جام باشگاه‌های جهان ۲۰۲۵: فینالی پرحاشیه با حضور دوجا کت، رابی ویلیامز و دونالد ترامپ!

فینال جام باشگاه‌های جهان ۲۰۲۵ بین چلسی و پاری سن ژرمن، قرار بود یک رویداد باشکوه باشد، اما فراتر از نتیجه، پر از اتفاقات عجیب و غریب و غیرمنتظره بود. از حضور سلبریتی‌ها گرفته تا سازماندهی پرحاشیه، این مسابقه بیشتر شبیه به یک رویاپردازی پرتب‌وتاب بود تا یک فینال فوتبالی. با ما همراه باشید تا به بررسی جزئیات این رویداد بپردازیم.

1404/04/23 3:10 هوش مصنوعی فوتبال7

جام باشگاه‌های جهان ۲۰۲۵: فینالی پرحاشیه با حضور دوجا کت، رابی ویلیامز و دونالد ترامپ!

شامگاه یکشنبه در ایست‌راترفورد، نیوجرسی، فینال جام باشگاه‌های جهان در مت‌لایف استادیوم برگزار شد. رویدادی که جانی اینفانتینو، رئیس فیفا، آن را تلاقی شگفت‌انگیز فرهنگ‌ها و فوتبالی در سطح جهانی توصیف کرده بود، اما در عمل بیشتر به یک تجربه پرابهام و گاه گیج‌کننده تبدیل شد. شاید هیچ‌کس در آمریکا رابی ویلیامز را نشناسد، اما این خواننده انگلیسی با لباس سفید پرزرق‌وبرقش در این مراسم حاضر شد و آهنگی را خواند که نه متن آن مفهوم خاصی داشت و نه کسی با آن آشنا بود. خیلی زود، لورا پاوزینی، ستاره پاپ ایتالیایی که او نیز در آمریکا ناشناخته است، به او پیوست و آن‌ها درباره «غلبه بر خشم» و «عشق در حرکت آهسته» خواندند؛ اجرایی که به‌خوبی حال‌وهوای عجیب این فینال را خلاصه می‌کرد.

در تئوری، این فرمول باید جواب می‌داد. پاری سن ژرمن و چلسی هر دو قدرت‌های بزرگ اروپا هستند. آن‌ها در طول سالیان اخیر هشت بار در لیگ قهرمانان اروپا با هم روبرو شده‌اند، از جمله دو فصل پیاپی بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶. تنها پنج هفته پیش، پاریسی‌ها اینتر را شکست دادند تا قهرمان اروپا شوند. قرار دادن این دو تیم بزرگ در یک زمین و اجازه دادن به آن‌ها برای ارائه فوتبال ناب، به تنهایی باید جذاب می‌بود.

اما زمانی که یک تورنمنت در دوران نوپایی خود، در کشوری که هنوز در حال شکل‌دادن به شور و شوق فوتبالی خود است، برگزار می‌شود، نتیجه می‌تواند تصنعی، بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و حتی گاهی مضحک به نظر برسد. این همان چیزی بود که در فینال جام باشگاه‌های جهان ۲۰۲۵ رخ داد: ترکیبی از همه چیز – فرهنگ‌های مختلف، محرک‌های گوناگون، تیم‌های متفاوت، آدم‌های جوراجور، موسیقی‌های متنوع – که به شکلی ناهماهنگ با هم تلاقی پیدا کردند.

«این تنها راه نمی‌تواند باشد!»

پن استیشن شلوغ بود. این ایستگاه قطار در مرکز منهتن، عملاً قطب غیررسمی جام باشگاه‌های جهان محسوب می‌شود؛ جایی که هزاران هوادار را در طول تابستان به مت‌لایف استادیوم رسانده بود. در مناسبت‌های قبلی، این ایستگاه با فریاد هواداران پالمیراس، شعارهای هواداران فلومیننزه قبل از نیمه‌نهایی و صحبت‌های پرشور هواداران رئال مادرید پر شده بود.

اما در یک بعدازظهر یکشنبه بسیار شرجی، اینجا فقط هرج‌ومرج بود. یکی از هواداران با پیراهن آبی چلسی، با عجله از پله‌های شلوغ پایین می‌رفت و بدون مخاطب خاصی گفت: «این تنها راه رسیدن به قطار نمی‌تواند باشد»؛ این جمله نشان از ازدحام شدید در مسیر باریک داشت.

سفر با قطار، مسیری پرپیچ‌وخم که نیاز به یک تعویض در ایستگاه بتنی و کسل‌کننده سکاکوس جانکشن داشت، حتی شلوغ‌تر بود؛ ترکیبی از مسافران سردرگم که از برگزاری یک مسابقه فوتبال بی‌اطلاع بودند، هواداران چلسی، و تعداد انگشت‌شماری از هواداران پر سر و صدای فلومیننزه که احتمالاً بلیت فینال را به امید شکست دادن چلسی در نیمه‌نهایی خریده بودند. صحبت‌های آن‌ها فضای قبل از بازی را پر از شور و هیجان می‌کرد.

جهانی‌بودن تورنمنت در طول مسیر کاملاً مشهود بود. این تورنمنت قرار بود جذابیت جهانی داشته باشد و مسلماً موفق هم بود. یکی از هواداران چلسی از لانگ آیلند نزدیک سفر کرده بود. او بابت بلیت‌های رده دوم ورزشگاه «۲۴۰ دلار نه چندان بد» پرداخت کرده بود. هوادار دیگری هم برای دیدن اولین بازی فوتبالش در ایالات متحده (او هوادار منچستر یونایتد بود) امتیازات کارت اعتباری خود را پس‌انداز کرده بود.

گرم و نسبتا آرام!

هیچ‌کدام از این دو باشگاه سابقه تجمع هواداران مانند ۹۰ هزار نفری که برای تماشای یک بازی NFL در این استادیوم – خانه نیویورک جتس و نیویورک جاینتز – حاضر می‌شوند یا کباب‌پزی هواداران آمریکای جنوبی در طول تورنمنت را نداشتند. در عوض، اینجا تلاقی فرهنگی خاصی بود. هواداران از قطار سرازیر می‌شدند.

فروشندگان میوه امیدوار منتظر مشتری بودند. مردی با پیراهن فلومیننزه بدون دلیل مشخصی کلاه جادوگری به سر داشت. کلاه‌های غیررسمی چلسی به فروش می‌رسیدند («معمولاً ۲۵ دلار، اما برای شما دوست من، ۲۰ دلار!» به یک خبرنگار گفته شد). یک شرکت مالی آمریکای جنوبی، گروه پرومریکا، بروشورهایی با وعده «تجربیات فوق‌العاده» پخش می‌کرد.

همه چیز به جز این‌ها نسبتاً آرام بود. صدای خفیف طبل‌های پاریسی ۵۰۰ هوادار دوآتشه پاری سن ژرمن که به این سفر آمده بودند، با نزدیک شدن به آغاز بازی از بیرون استادیوم شنیده می‌شد. اما در غیر این صورت، هنوز یک حس آمریکایی متمایز در همه چیز وجود داشت. حرکت به سمت استادیوم کمتر شبیه یک راهپیمایی و بیشتر شبیه یک گشت‌وگذار بود. عجله و شور و هیجان زیادی به چشم نمی‌خورد. آن شور و شوق خاص قبل از بازی‌های بزرگ، که اغلب مشخصه چنین رویدادهایی است، به هیچ وجه وجود نداشت.

«هواداران محلی زیادی تیم ما را حمایت می‌کنند»

قبل از سوت آغاز بازی، عدم قطعیت زیادی در مورد پر شدن استادیوم وجود داشت. فیل مورفی، فرماندار نیوجرسی، تنها چند روز قبل از بازی وعده پر شدن ظرفیت را داده بود. سخنگوی پاری سن ژرمن، حضور ۵۰۰ هوادار دوآتشه از فرانسه، ۱۰۰۰ هوادار از آکادمی‌ها و باشگاه‌های هواداری، و «بسیاری از هواداران محلی که از تیم ما حمایت می‌کنند» را تضمین کرده بود. اما...

حمایت پاریسی‌ها تنها بخش کوچکی از استادیوم را اشغال کرده بود. در غیر این صورت، حضور پررنگ هواداران چلسی قابل توجه بود، هرچند باشگاه سؤالات مربوط به حضور هواداران را به فیفا ارجاع داده بود. و همه آن‌ها برای دیدن یک مراسم پیش از بازی گیج‌کننده جمع شده بودند.

ماکت غول‌پیکری از جام باشگاه‌های جهان وارد زمین شد. یک گروه طبل‌زن آن را همراهی می‌کردند، همچنین نشان‌های بادی دو تیم حاضر در بازی. گفته می‌شد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، نیز در این مراسم حضور خواهد داشت و واقعاً هم درست قبل از اجرای رابی ویلیامز، در کنار جانی اینفانتینو، از جایگاه ویژه خود در بالای سکوها، اخم‌کنان و تشویق‌کنان دیده شد. این احتمالاً آن نوع سرگرمی نیست که آقای رئیس‌جمهور از آن لذت ببرد.

و سپس رابی ویلیامز برای خواندن ظاهر شد. تشویق ملایمی از سوی هواداران انگلیسی در جمعیت شنیده شد، اما حاضران عمدتاً با کش‌دار شدن مراسم پیش از بازی، بی‌حوصله به نظر می‌رسیدند. معرفی تک‌تک بازیکنان، که نیاز به راه رفتن طولانی از تونل موقت به سمت نیمکت مقابل داشت، با اشتیاق بسیار کمتری نسبت به آغاز تورنمنت مواجه شد، با وجود اینکه مایکل بافر، مفسر افسانه‌ای بوکس، هر نام را با شور و حرارت اعلام می‌کرد: «آماده نبرد شوید!»

گیشه بلیت‌فروشی هنوز قبل از بازی باز بود، و به نظر می‌رسید حتی پس از سوت آغاز بازی نیز چند صندلی خالی در اطراف سکوهای بتنی وجود داشت.

«بزن بریم چلسی!»

نکته نجات‌بخش در تمام این ماجرا، این بود که – تا حدی شگفت‌انگیز – دو تیم یک مسابقه فوتبال فوق‌العاده جذاب را به نمایش گذاشتند. پاری سن ژرمن تنها در نیمه‌نهایی، رئال مادرید را با نتیجه ۴ بر ۰ شکست داده بود و با اختلاف، شانس اصلی تکرار یک نمایش قاطعانه مشابه بود. لوئیس انریکه، سرمربی آن‌ها، قبل از بازی اصرار داشت که چلسی را نباید دست‌کم گرفت – و معلوم شد که ارزیابی او کاملاً درست بود.

آبی‌ها (لقب چلسی) پاری سن ژرمن را به مدت ۴۵ دقیقه تحت فشار گذاشتند. کول پالمر در طول بازی فوق‌العاده بود، با ورود به فضاهای خالی و پیدا کردن زوایای مرگبار در محوطه جریمه و اطراف آن. او باید در دقیقه ۸ گل می‌زد، اما توپش تنها به کنار دروازه رفت. با این حال، چلسی به فشار خود ادامه داد.

او در فرصت دومش اما اشتباه نکرد و در دقیقه ۲۲ با پاسی دقیق توپ را وارد گوشه دروازه کرد. آن‌ها به بازی ستاره‌ای خود ادامه دادند، پالمر با یک پاس تقریباً کپی گل اول، نتیجه را ۲ بر ۰ کرد، قبل از اینکه یک ضربه چیپ تماشایی از سوی خرید جدید، ژوائو پدرو، آن‌ها را با نتیجه ۳ بر ۰ پیش از نیمه اول به رختکن بفرستد.

هواداران چلسی تا آن زمان کاملاً پرشور بودند، شعار «بزن بریم چلسی!» در تمام مت‌لایف استادیوم طنین‌انداز شده بود. پاریسی‌ها، که معمولاً در پرس و فوتبالشان بسیار منظم و پرانرژی هستند، کاملاً افت کرده بودند. هواداران دوآتشه‌شان نیز عمدتاً ساکت شده بودند.

و آن‌ها در نیمه دوم نیز نسبتاً ریلکس بازی کردند. اگر نیمه اول نمایشی هجومی از بهترین نوع بود، نیمه دوم یک نمایش دفاعی عالی بود. آن‌ها کمتر صاحب توپ بودند، اما راضی به دفاع بودند. و هواداران نیز با آن‌ها خوشحال بودند و هر تکل را تشویق می‌کردند و هر دفع توپ را فریاد می‌زدند. تیمشان شایسته این پیروزی بود و آن‌ها این را می‌دانستند.

کلدپلی کار را تمام کرد

البته که باید یک نمایش بین دو نیمه هم برگزار می‌شد. این همان چیزی است که در بازی‌های بزرگ ورزشی آمریکا اتفاق می‌افتد.

این یک نمایش عمدتاً گیج‌کننده بود. به نظر می‌رسید می‌خواست شبیه سوپر بول باشد، اما دقیقاً نمی‌دانست چگونه به آن استاندارد برسد. فیفا در بیانیه‌ای قبل از بازی وعده داده بود که «ستارگان فوتبال و موسیقی، نمایشی بی‌وقفه را در فینال جام باشگاه‌های جهان ارائه خواهند داد».

کریس مارتین از گروه کلدپلی، مردی بود که ظاهراً مسئول گردآوری این نمایش بود و پس از بررسی مخاطبین خود، نمایشی ترکیبی با حضور تمز، جی بالوین و دوجا کت را ارائه داد. نتیجه یک ۱۰ دقیقه قابل قبول بود – اما در آن بیشتر هواداران از صندلی‌های خود بلند شده و به سمت سایه می‌رفتند.

جی بالوین روی سکویی در طبقه سوم ورزشگاه می‌رقصید. تمز به‌خوبی لب‌خوانی می‌کرد. دوجا کت با لباس‌هایی به رنگ کریستال پالاس ظاهر شد و آواز خواند، در حالی که یک توپ فوتبال غول‌پیکر پشت سر او روی یک صفحه نمایش بزرگ شناور بود. وقت برای یک اوج نهایی هم بود، چرا که کلدپلی ظاهر شد تا آهنگ «آسمانی پر از ستاره» (Sky Full of Stars) را بخواند. ۹ دقیقه پس از شروع نمایش، این تنها چیزی بود که به نظر می‌رسید واقعاً مردم را به حرکت درآورد.

این نمایش کمکی به تقویت این ایده نکرد که فوتبال برای سرگرمی بین دو نیمه ساخته شده است. شاید unremarkable (ناچیز) بهترین نتیجه بود – به خصوص با توجه به اینکه حتی بخش عمده‌ای از جمعیت آمریکایی نیز بی‌علاقه به نظر می‌رسیدند.

«قهرمان جهان ۲۰۲۵»

با به صدا درآمدن سوت پایان و افتادن بازیکنان چلسی روی زمین از فرط خستگی، استادیوم اطرافشان به پا خاست. احساسات از هر دو طرف وجود داشت، لوئیس انریکه درگیر هل دادن ژوائو پدرو شد – که پس از کوچکترین لمس، به‌طرز دراماتیکی به پشت افتاد.

اما عجیب اینکه، این اتفاق به کل ماجرا رنگ و لعاب بخشید. بازی، بدون شک، رویدادی بسیار تماشایی بود، اما حواشی اطراف آن گیج‌کننده بود، مجموعه‌ای نامفهوم از تصاویر بصری متناقض.

انریکه گفت: «تنش زیادی بود، فشار زیادی و هل دادن‌های زیادی در جریان بود. نیت من این بود که از بدتر شدن هر نوع وضعیتی جلوگیری کنم، هدف من این بود.»

کل ماجرا فقط عجیب به نظر می‌رسید. داشتن نوعی درگیری سنتی، فضایی آشنا برای تثبیت آن ایجاد کرد.

صحنه‌های دیگری نیز وجود داشت. مراسم اهدای جام تقریباً به همان اندازه مراسم افتتاحیه پرزرق‌وبرق بود، مجموعه‌ای از پرچم‌های طلایی و بزرگ. بازیکنان چلسی، که اکنون لباس‌های «قهرمانان جهان ۲۰۲۵» را به تن داشتند، به اندازه کافی خوشحال به نظر می‌رسیدند که در آنجا باشند. البته، حضور رئیس‌جمهور (ترامپ) نیز فراموش نشدنی بود. ترامپ با شعارهای بلند هواداران از سوی جمعیت وارد زمین شد و مدال‌ها را یک به یک به تیم‌های برنده و بازنده اهدا کرد. کول پالمر پس از کسب جایزه توپ طلا، از دست دادن با ترامپ آشکارا گیج شده بود.

و یک اوج نهایی هم وجود داشت، ترامپ که در کنار بازیکنان چلسی ایستاده بود، لبخند می‌زد و کف می‌زد، در حالی که آن‌ها جام را بالا می‌بردند، پایانی گیج‌کننده بر رویای پرتب‌وتاب یک تورنمنت، فینالی پر هرج‌ومرج که – با وجود تلاش بسیار زیاد برای تبدیل شدن به یک رویداد ورزشی دیدنی – به سادگی کم آورد.

🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:

🔹فروش اِمَن کوسپو به فیورنتینا: بارسلونا در جستجوی منابع مالی نقل و انتقالات

🔹جنجال اخراج ژوائو نِوِش در فینال جام باشگاه‌های جهان؛ موهای مارک کوکوریا و کارت قرمز حریف!

🔹ویدیو | خلاصه فینال چلسی ۳-۰ پاری‌سن‌ژرمن (گزارش انگلیسی)

🔹شوک به چلسی: مصدومیت انزو فرناندز در فینال جام باشگاه‌های جهان

🔹درخشش خیره‌کننده کول پالمر؛ چلسی با فتح جام باشگاه‌های جهان، پی‌اس‌جی را تسلیم کرد!

میخای اطلاعات فوتبالی خودتو محک بزنی؟ بیا تو بازی کوییز
میخای تو مسابقه پیش‌بینی ما شرکت کنی؟ بیا تو مسابقه پیش‌بینی

سوپرگل برگردون کریستیانو رونالدو به یوونتوس در سال 2018