ستاره کرهای، سون هیونگ-مین، با شروعی فراتر از انتظار در لس آنجلس افسی، لیگ امالاس را شگفتزده کرده است. او نه تنها آمار گلزنی و پاس گل خود را بهبود بخشیده، بلکه نقش مهمی در تغییر تاکتیکهای تیمش ایفا کرده است. با این حال، با وجود درخشش فعلی، آیندهای پر از تغییرات در انتظار لس آنجلس افسی است.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
سون هیونگ-مین به سادهترین بیان ممکن توضیح داد که از هر ثانیه حضورش در لس آنجلس لذت میبرد. و دلیل آن کاملاً واضح است؛ این ستاره کرهای، بسیار مؤثرتر از حد انتظار، در پایتخت کالیفرنیای جنوبی جا افتاده و خود را با زندگی در آن وفق داده است. موفقیت او تنها به فروش رکوردشکن پیراهن یا توجه بیوقفه رسانهای محدود نمیشود. حضور او در هر مصاحبه، و عشق و علاقه جامعه کرهای لس آنجلس نیز بخشهایی از این داستان است. اما برای سون، منفعت واقعی چیزی بود که تا حدی ناشناخته به نظر میرسید: او کاری کرده که امالاس بسیار، بسیار آسان به نظر برسد. در تنها ۱۲۰ دقیقه، او یک پاس گل ثبت کرده و تهدیدی دائمی در مرکز میدان بوده است. لس آنجلس افسی، که در ابتدای فصل دچار مشکل بود، حالا به فرم خوبی دست یافته، یک تساوی دشوار مقابل شیکاگو کسب کرده و با سه امتیاز از نیوانگلند بازگشته است. به طور کلی، این تیم اکنون مانند یک ماشین با روغنکاری عالی به نظر میرسد، با سون در مرکز آن که به بازیکنان دیگر پاس میدهد، بازی را کش میدهد و نوعی دوندگی را به نمایش میگذارد که تعداد کمی از بازیکنان تخصصی هجومی در طول سالیان متمایل به انجام آن بودهاند. هنوز در روزهای اولیه هستیم، اما سون امضای ایدهآلی برای لس آنجلس بوده است. او به سیستمی پیوسته که ممکن بود در ابتدا کمی نامناسب به نظر برسد.
اولین نکتهای که باید در اینجا مشخص شود این است که بر اساس تنها ۱۲۰ دقیقه بازی، فرضهای تاکتیکی گستردهای انجام دادن، کاری عجولانه است. متغیرهای زیادی وجود دارد که ممکن است اشتباه پیش بروند. هر عدد و رقمی را باید با کمی تردید پذیرفت. اما بیایید به تحلیل بپردازیم.
خوشبختانه، آمار و ارقام اولیه نشاندهنده عملکردی جذاب هستند و با سبک بازی لس آنجلس افسی همخوانی دارند. امالاس یک لیگ فیزیکی است و لس آنجلس نیز به این جنبه تمایل زیادی نشان داده است. آنها عملاً حول محور دنیس بوآنگا، وینگر چپ بسیار ماهر و سریع، ساخته شدهاند که ریتم کلی تیم را تعیین میکند. آنها دوست دارند با ضدحملات ضربه بزنند و از فضاهای خالی در فاز انتقال استفاده کنند. به همین دلیل بود که اولیویه ژیرو تناسب کاملی با این تیم نداشت. سون، اما به نظر میرسد نقطه مقابل اوست. او زیاد میدود، زیاد تکل میزند و در زمانهای مناسب دریبل میکند. در تئوری، او بازیکن ایدهآلی برای این سبک بازی است.
و تاکنون، دادهها این ایده را تأیید میکنند. سون یک بازی و یکسوم را برای لس آنجلس افسی انجام داده است و همه چیز با انتظارات اولیه همخوانی دارد: او مهاجم هجومی چندمنظوره ایدهآلی برای این تیم است. اولین حضور او، یک حضور کوتاه برای گرم کردن پاها در تساوی ۲-۲ مقابل شیکاگو، نویدبخش بود – اما عملاً قابل ارزیابی جدی نبود. سون به زمین آمد، کمی دوید، زیاد صاحب توپ نشد، اما با یک نفوذ قاطعانه به محوطه جریمه، یک پنالتی گرفت که به لس آنجلس افسی کمک کرد تا یک تساوی دشوار کسب کند. چیز زیادی از آن بازی نمیتوان آموخت. آن بازی در واقع یک مرحله آزمایشی بود.
اما نمایش دوم او تصویر بسیار واضحتری ارائه داد. سون در یک آرایش ۴-۳-۳ در مرکز میدان بازی کرد، با بوآنگا در سمت چپ و دیوید مارتینز نوجوان در سمت راست. و سون عمدتاً در همان پست باقی ماند، کمی متمایل به چپ اما به طور کلی مانند یک مهاجم نوک سنتی عمل کرد. آمار حاصل از این عملکرد، عالی بود. در فاز هجومی، سون چیزی کمتر از یک بازیکن فوقالعاده نبود. او بیشترین موقعیت گل را در بازی خلق کرد، ۱۰۰ درصد دریبلهایش را با موفقیت انجام داد و دو بار دروازهبان نیوانگلند روولوشن و تیم ملی آمریکا، مت ترنر را مجبور به واکنشهای خوب کرد.
اما شاید مهمتر برای لس آنجلس افسی، کارهایی بود که او در زمان عدم مالکیت توپ تیمش انجام داد. بلک اند گلد (لقب لس آنجلس افسی) تیمی با مالکیت توپ بالا است، با هفتمین میانگین مالکیت توپ در لیگ. اما وقتی صحبت از بازپسگیری توپ به میان میآید، آمارها متفاوت است. آنها در تکل، قطع توپ و دفع توپ، در حد متوسط هستند.
استیو چروندولو، سرمربی تیم، در مورد تمایل به بازپسگیری توپ صحبتهای زیادی کرده است – اما تیم او در این زمینه کاملاً معمولی است. بخشی از مشکل، عدم فشار دفاعی از خط حمله است. بوآنگا یک بازیکن هجومی فوقالعاده است، اما تلاش دفاعی او کم است. او با تنها ۲۰ تکل و قطع توپ در این فصل، در رده ۳۷۵ام بین تمام بازیکنان امالاس قرار دارد. او در کل سال تنها هشت تکل موفق داشته است.
و این مسئله اشکالی ندارد. در امالاس، مجاز هستید که بازیکنانی داشته باشید که کمتر در کارهای دفاعی شرکت کنند (برای مثال، لیونل مسی). اما داشتن دو بازیکن اینچنین دشوار است، و ترس واقعی این بود که سون بتواند تعادل تیم را بیشتر به هم بزند.
اما واقعیت، تا به امروز، بسیار دور از این فرضیه است. در مقابل نیوانگلند، سون بیشک مؤثرترین بازیکن دفاعی در زمین بود – با وجود اینکه به عنوان مهاجم نوک بازی میکرد. او دومین دوئل موفق بیشتر را داشت، بیشتر از هر بازیکن دیگری خطا گرفت و سه بار در یکسوم دفاعی حریف توپ را به دست آورد. و این حتی شامل موارد غیرقابل لمس مانند: سرعتگیریها، حرکت مداوم و نمادگرایی مرتبط با تلاش بیوقفه بازیکنی که بسیار بیشتر از دیگران درآمد دارد، نمیشود.
البته، برخی ملاحظات نیز وجود دارد. ستاره درخشان سون در این است که او مقابل یک تیم نیوانگلند به شدت ضعیف بازی میکرد. روولوشنها کمی آشفته هستند، در فاز هجومی فاقد ایده و در آمار دفاعی متوسط. تحت هدایت کلب پورتر، آنها تیمی هستند که در حالت سکون گیر کردهاند و در وضعیت فعلی، بسیار دور از منطقه پلیآف قرار دارند. این بازی، بازی دشواری برای نتیجهگیریهای عمده در مورد اثربخشی یک فوتبالیست است.
نکته دیگر این است که لس آنجلس افسی، در مجموع، بدون اینکه عملکرد خاصی داشته باشد، موفق به پیروزی شد. هنگامی که سون قرارداد بست، نگرانیهایی وجود داشت که او در کنار بوآنگا با مشکل مواجه شود. این نگرانی هنوز منطقی به نظر میرسد. بوآنگا، مانند سون، یک وینگر چپ طبیعی است که دوست دارد با پای راستش به سمت داخل حرکت کند. او توپ را نگه نمیدارد، با همتیمیهایش ارتباط برقرار نمیکند یا برای دیگران فضا ایجاد نمیکند.
بوآنگا ممکن است بهترین مهاجم داخلی در امالاس باشد، اما او واقعاً کار دیگری انجام نمیدهد. او نمیتواند. این بدان معناست که سون باید خودش را با او تطبیق دهد. و در مقابل نیوانگلند، او این کار را انجام داد. سون، در یک عمل قابل توجه از خودگذشتگی، انجام برخی از کارهایی را که در آنها نخبه است، متوقف کرد تا برای بازیکن دیگری فضا ایجاد کند. اینکه آیا این یک اتفاق ایدهآل و یکباره بوده یا خیر، باید دید.
لس آنجلس افسی در موقعیت خوبی قرار دارد. آنها پنجمین تیم در کنفرانس غرب هستند و شانس واقعی برای کسب امتیاز میزبانی در دور اول پلیآف را دارند. و با ۱۰ بازی باقیمانده، احتمال واقعی وجود دارد که آنها بتوانند آن را تضمین کنند – به خصوص اگر ونکوور به افت میانه فصل خود ادامه دهد.
این واقعیت که آنها از لیگ کاپ نیز حذف شدهاند، تا حدی به آنها کمک خواهد کرد. تنها تمرکز آنها امالاس است. برنامه بازیهایشان نیز مناسب است. سن دیگو، تیم تازه وارد و بسیار موفق، یک حریف دشوار خواهد بود، اما بقیه تقویم بازیها به طرز چشمگیری آسان است. به نظر میرسد سون در زمان مناسبی به این تیم پیوسته است.
با این حال، با وجود همه حسهای خوب، این به شدت شبیه به یک پروژه بلندمدت است. چروندولو قرار است در پایان فصل از سمت خود کنارهگیری کند، با برنامههایی برای بازگشت به آلمان، جایی که در پایان دوران حرفهای خود بسیار محبوب بود. سون قراردادی تا پایان سال ۲۰۲۷ امضا کرده است – با گزینه تمدید برای سال ۲۰۲۸. نتایج در زمان حال مهم هستند، اما لس آنجلس افسی باید در پایان فصل تغییر ساختار دهد، بازسازی کند و متحول شود. شاید، در حال حاضر، آنها فقط خوششانس هستند که ستاره تازهواردشان به سرعت جا افتاده است.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹نقل و انتقالات | یورش دورتموند به چلسی: چوکووئمکا دائمی میشود، آنسلمینو هم در راه است!
🔹مایکل اوون از الکساندر ایساک دفاع کرد؛ جنجال انتقال ستاره نیوکاسل به لیورپول
🔹تردید جیمی کاراگر و روی کین درباره موفقیت بنیامین سسکو در منچستریونایتد
🔹هاروی الیوت در آستانه جدایی از لیورپول؛ توافق شخصی با لایپزیگ حاصل شد
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود