چلسی با نمایش خیرهکننده در فینال جام باشگاههای جهان ۲۰۲۵، پاری سن ژرمن را درهم کوبید. با درخشش کول پالمر و تاکتیکهای هوشمندانه انزو مارسکا، آبیها قدرت خود را به اثبات رساندند. این قهرمانی، مهر تاییدی بر پروژه تاد بولی است و آنها را به مدعیان جدی لیگ برتر ۲۰۲۵-۲۶ تبدیل میکند.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
در فینال جام باشگاههای جهان، تنها هشت دقیقه از بازی گذشته بود که کول پالمر یک موقعیت عالی را از دست داد. از بازیکنی در حد او انتظار میرفت چنین شانسی را به گل تبدیل کند. او توپ را در منطقه مورد علاقه پالمر، بالای محوطه جریمه، با پای چپ آماده و ضربهای کاتدار در حال بارگذاری دریافت کرد. اینها همان ضرباتی هستند که معمولاً به گلهای پالمر تبدیل میشوند، اما این بار او اشتباه کرد و توپ را به کنار دروازه زد. در آن لحظه، به نظر میرسید کار چلسی تمام شده است؛ این تنها شانس آنها در مقابل قدرت مطلق پاری سن ژرمن بود و آن را از دست داده بودند.
با این حال، آبیها زنده شدند. پانزده دقیقه بعد، پالمر در همان منطقه، یک فرصت دیگر به دست آورد و این بار اشتباه نکرد، توپ را به گوشه پایین دروازه فرستاد. او کمی بعد گل دیگری به ثمر رساند و با یک حرکت روان و ضربهای بسیار مشابه، دروازه جانلوئیجی دوناروما را گشود. او در گل سوم نیز نقش داشت و پاس گل ژوائو پدرو را داد که با کنترل و ضربه چیپ او، چلسی در آستانه نیمه اول با نتیجه ۳ بر صفر پیش افتاد.
تنها ۴۳ دقیقه طول کشید تا چلسی، قهرمان اروپا را عملاً شکست دهد. آنها یک نمایش جذاب در شب یکشنبه مقابل پیاسجی داشتند و شایسته قهرمانی در جام باشگاههای جهان بودند. نیمه اول روان، جای خود را به نیمه دومی منظم داد؛ چلسی همچنان در ضدحملات خطرناک بود، اما در دفاع فوقالعاده مستحکم ظاهر شد – تکلها پرواز میکردند، توپها بلوکه میشدند و مشتهای گرهکرده به نشانه شور و هیجان به نمایش گذاشته میشد. پیاسجی هرگز واقعاً به گل نزدیک نشد، به جز چند سیو بزرگ از روبرت سانچز که در طول بازی عملکردی فوقالعاده و ثابتی داشت.
پس از سوت پایان، لوئیس انریکه در مورد اینکه تیمش «بازنده» نبوده، صحبت کرد. در واقع، آنها صرفاً «نایبقهرمان» یک تورنمنت سطح بالا بودند. و این میتواند تفسیر منصفانهای از وقایع باشد. اما اگر از دیدی کلانتر نگاه کنیم، آنها در این بازی کاملاً مغلوب شدند. یک تیم با یک برنامه بازی دقیق، یک ستاره اصلی در اوج فرم و یک مربی که به آن ایمان داشت وارد میدان شد. تیم دیگر فقط خسته به نظر میرسید.
و به طور کلی، این بهترین تأیید ممکن برای پروژه تاد بولی است. پول نمیتواند یک استراتژی نقل و انتقالاتی بینقص یا بازیکنان مناسب را برای شما بخرد. اما میتواند چند بازیکن بسیار خوب را به ارمغان آورد، و در این مورد، حق نامیده شدن به عنوان قهرمان جهان را. شاید چلسی در این فصل در لیگ برتر افت و خیزهایی داشته باشد، اما با این شواهد، آنها میتوانند در فصل ۲۰۲۵-۲۶ یک مدعی پنهان برای قهرمانی باشند.
«فوتبال۷» در ادامه به بررسی برندگان و بازندگان این دیدار در ورزشگاه متلایف میپردازد...
دیدیه دروگبا یک قهرمان دوستداشتنی در فینالها برای چلسی بود. او که به طور گسترده به عنوان بهترین مهاجم تاریخ باشگاه شناخته میشود، هنوز هم به عنوان بهترین «بازیکن بازیهای بزرگ» در دنیای فوتبال مورد تمجید قرار میگیرد. سابقه او این ادعا را تأیید میکند: در ۱۰ فینال برای چلسی، ۹ گل به ثمر رساند، هشت قهرمانی به دست آورد و در هر مسابقهای که چلسی قهرمان شد، او گل زد – این یک آمار خیرهکننده است.
اما کول پالمر، ستاره جدید چلسی در بازیهای بزرگ، از راه رسید.
این بازیکن ملیپوش انگلیسی در روز یکشنبه دو گل زد و یک پاس گل داد و پس از سوت پایان، توپ طلای بهترین بازیکن مسابقات را دریافت کرد. در قهرمانی چلسی در فینال لیگ کنفرانس اروپا مقابل رئال بتیس در اوایل سال جاری، او نیز دو پاس گل داد تا تیم انگلیسی جام قهرمانی را بالای سر ببرد. علاوه بر این، در فینال یورو ۲۰۲۴، او گلزنی کرد تا امید را به اردوی انگلیس مقابل اسپانیا بازگرداند و اگرچه در نهایت شکست خوردند، اما او از روی نیمکت جرقه را به تیم تزریق کرد. پیش از این، او گل تساویبخش منچسترسیتی را در تساوی ۱-۱ مقابل سویا در سوپرجام اروپا در سال ۲۰۲۳ به ثمر رسانده بود و همچنین در همان فصل در کامیونیتی شیلد مقابل آرسنال گلزنی کرده بود.
در شش فینال جام حذفی که تا به امروز به عنوان یک بازیکن حرفهای به میدان رفته، پالمر در تمام آنها به جز یکی گل یا پاس گل داشته و تنها در سه بازی شکست خورده است.
میتوان با اطمینان گفت که چلسی قهرمان قابل اتکا جدید خود را برای لحظاتی که به یک ستاره نیاز دارد، پیدا کرده است.
لوئیس انریکه پیش از بازی یکشنبه به همه هشدار داده بود که این بازی آسانی نخواهد بود. این به نظر میرسید یک بازی ذهنی معمولی از سرمربیای است که در طول سالها بازیهای بزرگ زیادی را مربیگری کرده است. اظهارات او درباره انزو مارسکا اساساً نمایش اغراقآمیزی از چاپلوسی بود. او اعتراف کرد که فوتبال چلسی را دوست دارد و تقریباً شیفته نحوه بازی آنهاست.
بخشی از این، البته، تعدیل انتظارات است. پاریسیها در این بازی به وضوح شانس اصلی بودند و او مطمئناً این را میدانست. با این حال، شاید کمی غرور در نحوه ورود تیمش به بازی وجود داشت. لوئیس انریکه از ژانویه، تیم پیاسجی را به همین شیوه، با همان بازیکنان و با همان نیت آرایش داده بود. هیچ تغییر غیرمنتظرهای در ترکیب یا ناهنجاری تاکتیکی وجود نداشت. «لوچو، به همین فرمول ادامه بده، دوباره جواب خواهد داد.» اما آنچه او به نظر میرسید برای آن آماده نشده بود، یک مربی بود که ایدههای خاص خودش را داشت.
و در حالی که انزو مارسکا تغییراتی اعمال کرد، لوئیس انریکه ثابت ماند. او تماشا کرد که تیمش ظرف ۲۵ دقیقه از هم پاشید و تغییرات بسیار کمی انجام داد. البته این درخواست سختی است. پیاسجی بهترین تیم جهان است. وقتی فرمولی که شما را در فینال لیگ قهرمانان اروپا به پیروزی رسانده دیگر کار نمیکند، چه میکنید؟ بیشتر مربیان تغییراتی اعمال میکنند، تنظیمات انجام میدهند و خلاقیت به خرج میدهند. اما او به تعویضهای بازیکن به بازیکن روی آورد و ایدههای خودجوش کمی داشت. این سرمربی اسپانیایی، تاکتیکهای هوشمندانه انزو مارسکا را نادیده گرفت و بهای سنگینی پرداخت.
در مورد نیمکت دیگر... مارسکا پیش از بازی روشن کرده بود که به تیمش ایمان دارد. خب، البته که اینطور است. او نمیتوانست صرفاً پشت میز بنشیند، دوربینها روشن و میکروفون جلوی او باشد و شکست را بپذیرد. فوتبال اینگونه نیست. اما چیزی که کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند، یک برنامه بازی تا این حد دقیق بود. مارسکا اعتراف کرد که آنها سمت چپ پیاسجی – جایی که نونو مندز تمایلی به حفظ موقعیت دفاعی نداشت – را به عنوان مکانی ایدهآل برای حمله هدف قرار داده بودند.
و چلسی کاملاً آن منطقه را درهم کوبید. مارسکا باهوش بود. او مالو گوستو را در پست دفاع راست بازی داد – که چیز غیرعادی نبود – اما پالمر را به راست منتقل کرد و انزو فرناندز را به مرکز برد. نتیجه یک مثلث کاملاً متعادل بود، مثلثی که فضای زیادی به پالمر میداد تا در آن روز سازنده تفاوت برای چلسی باشد. اینها کارهایی است که میتوانید وقتی یک مربی با یک بازیکن ستاره مشخص هستید انجام دهید: به تیمتان بگویید وقتی ستارهتان در فضای باز است، توپ را به او برسانید – و منتظر جادو باشید.
آنها در جاهای دیگر نیز باهوش بودند. مارسکا احتمالاً نیمه نهایی پیاسجی با رئال مادرید را تماشا کرده بود. رئال مادرید در آن بازی به یک بلوک میانی عقبنشینی کرده بود و کاملاً منهدم شد. مارسکا اصرار داشت که چلسی باید پرس کند. و حتی اگر نتوانستند آن را برای ۹۰ دقیقه حفظ کنند، همان چند دقیقه ابتدایی برایشان کافی بود.
او در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی با افتخار گفت: «ما بازی را در ۱۰ دقیقه ابتدایی بردیم.» او اشتباه نمیکرد.
جایزه توپ طلا در دوران پس از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو چقدر اهمیت دارد؟ مدتها این جایزه معیار سنجش بین دو GOAT (بزرگترین بازیکن تاریخ) بود، خطی در شن که میتوانست از لحاظ تئوری، شماره ۱ را از شماره ۲ جدا کند. از آن زمان، کمی از مسیر خود منحرف شده، تقریباً با اکراه و با جنجال فراوان اهدا میشود. با این حال، عثمان دمبله، انتخابی نسبتاً غیرجنجالی بود: لیگ ۱، لیگ قهرمانان اروپا، گلهای زیاد – چیزی برای دیدن اینجا نبود.
اما روز یکشنبه شاید کوچکترین ذره شک را در ذهن رأیدهندگان ایجاد کرده باشد. اولاً، عثمان دمبله در این بازی به وضوح بد بود. مهاجم تلاش میکرد تا چرخش استاندارد را در خط حمله پیاسجی انجام دهد، به دنبال فضا برای حمله و نقاط مناسب برای پرس میگشت. اما هیچ چیز برای او در آن روز به ثمر ننشست. او، البته، در اینجا و آنجا توسط بازی ضعیف برخی از همتیمیهایش ناامید شد، اما هرگز یک لحظه ستارهوار و درخور این جایزه نداشت. این مشکل این جایزه در سال جاری است: تنها بازیکنانی که به تنهایی بازیها را برنده شدهاند، محمد صلاح و لامین یامال هستند – اما ضعفهای آنها در لیگ قهرمانان اروپا، آنها را از دایره رقابت خارج کرده است. دمبله باید در اینجا کار را تمام میکرد. در عوض، اکنون یک تصمیم برای گرفتن وجود دارد.
غیرمنتظره، اما خوشایند، روبرت سانچز بدون شک بهترین نمایش خود را در لباس چلسی در روز یکشنبه به ثبت رساند. دروازهبان ملیپوش اسپانیایی باورنکردنی بود، و اگر از یک غریبه میپرسیدید که کدام بازیکن در آن روز به طور گسترده به عنوان یکی از سه دروازهبان برتر جهان بین او و دوناروما شناخته میشود، هر یک از آنها به دروازهبان چلسی اشاره میکردند.
سانچز در این سال برای آبیها فراز و نشیبهایی داشته است. گاهی اوقات، او کاملاً یک نقطه ضعف بود و در طول فصل منظم، مرتکب اشتباهات واقعاً احمقانهای برای چلسی میشد. حتی در یک مقطع، او به نفع فیلیپ یورگنسن نیمکتنشین شد.
یکشنبه روز رستگاری او بود. این بازیکن ۲۷ ساله با دروازهبانی معجزهآسا خود، ۱.۳۵ گل مورد انتظار را مهار کرد و شش سیو حیاتی انجام داد، در حالی که با ۴۵ لمس توپ در مجموع، آرامش چشمگیری را نیز نشان داد. او هرگز تحت فشار خط حمله سه نفره پیاسجی که در طول بازی پرس بالایی داشتند، تسلیم نشد و در روزی که باشگاه به او نیاز داشت، واقعاً عملکردی بزرگ از خود به نمایش گذاشت.
او پس از سوت پایان، دستکش طلایی بهترین دروازهبان مسابقات را دریافت کرد و این بار، این افتخار را کاملاً به دست آورد.
دقیقاً هدف از این همه هیاهو چه بود؟ پیاسجی در نیمه دوم هنوز در بازی بود. آنها ایدههایی داشتند، شانسهایی داشتند، و تیمی برتر برای کار کردن. بله، آنها ۳-۰ عقب بودند، اما سابقه و استعداد محض در تیم نشان میداد که ممکن بود بتوانند کاری انجام دهند. علاوه بر این، این یک تیم جوان چلسی بود که میتوانست مورد حمله قرار گیرد.
اما هر چقدر هم که چلسی خوب بود، پاری سن ژرمن به خوبی به خودشان آسیب زدند. پاریسیها حدود یک ساعت منظم بودند و سپس به نظر میرسید کنترل خود را از دست دادند. خط میانی آنها، که اغلب در این فصل یک ترکیب عالی از سبکی قدم و تکلهای خشن بود، به ماشینی برای خطا تبدیل شد. تکلها شدید بودند. دوئلهای انفرادی به جای کلاسیک بودن، تهاجمی و پر از حرارت بودند. این همان بازی بود که چلسی میخواست – پیاسجی را ناراحت کنید، کمی عصبیشان کنید. و پاریسیها در این تله افتادند. در دقیقه ۸۶، ژوائو نِوِش کنترل خود را از دست داد و موهای مارک کوکوریا را کشید. کوکوریا، البته، آن را با مهارت تمام اغراق کرد و نِوِش اخراج شد.
و سپس، درگیریهای پس از بازی بود. هنوز مشخص نیست چه کسی به چه کسی چه گفت، اما دوناروما هل داد، لوئیس انریکه سیلی زد و ژوائو پدرو روی زمین افتاد. درگیریهای دیگری نیز برای چند دقیقه ادامه داشت. در پایان، قهرمانان اروپا فقط شبیه بازندگان کینهتوز به نظر میرسیدند.
بسیاری از استراتژی نقل و انتقالاتی چلسی – و سیاست مالی کلی آن – در سالهای اخیر انتقاد کردهاند. این واقعاً درست به نظر نمیرسد. به نظر میرسد آبیها فقط بیرویه پول خرج میکنند و برنامه منسجمی ندارند. با استعداد، زیر ۲۴ سال و بیش از ۵۰ میلیون یورو؟ حتماً. تاکنون کارساز نبوده، با شلوغی بیش از حد در رختکن، وامهای انبوه و فروش اجباری تیم زنان برای جلوگیری از مشکلات PSR، که استراتژی مالی فاجعهباری را خلاصه میکند.
باید اشاره کرد که این پیروزی تمام اینها را جبران نمیکند. چلسی هنوز هم در خرج کردن پولش بیخرد است و احتمالاً در هفتههای آینده نیز مبالغ زیادی را برای چند بازیکن نامناسب خرج خواهد کرد (حتی اگر مارسکا پس از بازی اصرار داشت که مشتاق تعطیلاتش است). هیچ رستگاری برای این همه خرج کردن و هنوز هم زیاد برنده نشدن وجود ندارد. اما برای بولی، همه چیز به نتیجه بستگی دارد، و کسب یک جام درخشان دیگر پس از موفقیت در لیگ کنفرانس ماه می، دستاورد بسیار خوبی است. او ممکن است فوتبال را متحول نکند، اما شاید یک یا دو نکته در مورد فوتبال بداند.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹اقدام قانونی علیه لامین یامال؛ جشن تولد جنجالی ستاره بارسلونا دردسرساز شد
🔹گائل کلیشی: عثمان دمبله «کاملترین» بازیکن دنیاست؛ توپ طلا بیچون و چرا به او میرسد!
🔹رد قاطعانه پیشنهاد بایرن برای نیک وولتماده؛ اشتوتگارت خواستار «پیشنهادی فوقالعاده» است
🔹فریاد در گلو: لوییس انریکه پس از درگیری جنجالی با ژوائو پدرو در فینال جام باشگاههای جهان توضیح داد!
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود