هفتهای که گذشت، رقابت در سطح اول فوتبال اروپا به اوج خود رسید. گل دیرهنگام استوائو ویلیان برای چلسی، لیورپول را وارد بحران کرد، در حالی که آرسنال و منچستر سیتی آرام و پیوسته به صدر جدول نزدیک شدند. نگاهی میاندازیم به ۱۱ نکته کلیدی از اتفاقات مهم این هفته؛ از درخشش ارلینگ هالند و وینیسیوس جونیور تا اوضاع آشفته بارسلونا زیر نظر هانسی فلیک.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
ممنونیم استوائو! ممنونیم که یک بار دیگر هیجان را به کورس قهرمانی لیگ برتر برگرداندی. لیورپول باید میباخت. تیمهای دیگر هم باید سهم خود را ادا میکردند. این هفته برای مرسیساید هفته خوبی نبود؛ قرمزها سه شکست متوالی را تجربه کردند. در مقابل، آرسنال و منچستر سیتی با پیروزیهای خود پاسخ محکمی به رقبا دادند.
حقیقت این است که قهرمانی نباید مسیر آسانی باشد. قهرمانی باید سخت به دست آید و اکنون لیگ برتر دوباره زنده شده است.
همین امر در مورد لالیگا نیز صدق میکند. یک روز بارسا خوب بود، روز دیگر رئال مادرید بد. سپس جای نقشها عوض شد. هیچکدام از این دو تیم در طول فصل به طور کامل قانعکننده نبودهاند و شاید هیچکس واقعاً شایسته صدرنشینی نباشد؛ به همین دلیل است که رئال مادرید تنها دو امتیاز اختلاف دارد. خبر خوب؟ این رقابت اکنون بسیار جذابتر شده است. پیروزیهای رئال و شکستهای بارسلونا، آخر هفته لذتبخشی را در اسپانیا رقم زد.
«فوتبال7» در ادامه، ۱۱ نکته کلیدی و مهم از اتفاقات بزرگ فوتبال اروپا در پایان هفته را بررسی میکند.
این آخر هفته همیشه برای لیورپول دشوار پیشبینی میشد. قرمزها قبل از دیدار مقابل چلسی، دو شکست متوالی داشتند. اگرچه آبیهای لندن نیز با مصدومیت دست و پنجه نرم میکردند، اما تیم آرنه اسلوت در وضعیت بحرانی قرار داشت. پیروزی در این بازی میتوانست یک شروع مجدد حیاتی باشد، اما باخت، آنها را به ورطه بحران کشاند.
پس از ۹۵ دقیقه، به نظر میرسید تساوی عادلانه در راه است و همه خوشحال به خانه میروند.
اما سپس یک حرکت زیبا از چلسی همه چیز را تغییر داد. انزو فرناندز، مارک کوکوریا را صاحب توپ کرد و این مدافع اسپانیایی توپ را به تیر دوم فرستاد؛ جایی که استوائو، ستاره جوان برزیلی، با یک ضربه نهایی پل گراهام را به شور و هیجان کشاند. چلسی هنوز بینقص نیست، اما لیورپول قطعاً دیگر تیم بینقصی نیست.
استراتژی نقل و انتقالاتی چلسی ساده است: همه را بخر! و این ایده گاهی اوقات خوب عمل میکند؛ وقتی تعداد زیادی فوتبالیست خوب دارید، شانس بیشتری برای بردن بازیها خواهید داشت. اما مشکلاتی هم وجود دارد.
مهمترین آنها؟ کمبود تجربه کافی. نتیجه یک تیم شکننده است که زیر فشار میشکند. این مسئلهای است که باید در طول زمان و بازی به بازی آموخته شود. پیروزی دقیقه ۹۵ مقابل لیورپول میتواند دقیقاً همان مثال کامل و مورد نیاز برای بلوغ این تیم باشد.
آمار ارلینگ هالند در لیگ برتر تا اینجای فصل وحشتناک است: هفت بازی، نُه گل، یک پاس گل!
این آمار کمی ناعادلانه به نظر میرسد.
منچستر سیتی این هفته نیز عملکردی کاملاً قانعکننده نداشت. شاید هنوز از نظر روانی کمی دچار کمبود سیالیت هستند و حتی شاید از نظر ایدههای تهاجمی در مضیقه باشند. اما مشخص شد که گاهی اوقات در فوتبال انگلیسی میتوانید به سادگی توپ را برای «مرد بزرگ» خط حمله بفرستید. هالند یک گل زد و سیتی به گل دیگری نیاز نداشت. آنها ۱-۰ بردند و کورس قهرمانی را همچنان بارگذاری میکنند.
«آرسنال بیش از حد احساساتی است که بتواند لیگ را ببرد.»
این انتقادی بود که سه سال گذشته (که به سه بار نایب قهرمانی منجر شد) به توپچیها وارد میشد. این تیمی بود که در لحظات بزرگ بیش از حد مضطرب میشد. اما شاید امسال اوضاع تغییر کند؛ آرسنال تا اینجا تمام کارهای درست را انجام داده است. آنها این فصل تنها یک بار از روی جریان بازی گل خوردهاند و با پیروزی ۲-۰ مقابل وست هم، همه چیز را بسیار آسان جلوه دادند. بوکایو ساکا در اوج آمادگی است و رقابت برای قهرمانی جدیتر از همیشه دنبال میشود.
احتمالاً اولیور گلاسنر سرمربی بعدی منچستر یونایتد خواهد بود. این را میدانیم زیرا او مربی نسبتاً جالبی است که با منابع محدود در حال کسب نتایج فراتر از انتظار است و دقیقاً همان سیستمی را بازی میکند که روبن آموریم مغضوب به کار میبرد. محاسبات اینجا سخت نیست.
با این حال، او در شغل فعلی خود نیز بسیار خوب عمل میکند. کریستال پالاس تا این آخر هفته ۱۹ بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته بود! هیچ راهی وجود نداشت که اورتون بتواند به این روند پایان دهد، درست است؟
اشتباه میکنید. یک گل پیروزیبخش فوقالعاده و شاعرانه در وقتهای تلف شده توسط جک گریلیش (بازیکن اورتون!)، عقابها را غمگین به لندن بازگرداند. چه پایانی برای یک رکورد شکستناپذیری.
اسپانیا وسواس عجیبی برای نابودی استعدادها دارد. در حالی که لاروخا به راحتی یکی از بهترین تیمهای ملی اروپا است، اصرار دارد هر کاری که در توان دارد انجام دهد تا خود را ضعیف کند. آخرین ماجراجویی آنها؟ شروع جنگ علنی با هانسی فلیک و بارسلونا بر سر لامینه یامال.
لامینه یامال این هفته نیز در دسترس بلوگرانا نبود و بارسا با نتیجهای سنگین مغلوب سویا شد. هانسی فلیک بعداً گفت که فکر میکند تیمش خوب بازی کرده است. اما این قطعاً حقیقت نداشت و بارسلونا عملکرد ضعیفی ارائه داد.
این بخش ترسناک ماجراست. همه میدانستیم که وینیسیوس جونیور بالاخره به یاد خواهد آورد چگونه فوتبال بازی کند. سوال این بود که آیا او میتواند با کیلیان امباپه هماهنگ شود؟ هفته گذشته همه چیز وحشتناک پیش رفت و رئال مادرید ۵-۲ از اتلتیکو مادرید شکست خورد.
اما این بار، جادو رخ داد. آنها میزبان ویارئال رده سومی بودند و کاری کردند که «زیردریایی زرد» کاملاً معمولی به نظر برسد. وینیسیوس دو بار گل زد و امباپه یکی از گلها را ساخت. آنها شبیه دوستان صمیمی به نظر میرسند. اوه، اوه، کار سخت شد!
کریستین پولیشیچ، که ظاهراً در اوج دوران حرفهای خود قرار دارد و دوباره بحث «کلاس جهانی» بودن او به راه افتاده، نشان داد که برچسب زدن به بازیکنان چقدر میتواند خطرناک باشد. او تنها دومین پنالتی دوران حرفهای خود را از دست داد و توپ را با قدرت تمام مقابل یوونتوس به بالای دروازه کوبید؛ یک لحظه صریح از واقعیت. این ستاره آمریکایی مطمئناً بازخواهد گشت، اما این هفته نمایش خوبی برای او نبود.
آیا ممکن است یک «فوتبالیست پارتیبازی شده» وجود داشته باشد؟ بله، همه ما دیدهایم که پسر مربی در برخی باشگاهها شانس بازی پیدا میکند. اما در مورد زمانی که شما صرفاً با کسی که بسیار بهتر از شماست، خویشاوند هستید چطور؟ پاری سن ژرمن چند سال پیش وقتی اتان امباپه، برادر کوچکتر و کم استعدادتر کیلیان، را به خدمت گرفت، این ایده را آزمایش کرد.
او به لیل منتقل شد؛ تصادفی یا نه، درست پس از رفتن کیلیان. و در سایه برادرش، عملکردی بسیار خوب ارائه داده است. او در آخر هفته یک گل دیرهنگام مقابل باشگاه سابق خود به ثمر رساند. دوربین به سرعت به سمت جایگاهها رفت، جایی که کیلیان در حال جشن گرفتن دیده شد. خوب است بدانیم روابط او با باشگاه قدیمیاش هنوز خوب است.
اینکه دنیای فوتبال چگونه کار میکند گاهی اوقات بسیار خندهدار است. یک مربی میرود، دیگری میآید و برداشتها تغییر میکند. روبن آموریم در اسپورتینگ، نابغه تاکتیکی جذاب بود. اکنون او صرفاً مردی بسیار غمگین در منچستر یونایتد است.
با این حال، در یک پیچ و تاب بیرحمانه از سرنوشت، تیم سابق او نیز در غیابش دچار مشکل شده است. آنها ویکتور گیوکرس را در تابستان به آرسنال از دست دادند و از صدر جدول لیگ پرتغال پایین آمدهاند. بحران نیست، اما روزهای عجیبی در لیسبون است؛ و البته، در منچستر اوضاع حتی بدتر است.
اریک تنهاخ رکورد ناخواستهای را ثبت کرد، زمانی که تنها پس از ۶۲ روز در اول سپتامبر بایر لورکوزن را ترک کرد. وضعیت غیرقابل تحمل شده بود. لورکوزن تیمی بود که نمیشد مربیگریاش کرد. اشکالی ندارد، گاهی اوقات کارها به سادگی جواب نمیدهند.
با این حال، چیزی که قابل پیشبینی نبود، این چرخش بزرگ است. از زمانی که تنهاخ لورکوزن را ترک کرد، آنها بسیار خوب بودهاند. پس از شکست یونیون برلین در این آخر هفته، آنها در هفت بازی اخیر شکستناپذیر بودهاند و اکنون در رده ششم بوندسلیگا قرار دارند. روزگار در حال تغییر است.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹رقابت جورجینا رودریگس با کریستیانو رونالدو در یوتیوب؛ آیا همسر CR7 میتواند رکوردها را بشکند؟
🔹هشدار گایزکا مندیتا به آرسنال: بارسلونا بهزودی برای جذب میکل آرتتا «در خواهد زد»
🔹شوک در آنفیلد؛ استوریج اشتباه بزرگ آرنه اسلوت را فاش کرد: «لیورپول تاوان فروش لوئیس دیاز را میدهد!»
🔹دلیل اصلی دعوت نشدن آدام وارتون به تیم ملی انگلیس؛ توماس توخل چه توضیحی به ستاره کریستال پالاس داد؟
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود