اینتر میامی پس از جام باشگاههای جهان متحول شده و لیونل مسی با درخشش خیرهکننده، رکوردهای امالاس را جابجا میکند. آیا تغییرات تاکتیکی خاویر ماسکرانو کلید این تحول بوده است؟
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
تصور اینکه اینتر میامی پس از جام باشگاههای جهان دچار فروپاشی شود، کاملاً قابل درک بود. این روایتی آسان و خلاصهای منصفانه از اتفاقات چند هفته گذشته بود. لیونل مسی و یارانش هرچند از مرحله گروهی جام باشگاههای جهان صعود کردند، اما در مرحله یک هشتم نهایی مقابل پاریسنژرمن که نایبقهرمان نهایی شد، با نتیجه ۴ بر صفر شکست خوردند و کاملاً خسته به نظر میرسیدند.
آنها در این مسیر چند مصدوم نیز دادند و نشانهای از مشکلات تیمهای امالاس در عرصه جهانی بودند. میامی تنها تیم از سه نماینده لیگ داخلی در این تورنمنت بود که توانست یک بازی را ببرد، اما در نهایت مقابل قهرمان اروپا در خانه (تقریبا) خودشان از پا درآمدند.
پیشبینی مرحله بعدی آسان بود: پاهای خسته، مصدومیتهای بیشتر و شاید حتی افت مسی. منطقی بود که تصور شود شکست مقابل پاریسنژرمن، آغازگر سه ماه بسیار دشوار برای این تیم خواهد بود.
اما این روایت، تنها حدود دو هفته طول کشید تا کاملاً از بین برود.
اینتر میامی فروپاشیده که هیچ، بلکه کاملاً فوقالعاده، احیا شده و با روحیهای تازه به میدان بازگشته است. آنها در این کمپین به اولین باشگاه امالاس تبدیل شدند که توانست یک تیم اروپایی را در یک رقابت رسمی شکست دهد. البته که لیونل مسی در مرکز تمام این اتفاقات بوده است. ستاره آرژانتینی در پنج بازی لیگ اخیر خود، در هر کدام دو گل به ثمر رسانده و رکورد امالاس برای بازیهای متوالی با بیش از یک گل را تکرار کرده است. اگر چهارشنبه شب مقابل سینسیناتی نیز دو گل دیگر بزند، این رکورد را خواهد شکست.
اما این فقط او نیست. به طور کلی، میامی تیمی قویتر شده است. آنها اکنون تعادل بهتری دارند، ساختار درستی پیدا کردهاند و از نظر دفاعی نیز باثباتتر شدهاند. وقتی مسی در اوج باشد و هرونز (لقب اینتر میامی) ساختار لازم را در اطراف او داشته باشد، شکست دادن آنها بسیار دشوار است.
«فوتبال۷» در ادامه به برخی از تغییرات تاکتیکی که خاویر ماسکرانو، سرمربی اینتر میامی، برای جلوگیری از افت پس از جام باشگاههای جهان انجام داده است، میپردازد.
اجازه دهید ابتدا به آمار بپردازیم. قبل از جام باشگاههای جهان، مسی کارهای مسیوار خود را انجام میداد. او در سه بازی آخر قبل از تعطیلات ملی و کمپین جام باشگاههای جهان، پنج گل به ثمر رساند. میامی دو بازی از آن سه بازی را برد و یکی را مساوی کرد (تساوی در خانه یک فیلادلفیا یونیون خوب بود). در آن مقطع، او در ۱۳ بازی امالاس برای هرونز، ۱۰ گل و ۵ پاس گل داده بود. از نظر استانداردهای او آمار چشمگیری نبود، اما خوب بود.
مشکل اینجا بود که در آن زمان، میامی یک تیم کاملاً منسجم نبود. مسی شاید گل میزد، اما ساختار اطراف او در حال فروپاشی بود. «توپ ماسکرانو» هنوز در حال شکلگیری بود و بیشتر بر اساس «حال و هوای تیم مسی» بنا شده بود تا اصول تاکتیکی مشخص. بله، آنها میخواستند توپ را نگه دارند و به سرعت آن را پس بگیرند، اما اینها ایدههای کلی بودند، نه برنامههایی بیعیب و نقص.
و هرونز برای بازی به این شیوه، کاملاً نامناسب بود. بله، آنها به راحتی برتری مالکیتی را به دست میآوردند، اما در پس گرفتن توپ به طرز فجیعی بد بودند و در نتیجه، عبور از آنها بسیار آسان بود. از نظر تئوری، ساده است. برای اجرای یک پرس بالا، به ترکیبی مناسب از دانش تاکتیکی و بازیکنان با فیزیک بدنی مناسب در سراسر تیم نیاز دارید.
مدافعان باید به اندازه کافی شجاع باشند که بالا بازی کنند و فضای پشت سر خود را رها کنند. مهاجمان باید پاهای لازم برای بستن مسیرهای پاس را داشته باشند. و هافبکها باید قادر به پرش و تکل زدن پس از دور زدن خط حمله باشند.
انواع مختلفی از این استراتژی وجود دارد، و تیمها امروزه ساختارهای متعددی را برای خلع سلاح حریف خود تنظیم میکنند. برای مثال، پاریسنژرمن میخواهد حریفش نزدیک به دروازه خودی صاحب توپ شود، زیرا میدانند که پس گرفتن توپ در آن منطقه از زمین، آسانترین راه برای ایجاد موقعیت گل است. آرسنال تیمها را به میانه زمین ترغیب میکند و برای خنثی کردن توپ در آنجا به هافبکهای فیزیکی خود تکیه میکند.
میامی کمی ابتداییتر بود؛ گاهی اوقات نفر به نفر بازی میکرد و حساب میکرد که تیمهای امالاس تحت فشار دچار مشکل میشوند. اما این کارساز نبود. میامی خیلی گل میخورد و عبور از آنها به طرز وحشتناکی آسان بود.
اما به نظر میرسد جام باشگاههای جهان اوضاع را تغییر داده است. همیشه تناقضی در این رقابت وجود داشت. نفر به نفر، میامی بالاتر از سطح اکثر تیمهایی است که در امالاس با آنها بازی میکند. با در نظر گرفتن «اثر مسی»، آنها تقریباً در هر بازی مورد علاقه هستند، اگر نگوییم انتظار میرود که برنده شوند.
جام باشگاههای جهان چنین لوکسی را به آنها نداد. بله، انتظار میرفت آنها الاهلی را شکست دهند (که ندادند)، اما آنها به وضوح یک سطح پایینتر از پورتو و پالمیراس بودند، حداقل روی کاغذ. این امر ماسکرانو را مجبور کرد تا کمی غرور خود را کنار بگذارد. او ایده پرس بالا و خط دفاعی بالا را کنار گذاشت و از تیمش خواست کمی عقبتر بیاید، فشار را تحمل کند و برای خلق موقعیت به ستاره آرژانتینی تکیه کند.
این تاکتیک کارساز بود، به خصوص مقابل پورتو. میامی با شانس پیش رفت، نبردهای کلیدی موقعیتی را برد و به مسی برای ساختن یک گل و به ثمر رساندن گل دیگر تکیه کرد. این بیشتر انعطافپذیری بود تا نبوغ تاکتیکی؛ اثباتی بر این مفهوم که میامی میتواند کمی تغییر کند و همچنان نتیجه بگیرد. پاریسنژرمن در نهایت، به سادگی در سطح دیگری بود. اما درسهای جام باشگاههای جهان واضح بود.
از آن زمان، میامی کمی بیشتر تمایل به «نداشتن توپ» از خود نشان داده است. مقابل نشویل و نیو انگلند، آنها هنوز بیشتر از حریف خود مالکیت توپ داشتند، اما درصد مالکیت توپشان در هر دو بازی پایینتر از میانگین فصلیشان بود. نیو انگلند ۱۶ به ۱۳ شوت بیشتری زد و دو برابر تلاشهای بیشتری را به سمت دروازه فرستاد. اما در هر سه بازی، آنها به طرز قابل توجهی سرسختتر و سختتر برای نفوذ بودند.
بخشی از این موضوع به ساختار تیم برمیگردد، به خصوص در کنارهها. در گذشته، مدافعان کناری میامی به بالای زمین فشار میآوردند و لزوماً از آنها خواسته نمیشد که عرض زمین را حفظ کنند. جوردی آلبا تقریباً همه جا بود. مارسلو وایگاندت تشویق میشد که بدون برنامه قبلی بازی کند. ایده، از نظر تئوری، ایجاد هرج و مرج و آوردن تعداد بیشتری بازیکن به حمله بود.
اما اخیراً، آنها عریضتر و عمیقتر باقی ماندهاند. نتیجه یک تیم از نظر ساختاری باثباتتر است. در گذشته، هنگامی که میامی توپ را از دست میداد، مدافعان کناری مجبور بودند با سرعت به عقب برگردند و فضاهایی را که رها کرده بودند پوشش دهند. اکنون، آنها از قبل در جای خود هستند و بیشتر در ساخت حملات مشارکت دارند تا اینکه فقط به یک گزینه در یک سوم پایانی تبدیل شوند.
هیتمپها این استراتژی را به خوبی نشان میدهند. موقعیتهای میانگین هم آلبا و هم وایگاندت در نیمه خودی، در کنارههای مربوطه خود، قرار دارند.
این موضوع به شدت با شیوه آرایش آنها در شکست ۴ بر یک مقابل مینهسوتا قبل از جام باشگاههای جهان متفاوت است، جایی که این دو بازیکن عملاً در نیمه حریف اردو زده بودند.
این تغییر از دو جهت کمک میکند. اول اینکه میامی مدافعان بیشتری برای دفاع در اختیار دارد که به طور کلی چیز بسیار خوبی است. دوم اینکه به آنها کمک میکند بازیها را «کنترل» کنند. ویژگی بارز این تیم، فیزیک بدنی و سرعت نیست. اجازه دادن به مدافعان کناری برای آرامش روی توپ و دیکته کردن بازی، میامی را برای حرکت رو به جلو و خلق موقعیت مؤثرتر میکند.
استراتژی خط هافبک نیز کمی تغییر کرده است. سرخیو بوسکتس، باید اشاره کرد، فوتبالیست فوقالعادهای است که به بازآفرینی نگاه فوتبال به هافبکهای دفاعی کمک کرده است. اما او در این فصل بارها به شدت دچار مشکل شده است. مشکلات او در واقع تکرار همان چیزی است که در سالهای پایانی حضورش در بارسلونا رخ داد.
بوسکتس کند است، و وقتی تیم اطراف او نمیتواند فاصلههای زیاد در یک خط هافبک باز را پوشش دهد، او به نوعی به یک نقطه ضعف تبدیل میشود. بوسکتس به عنوان یک موجود فوتبالی ساخته شده تا توپ را در اختیار داشته باشد و با خطاهایی کوچک توپ را در فضاهای تنگ پس بگیرد. بله، او میتواند به عنوان یک مدافع میانی کمکی یا حتی در صورت نیاز در مناطق بالاتر زمین نیز کار کند.
اما او یک شماره ۶ در خالصترین شکل خود است، کسی که هرگز سرعت زیادی نداشته، اما بدون آن سازگار شده است. راه حل میامی در سال گذشته، وارد کردن یانیک برایت فعال به ترکیب و پوشش تمام فضاهایی بود که بوسکتس نمیتوانست به آنها برسد. این یک استراتژی منطقی است، با توجه به انرژی هافبک سابق دانشگاه نیوهمپشایر. اما او دچار مصدومیت شده است، و میامی قطعاً جای خالی او را احساس کرده است. راه حل آنها در هفتههای اخیر، فشردن فضاها بوده است.
بنجامین کرماشکی در این تلاش نقش کلیدی داشته است. این بازیکن جوان به طور اسمی یک هافبک هجومی است، اما در تیم میامی، بهترین استفاده از او به عنوان یک بازیکن باکس تو باکس پرکار است، کسی که میتواند آتشسوزیها را خاموش کند و اطمینان حاصل کند که خط هافبک میامی سرسخت است، بیشتر شبیه جردن هندرسون تا لوکا مودریچ.
و در این هیچ شرمی نیست. عملکرد او تضمین کرده است که میامی باثباتتر و سختتر برای نفوذ شده است.
و بالاخره به بازیکنی میرسیم که همه واقعاً میخواهند درباره او صحبت کنند. میامی سال گذشته تمام تلاش خود را کرد تا نشان دهد که همیشه به مسی تکیه نمیکند. و این نکته قابل تأملی است. مسی فوقالعاده است، اما شکستناپذیر نیست. او ۳۸ سال دارد و کمتر احتمال دارد که بتواند به تنهایی یک تیم را به دوش بکشد. همانطور که ماسکرانو قبل از فصل به «گل» گفت، تنها راه واقعی برای مربیگری مسی این است که «چند ایده به او بدهیم» و از سر راهش کنار برویم.
خطرناک؟ حتماً. اما این بهترین بازیکنی است که تا به حال وجود داشته است. و در حالی که تیم باثباتتر شده و لوییس سوارز نیز همچنان با وجود کهولت سن عملکرد خوبی دارد، مسی همچنان شناور است. با ساختار بهتر در اطراف او، ستاره آرژانتینی به سادگی فوقالعاده بوده است. بله، گلهای خاص او اینجا هستند، فقط به این گل زیبا مقابل مونترال نگاه کنید.
اما او کارهای هوشمندانهتر زیادی نیز انجام داده است، با استفاده از پاسهای اشتباه و واکنش به اشتباهات حریف، که گاهی اوقات با یک گل خیرهکننده نیز همراه بوده است.
بله، اینها اصول اولیه هستند، اما تصویر بزرگتری از مسی در اوج فرم را ترسیم میکنند.
آنچه در ادامه میآید جالب خواهد بود. میامی سه بازی دیگر در امالاس پیش رو دارد تا قبل از آغاز مرحله حذفی لیگز کاپ. آنها در فاصله ۱۰ روز دو بار با سینسیناتی، یکی از رقبای اصلیشان برای قهرمانی کنفرانس شرق، روبرو خواهند شد. این دو بازی میتوانند سرنوشتساز باشند. اگر آنها را ببرند، میامی مدعی قهرمانی به نظر میرسد. اگر ببازند، احتمالاً یک پله پایینتر خواهند آمد.
لیگز کاپ مسائل را پیچیدهتر خواهد کرد. میامی در سال ۲۰۲۳ این رقابتها را به مناسبت ورود مسی به آمریکا برد. این بار، رقابتها فشردهتر شده و میامی فقط در مرحله گروهی با تیمهای مکزیکی بازی خواهد کرد. این احتمالاً تغییر خوبی برای هرونز خواهد بود، اما در عین حال یک چالش مهم نیز محسوب میشود.
در مورد مصدومیتها خبرهای خوبی وجود دارد. برایت به تمرینات بازگشته است، در حالی که یان فرای، نوآ آلن و دریک کالندر نیز در حال بهبودی هستند. میامی در زمان مناسب در حال آمادگی است. همچنین به طور کلی، بحثهای نقل و انتقالاتی زیادی نیز وجود دارد. رودریگو د پائول با جدایی از اتلتیکو مادرید و پیوستن به امالاس مرتبط شده است. به نظر میرسد با توجه به محدودیتهای حقوق و دستمزد لیگ، این معامله پیچیده باشد، اما ممکن است آوردن یکی از همتیمیهای ملی مسی به تیم کاملاً غیرممکن نباشد.
و از آنجا به بعد، هرونز باید به ستاره خود تکیه کند و امیدوار باشد که او به درخشش ادامه دهد؛ با درس گرفتن از جام باشگاههای جهان و اثبات اینکه با یک ساختار جدید میتوانند واقعاً برای کسب جام امالاس که از آنها انتظار میرود، تلاش کنند.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹ناپولی و کوین دی بروینه: لورنزو لوکا، مهاجم غولپیکر اودینزه، در یک قدمی قهرمان سری آ
🔹یوفا، کریستال پالاس را از لیگ اروپا حذف کرد؛ خشم بیسابقه هواداران و مسئولان
🔹گرانیت ژاکا در آستانه بازگشتی شوکهکننده به لیگ برتر؛ ساندرلند ستاره سابق آرسنال را میخواهد
🔹کاوان سالیوان، ستاره نوظهور فیلادلفیا یونیون، برای آلاستارهای امالاس نکست پرو پیام فرستاد
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود