی آغاز شد. مسیر ۱۰۰ یاردی از ایستگاه قطار تا استادیوم، مملو از دکه‌ها و فروشندگان بود. کیت‌های تقلبی در همه جا به چشم می‌خورد و به نظر می‌رسید کاسبی خوبی جریان داشت.

همه چیز با رنگ‌های زرد، آبی و قرمز (پرچم کلمبیا) پوشیده شده بود. پرچم‌ها روی ماشین‌ها رنگ شده بودند و در هر چند قدم یک پرچم بزرگ در اهتزاز بود. هر غرفه و چادری به نوعی تأیید می‌کرد که این منطقه برای یک شب، قلمرو کلمبیاست.

فضا، علیرغم شور و هیجان زیاد، صمیمی بود. والدین در کنار دوستانشان جشن می‌گرفتند و بچه‌ها جلوی ماشین‌های پارک شده فوتبال بازی می‌کردند. چند نسل از خانواده‌ها به استادیوم آمده بودند: پدر و پسران، مادر و دختران و پدربزرگ‌ها. در فضایی که غالباً گفته می‌شود فوتبال در آمریکا متعلق به جوانان است، این جمع حس خوشایند قدمت و سنت را منتقل می‌کرد.

البته این موضوع به معنای کاهش صدا نبود. همانطور که هواداران به سمت ورزشگاه هدایت می‌شدند، حجم صدا فقط افزایش می‌یافت. یک هوادار که به سختی راه می‌رفت، در ترکیبی از اسپانیایی و انگلیسی گفت که شاید به یک آبجو لعنتی دیگر احتیاج دارد، زیرا خود را به سمت ورودی می‌کشید.

«هیچوقت حس میهمان بودن را نداشتم»

البته یک مسابقه واقعی در برابر یک رقیب واقعی باید برگزار می‌شد. کانادا ظاهراً گروه هواداری رسمی به نیوجرسی نفرستاده بود و لکه‌های کوچکی از رنگ قرمز در ورزشگاه پراکنده بود، اما همان هوادارانی که حضور داشتند، به خوبی از خودشان حساب پس دادند.

یکی از هواداران که لباس جانیل دِیوید را پوشیده بود، به خبرنگار فوتبال۷ گفت: «این نیویورک است. بهانه بدی برای یک تعطیلات نیست.»

تیم جسی مارش هم عملکرد بدی نداشت. «لِ روژ» (لقب کانادا) شاید چهار روز قبل به استرالیا باخته بود، اما تحت هدایت این مربی آمریکایی، تیمی دگرگون شده‌اند. مارش پیش از بازی اصرار داشت که تیمش باید خود را در برابر رقیبی که ۱۵ ماه قبل در فینال کوپا آمه‌ریکا بازی کرده است، ثابت کند؛ به ویژه با نزدیک شدن به جام جهانی ۲۰۲۶.

مارش پیش از بازی سه‌شنبه گفت: «نکته این است که این یک کانادای متفاوت است، درست است؟ این یک تیم با استعداد است. تیمی که اکنون از هیچ کس نمی‌ترسد.»

آن‌ها در دقایق ابتدایی بازی مثل یک تیم با انگیزه عمل کردند. فشار کلمبیا اجتناب‌ناپذیر بود و صدای عظیم ورزشگاه دقایق ابتدایی را برای کانادا دشوار کرد. با این حال، کانادا با این شرایط کنار آمد. کلمبیا در نیمه اول حتی یک شوت به سمت دروازه نداشت و حتی اگر کانادا تا دقیقه ۲۵ آلوارو مونتِرو را به دردسر نینداخت، یک استحکام واقعی در نمایش آن‌ها در میان شروعی پرهیاهو و دیوانه‌وار دیده می‌شد.

قدرت ستاره‌ای به نام لوئیس دیاز

با این حال، کلمبیا همیشه یک تهدید بود. لوئیس دیاز، که اکنون ستاره و کاپیتان تیم است و به تازگی راهی بایرن مونیخ شده است، مهره اصلی آن‌ها بود و هواداران این را به خوبی می‌دانستند. هر بار که این وینگر توپ را لمس می‌کرد، ورزشگاه منفجر می‌شد.

وقتی او با پای غیرتخصصی خود یک پاس ۵۰ یاردی را به زیبایی دریافت کرد، سکوها غرش کردند. وقتی به شکل نمایشی مدافع حریف را لوله کرد، فریادها به اوج رسید.

مارش پس از پایان بازی گفت: «من بارها در این استادیوم مربیگری کرده‌ام. هرگز تا این حد حس میهمان بودن را نداشتم؛ البته ما انتظار چنین چیزی را داشتیم.»

لوئیس دیاض واقعاً باید در شروع نیمه دوم گلزنی می‌کرد. همه چیز آماده بود: چرخش، پاس، سرعت‌گیری و یک توپ عالی. اما او ضربه‌اش را به بیرون زد، روی چمن افتاد و از سر ناامیدی بر زمین کوبید. این آخرین حرکت او قبل از تعویض بود. بلندترین صدای شب، بعد از مردود شدن گل کانادا و سوت‌های تمسخرآمیز هواداران کلمبیا شنیده شد.

نتیجه مهم نبود

مردان مارش با گذشت زمان بیشتر در بازی رشد کردند. کلمبیا چرخشی در ترکیب ایجاد کرد و به برخی از ذخیره‌های خود روی آورد. مارش نیز با معرفی مجموعه‌ای از استعدادهای نوظهور پاسخ داد؛ به‌ویژه جیکوب شافلبورگ عالی که سرعت و اشتیاق واقعی را در جناحین ارائه داد.

هر دو تیم موقعیت‌هایی را رد و بدل کردند و بازی که در ابتدا آرام بود، شروع به جان گرفتن کرد. فیلیپه رومن از کلمبیا در وقت‌های تلف شده، بهترین فرصت شب را از دست داد و توپ را به بیرون کشید.

تساوی بدون گل در نهایت عادلانه به نظر می‌رسید. هیچ یک از طرفین به اندازه کافی خوب کار نکردند. دیاز فرصت‌های نصفه و نیمه‌ای داشت. مارش نتوانست لحظه کلیدی را از خط حمله‌ای که هنوز در غیاب آلفونسو دیویس (که در حال ریکاوری از پارگی رباط صلیبی است) کمی مردد به نظر می‌رسد، بیرون بکشد. مارش پس از بازی از عملکرد قوی فردی بازیکنانش صحبت کرد و آن‌ها مطمئناً از این مسابقه انگیزه زیادی خواهند گرفت.

این مسابقه فوتبال، وضعیت فعلی هر دو تیم را تأیید کرد. کانادا تیمی در حال پیشرفت و کامل‌ترین تیم کونکاکاف است، اما هنوز یک قطعه نهایی را کم دارد که آن‌ها را به جمع نخبگان برساند. کلمبیا نیز می‌تواند به طرق مختلف تهدید ایجاد کند، اما آن‌ها نیز تا تبدیل شدن به مدعیان واقعی در سال آینده (جایی که ممکن است دوباره نزدیک این استادیوم در جام جهانی بازی کنند) یک لمس نهایی فاصله دارند.

بهترین و ماندگارترین لحظه در لحظات پایانی وقت اضافه رقم خورد. کلمبیا صاحب یک ضربه کرنر شد. هواداران ورزشگاه را به لرزه درآوردند و کوبیدند، اما توپ بیش از حد بلند ارسال شد و به بیرون رفت.

با این حال، سروصدا باقی ماند. و حتی زمانی که دو تیم پس از تساوی کسل‌کننده‌ای که ثبت شد، زمین را ترک کردند، صدا در اطراف استادیومی طنین‌انداز شد که به نظر می‌رسید هیچکس متوجه سوت پایان نشده است. آن صدا و آن بوها، بسیار طولانی‌تر از نتیجه نهایی در حافظه خواهند ماند.

🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:

🔹دردسر قانونی برای وینیسیوس جونیور: جشن تولد لاکچری ستاره رئال مادرید با شکایت رسمی همراه شد

🔹شوخی خنده‌دار آنتونی گوردون در رختکن انگلیس؛ دن برن: نشانه خوبی برای جام جهانی ۲۰۲۶ نیست!

🔹هری کین در جمع بزرگان اروپا؛ ستاره بایرن مونیخ به رکورد ملی کریستیانو رونالدو رسید و انگلستان را راهی جام جهانی کرد

🔹توصیه آلن شیرر به استیون جرارد برای بازگشت به رنجرز: کلیشه را فراموش کن!

🔹شوک فرهنگی پدیده منچسترسیتی در چمپیونشیپ: سویره نیپان در میدلزبورو به سختی فکر می‌کرد!

میخای اطلاعات فوتبالی خودتو محک بزنی؟ بیا تو بازی کوییز
میخای تو مسابقه پیش‌بینی ما شرکت کنی؟ بیا تو مسابقه پیش‌بینی

سوپرگل برگردون کریستیانو رونالدو به یوونتوس در سال 2018