پنجره نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۲۵ پر از بمبهای خبری و جابهجاییهای بزرگ بود. در این گزارش جامع «فوتبال۷»، به سراغ بزرگترین و جنجالیترین خریدهای انجام شده در فوتبال اروپا رفتهایم تا برندگان و بازندگان این فصل نقل و انتقالات را مشخص کنیم. با ما همراه باشید تا ببینید آیا تیم محبوب شما معاملهای سودآور انجام داده یا خیر.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
برای بسیاری از هواداران فوتبال، شاید جذابترین بخش تقویم فوتبالی، فصول نقل و انتقالات باشد. جایی که شور و هیجان کشف ستارههای جدید یا پیوستن بازیکنان بزرگ به تیم محبوبشان، جای خالی مسابقات را پر میکند. پنجره نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۲۵ نیز از همین دسته بود؛ پنجرهای پر جنب و جوش که با جابهجایی نامهای بزرگ و مبالغ هنگفت، از همین حالا در مرکز توجه قرار گرفته است.
همانطور که میدانید، همه انتقالها به نفع تمام طرفین نیستند. گاهی یک باشگاه یا حتی خود بازیکن، پس از انجام معامله، از تصمیم خود پشیمان میشوند و حسرت «چه میشد اگر...» را میخورند. در «فوتبال۷»، ما اینجا هستیم تا پیش از رونمایی رسمی بازیکنان، به شما بگوییم کدام تیمها و بازیکنان، بهترین بهره را از معاملات بزرگ بردند. در طول این تابستان داغ نقل و انتقالات، هر معامله انجام شده را رتبهبندی میکنیم تا برندگان و بازندگان این فصل را به شما معرفی کنیم.
در ادامه، تحلیل کامل و رتبهبندی ما از مهمترین انتقالات را مشاهده خواهید کرد. نظرات خود را در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.
برای چلسی: A+
این انتقال نمونه بارزی از استراتژی نقل و انتقالاتی چلسی است: «گران بخر، خیلی گرانتر بفروش!» چلسی در سال ۲۰۲۳، مادوئکه را با مبلغ ۳۵ میلیون یورو از پیاسوی خرید که در آن زمان مبلغ زیادی محسوب میشد. اما رویکرد پر ریسک آنها در انباشت بازیکنان جوان، باز هم جواب داد و سود بزرگی به همراه داشت. مادوئکه یک وینگر باکیفیت و چندکاره است، اما در سطح نخبگان قرار ندارد و به همین دلیل، جایگاهش را در ترکیب چلسی به پدرو نتو واگذار کرده بود. با توجه به حضور استوائو ویلیان بااستعدادتر، نیازی به نگه داشتن او به عنوان بازیکن ذخیره نبود. بنابراین، پذیرش پیشنهاد «دیوانهوار» آرسنال برای بازیکنی که در برنامههایشان جایی نداشت، کاملاً منطقی به نظر میرسید.
برای آرسنال: C-
یک «بازنده» دیگر از چلسی! آرسنال علاقه خاصی به جذب بازیکنانی پیدا کرده که در استمفوردبریج «اضافی» تلقی میشوند و البته نتایج این تصمیمات، بسیار متفاوت بوده است. ورود مادوئکه با حواشی زیادی همراه بود؛ حتی برخی از هواداران آرسنال طوماری را برای متقاعد کردن باشگاه به انصراف از این معامله امضا کردند. البته باید گفت که آرسنال مدتها بود به دنبال یک جانشین مناسب برای بوکایو ساکا میگشت و مادوئکه، که شاید فراموش شده باشد، یک ملیپوش انگلیسی است و این نقش را به خوبی ایفا میکند. او همچنین میتواند در سمت چپ هم بازی کند. با این حال، پرداخت مبلغ گزاف ۵۰ میلیون پوند برای وینگری با آمار بسیار ناامیدکننده (بدون گل و پاس گل در لیگ برتر از فوریه به بعد) غیرمنطقی است. حتی آرون وان-بیساکا، مدافع وستهم، فصل گذشته شانسهای بیشتری خلق کرده و دریبلهای موفقتری داشته است. در این شرایط، میکل آرتتا قمار بزرگتری نسبت به کای هاورتز انجام داده و این قمار، برای بقای او در آرسنال، باید نتیجه دهد.
برای مادوئکه: B-
یک اتفاق کاملاً غافلگیرکننده اما بدون شک خوشایند. مادوئکه در طول جام باشگاههای جهان، آیندهای تیره و تار در یک تیم برتر لیگ برتر داشت، چرا که پدرو نتو و استوائو ویلیان هر دو در آمریکا عملکرد چشمگیری نشان دادند. اما اکنون، او یک انتقال شوکهکننده به دومین تیم برتر لیگ برتر را تضمین کرده است. مشخص نیست که چقدر فرصت بازی پیدا خواهد کرد. او قطعاً هر زمان که بوکایو ساکا استراحت کند، در پست تخصصیاش، یعنی وینگر راست، بازی خواهد کرد، اما شانسی برای تصاحب جایگاه ثابت ساکا ندارد. با این حال، مادوئکه احتمالاً احساس میکند که با توجه به عملکرد پر فراز و نشیب گابریل مارتینلی در فصل گذشته، جایگاه وینگر چپ خالی است. اما اگر ابریچی ازه هم قبل از شروع فصل به امارات بیاید، رقابت برای جایگاه در خط حمله آرسنال بسیار فشرده خواهد شد که این برای مادوئکه یک مشکل جدی خواهد بود.
برای فارست: D
این یک اتفاق ناگوار است. با انتقال آنتونی الانگا به نیوکاسل، فارست در یک هفته، دو بازیکن کلیدی خط حملهاش را از دست داد. وقتی تلاشهای شرمآور آنها برای جذب یوان ویسا از برنتفورد با قیمتی مضحکانه را هم در نظر بگیریم، جای نگرانی جدی درباره وضعیت مالی و آینده باشگاه فارست وجود دارد. پیگیری آنها برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا یکی از داستانهای فصل گذشته بود، اما پس از از دست دادن جایگاه پنج تیم برتر در هفته پایانی، حالا به نظر میرسد تیم تحت هدایت نونو اسپریتو سانتوس قطعه قطعه خواهد شد. البته در این مورد، بند فسخ قرارداد فعال شده بود و فارست پس از فعال شدن آن، کار زیادی از دستش بر نمیآمد. با این حال، سود کلان حاصل از فروش گیبز-وایت و الانگا نشان میدهد که فارست در «پولیش کردن الماسهای خام» بسیار ماهر است، به این معنی که شاید بتوانند جواهرات پنهان دیگری را کشف کنند. اما در حال حاضر، به سختی میتوان تصور کرد که آنها بتوانند حتی به جایگاه هفتم فصل گذشته نزدیک شوند.
برای اسپرز: A-
تأییدی بر این واقعیت که دانیل لوی این تابستان را جدی گرفته است! هواداران اسپرز در شوک هستند. آنها نمیتوانند باور کنند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. در کمتر از ۲۴ ساعت، رئیس بدنام «محتاط» آنها، خرید دو استعداد هیجانانگیز هجومی را با مجموع ۱۱۵ میلیون پوند تأیید کرده است. و در حالی که سرعت تاتنهام در به سرانجام رساندن قرارداد کودوس چشمگیر بود، انتقال گیبز-وایت هیچ چیز در مقابل آن نبود؛ این معامله عملاً قبل از اینکه کسی خارج از باشگاه از امکانش اطلاع داشته باشد، تکمیل شد. تنها مشکل توماس فرانک (سرمربی جدید اسپرز) اکنون این است که با این همه وینگر و هافبک تهاجمی که در اختیار دارد، چه کند. با این حال، این مشکل بدی نیست، به خصوص با شروع کمپین لیگ قهرمانان اروپا. گیبز-وایت یک بازیکن اثبات شده در لیگ برتر است که باید به مجموعه نسبتاً جوان و عمیق تاتنهام اضافه بسیار خوبی باشد.
برای گیبز-وایت: B+
یک انتقال بالقوه تعیینکننده برای آینده حرفهای. گیبز-وایت هرگز از انجام حرکات جسورانه نمیترسیده است، همانطور که تصمیم او برای ترک باشگاه کودکیاش، ولوز، و پیوستن به فارست در سال ۲۰۲۲ گواه این مدعاست. بنابراین، جای تعجب نیست که او بلافاصله فرصت پیوستن به اسپرز را پس از اینکه هیچ خبری از علاقه منچستر سیتی به او نشد، پذیرفت. اسپرز ممکن است فصل گذشته در لیگ برتر بد ظاهر شده باشد، اما برنده لیگ اروپا (احتمالا اشاره به فصل قبل) فصل آینده در لیگ قهرمانان اروپا بازی خواهد کرد و با مربی بسیار توانمندتری نسبت به آنگه پوستکوگلو، شانس زیادی دارد. در نتیجه، این احتمال وجود دارد که گیبز-وایت، که فصل گذشته در یک تیم بسیار تدافعی ۱۵ گل یا پاس گل مستقیم به ثمر رساند، در تاتنهام بدرخشد.
برای وستهم: C-
یک معامله زیانبار – از چند جنبه. بخش قابل توجهی از هواداران وستهم از این معامله خشمگین شدهاند. اولاً، کودوس یکی از بااستعدادترین بازیکنان آنها بود، مهاجمی که اغلب تماشای یک تیم خستهکننده را ارزشمند میکرد. ثانیاً، او به یکی از رقبای لندنیشان فروخته شد – و آن هم با قیمتی که برخی هواداران آن را پایین میدانند، با توجه به اینکه بازیکن غنایی هنوز سه سال از قراردادش باقی مانده بود و بند فسخ ۸۵ میلیون پوندی داشت. البته باشگاه استدلال میکند که کودوس در اکثر فصل دوم حضورش در ورزشگاه لندن به خوبی انتظارات را برآورده نکرد و پول جمعآوری شده اکنون میتواند در بازیکنانی سرمایهگذاری شود که مناسبتر برای سیستم و فلسفه فوتبال مورد نظر گراهام پاتر (سرمربی جدید وستهم) هستند. با این حال، خروج کودوس نه تنها ترکیب وستهم را تضعیف میکند؛ بلکه این سوءظن را تقویت میکند که این باشگاه به سرعت در مسیر اشتباهی حرکت میکند. در اصل، سرازیر شدن پول خوب است اما دیدگاه عمومی، بسیار بد است.
برای اسپرز: A-
یک حرکت بالقوه هوشمندانه. کودوس در کمپین ۲۰۲۴-۲۵ افت فرم را تجربه کرد، اما این بیشتر نشاندهنده ناکامیهای پاتر و سلف او، خولن لوپتگی است تا هرگونه نشانهای از کاستیهای این بازیکن ۲۴ ساله. هنگامی که کودوس به درستی انگیزه داشته باشد و در پست مورد علاقهاش بازی کند، یکی از پویاترین و خطرناکترین مهاجمان لیگ برتر است. او یک دریبلزن ویرانگر با نرخ کار فوقالعاده است – به همین دلیل در چند سال گذشته بارها با لیورپول در ارتباط بوده است. البته، ۵۵ میلیون پوند برای مهاجمی که فصل گذشته تنها در هشت گل لیگ نقش مستقیم داشته، مبلغ زیادی است – اما او باید تحت هدایت توماس فرانک، که در برنتفورد با برایان امبئومو و یوان ویسا معجزه کرد، بدرخشد. این انتقال، یک حرکت بالقوه هوشمندانه برای تاتنهام به نظر میرسد.
برای کودوس: B+
تغییر محیطی که به آن نیاز داشت. کودوس در سال اول حضورش در انگلیس بینظیر بود و تصمیم وستهم برای پرداخت ۳۸ میلیون پوند برای او را کاملاً توجیه کرد. اما به طرز کنایهآمیزی، پس از جدایی دیوید مویس، مربیای که به خاطر فوتبال دفاعی و کسلکنندهاش مورد انتقاد شدید بود، او دیگر همان تهدید تهاجمی را نداشت. با این حال، درخشش در یک تیم در حال تقلا، به خصوص وقتی دائماً در خط حمله جابهجا میشوید، دشوار است. بنابراین، جای تعجب نیست که کودوس از فرصت پیوستن به لیگ قهرمانان اروپا به جای یک نبرد احتمالی برای بقا، استقبال کرد. شاید ما درباره کودوس اشتباه میکنیم، شاید او آنقدرها هم استعداد تبدیل شدن به یک ستاره را ندارد، اما از اولین باری که او را در جام جهانی ۲۰۲۲ از نزدیک دیدیم، همیشه معتقد بودیم که این ملیپوش غنایی توانایی تبدیل شدن به یک بازیکن در سطح جهانی را دارد. اسپرز سکویی برای او فراهم میکند تا پتانسیل خود را به منصه ظهور برساند – و اکنون این به او بستگی دارد که از آن بهترین استفاده را ببرد.
برای بنفیکا: A
مقاومت روی کاستا (رئیس بنفیکا) جواب میدهد. رئیس بنفیکا نپذیرفت که تحت فشار قرار گیرد تا مدافع چپ اصلی تیمش را پیش از جام باشگاههای جهان با قیمتی پایینتر به مادرید واگذار کند، او مطمئن بود که رئال دیر یا زود برای کارراس بازخواهد گشت. و همینطور هم شد. در نتیجه، بنفیکا از سرمایهگذاری ۶ میلیون یورویی روی مدافع سابق منچستر یونایتد، ۴۴ میلیون یورو سود خالص به دست آورد – این نشان میدهد که چرا بنفیکا به عنوان یکی از بهترین عملکنندگان بازار نقل و انتقالات در فوتبال امروز شناخته میشود. عقابها استعدادهای ناب را به خوبی شناسایی میکنند و در معامله نیز بسیار سختگیر هستند.
برای مادرید: B-
مبلغ قابل توجهی برای بازیکنی که در پستی بازی میکند که رئال مادرید به نظر میرسد به خوبی در آن پر شده است. فراموش نکنید که رئال مادرید پیش از این دو مدافع چپ کلاسیک به نامهای فرلان مندی و فران گارسیا را در اختیار دارد، در حالی که دیوید آلابا نیز توانایی بازی در این نقش را دارد. البته مندی در سال گذشته با مشکلات مصدومیت دست و پنجه نرم کرده است، اما انتظار میرود که این بازیکن فرانسوی برای شروع فصل جدید آماده باشد. در مورد گارسیا نیز باید گفت، او در جام باشگاههای جهان برای رئال مادرید بسیار خوب عمل کرد، که نیاز به پرداخت ۵۰ میلیون یورو برای یک مدافع چپ جدید را کمی عجیب جلوه میدهد. با این حال، احتمال زیادی وجود دارد که مندی در تابستان امسال از تیم جدا شود و گارسیا با کارراس برای جایگاه ثابت رقابت کند. کارراس نیز مانند رقیبش، توانایی درخشش در سیستم چهار نفره و همچنین در سمت چپ سیستم ۳-۴-۳ را دارد که ژابی آلونسو در بایر لورکوزن با اثربخشی خیرهکنندهای از آن استفاده میکرد.
برای کارراس: A
بازگشت «رویایی» به رئال. کارراس اولین بار در نوجوانی به رئال مادرید پیوست اما تنها سه سال در باشگاه «لوس بلانکوس» ماند و سپس در سال ۲۰۲۰ به منچستر یونایتد رفت. این بازیکن گالیسیایی هرگز در اولدترافورد در رده بزرگسالان به میدان نرفت و در دوران قرضیاش در گرانادا نیز نتوانست بدرخشد، اما دوران حرفهای او در بنفیکا، که در می ۲۰۲۴ پس از پنج ماه اول حضورش در استادیوم دالوز او را به صورت دائمی به خدمت گرفت، شکوفا شد. با این حال، به محض اینکه رئال مادرید برای بازگرداندن او به سانتیاگو برنابئو ابراز علاقه کرد، کارراس با وجود پیشنهادات دیگر، تنها به بازگشت به رئال فکر میکرد. با این حال، تثبیت جایگاه ثابت آسان نخواهد بود. همانطور که گفته شد، گارسیا در شش ماه گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است، در حالی که تمایل کارراس به دریافت کارت زرد، یک نگرانی جدی است – او فصل گذشته در پنج بازی محروم شد. اگر میخواهد به یک بازیکن ثابت تحت هدایت ژابی آلونسو تبدیل شود، نمیتواند چنین بیانضباطیهایی را داشته باشد.
برای مادرید: B
پایان یک دوران. مودریچ در طول ۱۳ سال حضورش در سانتیاگو برنابئو، شش بار قهرمان جام اروپا شد که یک رکورد محسوب میشود. او به عنوان مسنترین بازیکنی که تاکنون در یک بازی رسمی برای رئال مادرید به میدان رفته، این باشگاه را ترک میکند – گواهی بر حرفهایگری فوقالعاده و کیفیت ماندگار او. بسیاری از هواداران البته از رفتن او ناراحت هستند. مودریچ امیدوار بود یک تمدید قرارداد یک ساله دیگر با باشگاه امضا کند. اما امتناع رئال مادرید از ارائه چنین قراردادی، منطقی به نظر میرسد. رختکن فاقد رهبر نیست و بدن ۳۹ ساله مودریچ با خواستههایی که مربی جدید ژابی آلونسو از بازیکنانش – به ویژه هافبکها – دارد، سازگار نخواهد بود. بنابراین، اگرچه روز غمانگیزی برای باشگاه است، اما نباید حسرتی وجود داشته باشد. زمان آن رسیده بود که رئال مادرید از مودریچ عبور کند و همانطور که خود این ستاره کروات اعتراف کرد، حتی او هم نمیتوانست تصور کند که دورانش در این باشگاه چقدر خوب پیش خواهد رفت، بنابراین تمرکز باید بر جشن گرفتن دوران رکوردشکن او در باشگاه باشد، نه افسوس خوردن برای جداییاش. اگرچه جداییاش با ناراحتی همراه است، اما از جنبه ورزشی، تصمیمی منطقی برای رئال مادرید محسوب میشود.
برای میلان: C
تصویری نه چندان خوب برای باشگاه – یا برای سری آ، که مدتهاست متهم به خانهای برای بازنشستگان فوتبال است. با تمام صحبتها درباره «انقلاب روسونری» در تابستان امسال پس از یک کمپین شرمآور در ۲۰۲۴-۲۵، میلان اساساً هافبک کلیدی خود، تیجانی رایندرز را با بازیکنی جایگزین کرده است که در ماه سپتامبر ۴۰ ساله میشود. شکی نیست که در مورد انتقال مودریچ به میلان، یک حس «عاشقانه» وجود دارد، با توجه به اینکه او در کودکی از طرفداران قهرمان هفتباره اروپا بود، و باشگاه به این نکته اشاره خواهد کرد که فصل گذشته تنها فدریکو والورده در بازیهای بیشتری برای رئال مادرید به میدان رفته است. با این حال، ۳۰ مورد از ۵۷ بازی مودریچ به عنوان بازیکن تعویضی بود، در حالی که او حتی دقایق کمتری نسبت به فران گارسیا بازی کرد. البته، میلان ممکن است از حضور چنین شخصیت الهامبخشی، که فراموش نکنیم به صورت رایگان به تیم پیوسته، سود ببرد، اما از منظر صرفاً ورزشی، این معامله کمکی به چشمانداز بلندمدت روسونری نمیکند.
برای مودریچ: A
شاید بهترین گزینه پس از پایان دوران حرفهایاش در رئال مادرید. مودریچ به وضوح میتوانست به امالاس یا عربستان سعودی برود، اما او به جای آن تصمیم گرفت که یک انتقال «دیرینه» به سری آ را انجام دهد، جایی که او همان پیراهنی را خواهد پوشید که زمانی در زادار به عنوان یک کودک به تن میکرد. نکته مهم این است که میلان همچنین به او یک قرارداد یک ساله با گزینه سال دوم ارائه کرده است، به این معنی که اقامت او در سن سیرو ممکن است آنقدر که ما فکر میکنیم کوتاه نباشد. در واقع، سرعت پایینتر سری آ باید برای مودریچ مناسب باشد. او ممکن است دیگر مانند گذشته پویا نباشد، اما همچنان قادر به ارسال پاسهایی است که بازیکنان عادی حتی نمیتوانند آنها را ببینند – چه رسد به اجرایشان – و استاد سابق رئال مادرید باید از بازی در «لا اسکالا» فوتبال (لقب سن سیرو) لذت ببرد. تصمیمی شجاعانه برای ادامه حضور در بالاترین سطح فوتبال اروپا.
برای برنتفورد: D
یک ضربه غیرمنتظره. برنتفورد میدانست که احتمال از دست دادن برایان امبئومو در تابستان وجود دارد، و همیشه خطر پیوستن توماس فرانک به یک باشگاه بزرگتر وجود داشت. با این حال، کمتر هواداری نگران از دست دادن کاپیتان تیمشان نیز بود. نورگارد تنها اخیراً قرارداد خود را تا سال ۲۰۲۷ تمدید کرده بود. برنتفورد البته در یافتن راهحل برای چنین مشکلاتی ماهر است – فقط به این نگاه کنید که چقدر راحت پس از انتقال ایوان تونی به الاهلی (عربستان) پیش رفتند – اما جایگزینی نورگارد بسیار دشوارتر خواهد بود. او هم به عنوان هافبک و هم به عنوان یک رهبر، در این تیم بسیار دلتنگ خواهد شد.
برای آرسنال: B+
امضای قراردادی که شاید برای هواداران «جذاب» نباشد، اما به هر حال هوشمندانه است. ورود نورگارد با جدایی توماس پارتی پس از شکست مذاکرات بر سر قرارداد جدید بازیکن غنایی همزمان شده است، اما این دو اتفاق دقیقاً به هم مرتبط نیستند. بله، آرسنال به وضوح نیاز به تقویت خط هافبک خود پس از جدایی پارتی دارد، اما نورگارد بیشتر یک جایگزین دیرهنگام برای ژورژینیو – و جایگزینی بسیار خوب – است. این بازیکن دانمارکی ۳۱ ساله است، اما ما فصل گذشته شواهد کمی برای کاهش عملکرد او دیدیم. برعکس، ۲۰۲۴-۲۵ احتمالاً چشمگیرترین فصل نورگارد در لیگ برتر بود و او باید پوشش باکیفیتی را برای آرسنال فراهم کند که مدتهاست فاقد عمق کافی برای ادامه رقابت قهرمانی است. نورگارد میتواند یک خرید هوشمندانه و باارزش برای آرسنال باشد که عمق لازم را به خط میانی این تیم میافزاید.
برای نورگارد: A+
انتقالی که حتی در این مرحله از دوران حرفهایاش خوابش را هم نمیدید. امیدهای نورگارد برای بازی در یکی از نخبگان اروپا پس از جدایی از فیورنتینا در سال ۲۰۱۸ از بین رفته به نظر میرسید، اما او در برنتفورد «دوباره عاشق فوتبال شد» و فرم خوبش نه تنها به «زنبورها» کمک کرد تا به لیگ برتر صعود کنند، بلکه جایگاهی ثابت در تیم ملی دانمارک را نیز برای او به ارمغان آورد. اکنون البته سؤال این است که او چقدر میتواند در امارات تأثیرگذار باشد، جایی که رقابت برای جایگاهها در فصل آینده شدید خواهد بود. با این حال، نورگارد مدتهاست که ارزش خود را در لیگ برتر ثابت کرده است. در واقع، او فصل گذشته به اندازه رایان گراونبرخ توپگیری موفق (۱۹۳ بار) داشت، در حالی که در رکورد ۹ گل نیز (۵ گل و ۴ پاس گل) نقش داشت که بالاترین آمار دوران حرفهای اوست. بنابراین، او مطمئن است که میتواند نقشی کوچک اما مهم در کمک به آرسنال برای پایان دادن به خشکسالی جامهایش ایفا کند.
برای رئال سوسیداد: B+
یک خروج اجتنابناپذیر. رئال سوسیداد موفق شد سوبیمندی را تابستان گذشته با اشاره به ریشههای باسک او و دلبستگی قویاش به باشگاه، متقاعد به ماندن در سن سباستین کند. با این حال، سوبیمندی به وضوح متوجه شد که با غلبه قلب بر عقلش، مرتکب اشتباه شده است و این انتقال از ژانویه به طور گستردهای انتظار میرفت. خروج او خبر خوبی برای تیمی که در لالیگا یازدهم شد، نیست، اما با این حال، باشگاه با این واقعیت که سود خالص از بازیکنی که از آکادمی جوانان خودشان آمده، به دست آوردهاند، دلگرم خواهد شد.
برای آرسنال: A-
با توجه به جدایی توماس پارتی، یک خرید به موقع و مبلغ آن نیز بسیار مناسب است، با توجه به اینکه سوبیمندی، همانطور که در یورو ۲۰۲۴ ثابت کرد، یکی از بهترین هافبکهای بازیساز شماره ۶ در فوتبال امروز است که مورد توجه رئال مادرید نیز قرار گرفته بود. بنابراین، اگرچه هافبک دفاعی هرگز یک موقعیت مشکلساز برای آرسنال نبود، اما این یک منطقه کلیدی است که اکنون به طور قابل توجهی تقویت شده است. آرسنال با جذب سوبیمندی، نه تنها خط میانی خود را به طور محسوسی تقویت کرده، بلکه با مبلغی منطقی، یکی از باکیفیتترین هافبکهای دفاعی اروپا را به خدمت گرفته است.
برای سوبیمندی: A
یک تغییر مسیر دیگر. کمتر از یک سال پیش، سوبیمندی با انصراف در دقیقه ۹۰ از انتقال توافق شده به آنفیلد، لیورپول را شوکه کرد تا در آنوئتا بماند. اما مدت زیادی طول نکشید تا متوجه شود که این یک اشتباه بزرگ بوده است. در حالی که لیورپول با درخشش رایان گراونبرخ در پستی که سوبیمندی قرار بود آن را پر کند، شروع خیرهکنندهای به فصل داشت، رئال سوسیداد در لالیگا تقلا میکرد. بنابراین، این ملیپوش اسپانیایی تصمیم گرفت به انگلستان برود تا خود را به عنوان یک بازیکن به چالش بکشد. البته، او عملاً مجبور است به جایگاه «دوم» رضایت دهد، زیرا آرسنال (باز هم) به عنوان نایب قهرمان پشت سر لیورپول قرار گرفت، اما او میتواند نقش بزرگی در کمک به «توپچیها» برای عبور از خط پایان ایفا کند، با توجه به اینکه او باید به خوبی در امارات در کنار بازیکنان سابق رئال سوسیداد، میکل آرتتا، مارتین اودگارد و میکل مورنو، جای بگیرد. تصمیمی شجاعانه که میتواند او را به یک ستاره در لیگ برتر تبدیل کند.
برای دورتموند: A+
پاداش بیشتر برای سرمایهگذاری روی بازیکنان جوان و آیندهدار انگلیسی. دورتموند پس از کسب سودهای کلان از جیدون سانچو و جود بلینگام، بار دیگر با گیتنز به موفقیت رسید؛ بازیکنی که آنها در سال ۲۰۲۲ به صورت رایگان از منچستر سیتی به خدمت گرفته بودند. حتی میتوان گفت این موفقترین معامله آنها تا به امروز است، با توجه به اینکه این بازیکن ۲۰ ساله به اندازه هموطنانش در همین سن، چشمگیر نیست. گیتنز در مراحل پایانی فصل در ترکیب دورتموند ثابت نبود و تنها ۱۳ دقیقه در جام باشگاههای جهان بازی کرد. اساساً، دورتموند بدون گیتنز (که در سیستم نیکو کواچ هم خیلی جا نداشت) به راه خود ادامه داد و با این حال، با وجود اصرار بازیکن برای جدایی، حاضر به کاهش قیمت درخواستی خود نشد. به طور خلاصه، دورتموند این معامله را به زیبایی انجام داد.
برای چلسی: B
یک خرید کاملاً قابل پیشبینی. چلسی عاشق جذب وینگر است، بنابراین هیچ شکی نبود که پس از تصمیم به عدم دائمی کردن انتقال قرضی سانچو از منچستر یونایتد، به دنبال جذب وینگر دیگری باشند. گیتنز دقیقاً یک ارتقاء نسبت به هموطن خود نیست – او فصل گذشته در ۴۸ بازی در تمامی رقابتها تنها سه پاس گل داد، در حالی که سانچو در شش بازی کمتر هشت گل یا پاس گل داشت – اما چلسی استدلال میکند که او در نهایت بهتر خواهد شد. گیتنز، پنج سال جوانتر است و پتانسیل او قابل انکار نیست. او حس گلزنی خوبی دارد – حتی فصل گذشته در یک بازی لیگ قهرمانان اروپا در سانتیاگو برنابئو گلزنی کرد – و با سرعت و حرکات پا به توپ فانتزیاش، کابوسی برای مدافعان کناری است. در واقع، گیتنز فصل گذشته بیش از بازیکنانی مانند فلوریان ویرتز، جمال موسیالا، مایکل اولیسه و دسیره دوئه، دریبل موفق داشت و با توجه به اصرار چلسی برای نهایی کردن این انتقال، آنها به وضوح معتقدند که بهترین روزهای گیتنز هنوز فرا نرسیده است. با پرداخت ۵۵ میلیون پوند، چلسی یک وینگر جوان و آیندهدار را به خدمت گرفت که میتواند در آینده به ستارهای بزرگ تبدیل شود.
برای گیتنز: B+
بازگشتی خوشایند به انگلستان. درست مانند سانچو، ترک منچستر سیتی برای پیوستن به دورتموند برای گیتنز بسیار خوب بود، اما مدتها بود که مشخص بود او مشتاق بازگشت به خانه است – و چه جایی بهتر از چلسی برای این بازیکن متولد ریدینگ، با توجه به اینکه او در کودکی مدت کوتاهی در تیم جوانان «بلوز» حضور داشت؟ بنابراین، گیتنز نباید در سازگار شدن با غرب لندن مشکلی داشته باشد. نگرانی این است که چلسی به عنوان یک باشگاه، به نظر میرسد در حالتی از نوسان دائمی قرار دارد. صبر در استمفوردبریج به سرعت تمام میشود، به این معنی که بازیکنان دائماً در حال آمد و رفت هستند، بنابراین گیتنز برای توجیه هزینه گزاف انتقالش زمان زیادی نخواهد داشت. با این حال، با رفتن سانچو، محرومیت مایکی مودریک و نامشخص بودن آینده نونی مادوئکه، جایگاه وینگر چپ قطعاً در دسترس است – و گیتنز بدون شک استعداد لازم را برای تصاحب این پست دارد. این انتقال میتواند سکوی پرتابی برای او باشد تا استعداد خود را در لیگ برتر به نمایش بگذارد.
برای برایتون: A
پول بیشتر از چلسی! برایتون در فصول اخیر از فروش بازیکنان به «بلوز» ثروت زیادی به دست آورده است، در حالی که لندنیها بیش از ۲۰ میلیون پوند نیز به عنوان غرامت برای مربی سابق گراهام پاتر و سایر کادر فنی او پرداخت کردند. در این راستا، دیدن اینکه پدرو راه پر تردد از آمکس به استمفوردبریج را طی میکند، جای تعجب ندارد. پدرو به عنوان یک مهاجم چندکاره که هم میتواند گل بسازد و هم گل بزند، قطعاً مورد دلتنگی قرار خواهد گرفت – اما احتمالاً نه آنقدر که فکر میکنید. این بازیکن برزیلی فصل گذشته نیمی از گلهای فصل ۲۰۲۳-۲۴ (۲۰ گل) را به ثمر رساند (۱۰ گل)، در حالی که مشکلات انضباطی او که باعث شد پنج بازی آخر فصل را از دست بدهد (هیچ یک از آنها را برایتون نباخت) مدتها بود که نگرانیهایی را برای فابین هورزلر (مربی برایتون) ایجاد کرده بود. سرمربی آلمانی شاید در ملاء عام این را نگوید، اما احتمالاً احساس میکند که برایتون بدون مهاجم «دمدمی مزاج» وضعیت بهتری دارد، کسی که فروش او سرمایههای ارزشمندی را برای تقویت تیم فراهم میکند. برایتون با فروش ژائو پدرو، بار دیگر ثابت کرد که یک باشگاه نمونه در زمینه مدیریت نقل و انتقالات است.
برای چلسی: B-
یک ریسک واقعی. پدرو بدون شک یک فوتبالیست بااستعداد است. پیشرفت او در چند سال اخیر توسط تعدادی از باشگاههای برتر لیگ برتر – نه فقط چلسی – از نزدیک دنبال شده است و او پیش از این نیز در سطح بینالمللی برای برزیل بازی کرده است. «بلوز» نیز به دنبال یک مهاجم چندمنظوره بودند، با توجه به اینکه کریستوفر انکونکو قرار است در هفتههای آینده از تیم جدا شود. با این حال، این مبلغ زیادی برای یک شخصیت «انفجاری» با رکورد گلزنی نهچندان چشمگیر به نظر میرسد. با پیوستن لیام دلاپ از ایپسویچ برای رقابت بر سر پست شماره ۹، این انتقال از منظر ترکیب تیم نیز چندان منطقی به نظر نمیرسد، مگر اینکه مهاجم اصلی فصل گذشته، نیکولاس جکسون، در حال خروج از استمفوردبریج باشد... در نهایت، این معامله برای چلسی یک «ریسک بزرگ» محسوب میشود که ممکن است نتیجه دهد یا خیر.
برای پدرو: C+
یک انتقال جذاب. این واقعاً احساس میشود که انتقالی است که میتواند در هر دو مسیر پیش برود؛ پدرو یا به نقطه کانونی حملات چلسی برای سالها تبدیل میشود – یا قربانی دیگری از رویکرد «پراکنده» باشگاه در نقل و انتقالات خواهد بود که پس از تنها یک فصل از استمفوردبریج جدا میشود. موفقیت او بستگی زیادی به خود پدرو خواهد داشت، زیرا رقابت برای جایگاهها شدید خواهد بود و او نمیتواند اجازه دهد ناامیدیاش از عدم حضور ثابت در ترکیب اصلی – حداقل در ابتدا – بر او غلبه کند. و این یک ریسک واقعی است. فراموش نکنید، انکونکو در سال ۲۰۲۳ با شهرتی حتی بزرگتر از پدرو از لایپزیگ به چلسی آمد و در نهایت به نقش مهاجم تیم ب در لیگ کنفرانس تقلیل یافت. تصور اینکه بازیکن بیثباتی مانند پدرو چنین وضعیتی را بدون ایجاد سر و صدای زیاد بپذیرد، دشوار است. در هر صورت، پدرو بازیکنی است که باید در این فصل به دقت زیر نظر گرفته شود.
برای موناکو: B+
یک ریسک مجاز. موناکو یکی از هیجانانگیزترین تیمهای جوان اروپا را در اختیار دارد، همانطور که در لیگ قهرمانان اروپا فصل گذشته ثابت کردند، اما همانطور که مدیرعامل تیاگو سکورو و سرمربی آدی هوتر اذعان کردند، فقدان تجربه آنها گاهی اوقات یک مشکل بود. پس چرا روی پوگبا، بازیکنی که تقریباً همه چیز را در فوتبال دیده و انجام داده، قمار نکنیم؟ در واقع، کمتر فوتبالیستی به اندازه این هافبک ۳۲ ساله، که دوران درخشانش پس از محرومیت دوپینگ به پایان رسیده به نظر میرسید، تجربه سختی را پشت سر گذاشته است. البته، این احتمال وجود دارد که پوگبا هرگز به همان بازیکنی که در قهرمانی فرانسه در جام جهانی ۲۰۱۸ درخشید، تبدیل نشود – اما به نظر میرسد او در شرایط بدنی عالی قرار گرفته و مصمم است ثابت کند که دورانش در بالاترین سطح به پایان نرسیده است. برای موناکو، این یک خرید کمریسک است که میتواند سودهای بزرگی به همراه داشته باشد.
برای پوگبا: A
بهترین حرکت ممکن از منظر ورزشی. پوگبا میتوانست با پیوستن به خاورمیانه یا امالاس، پول بسیار بیشتری به دست آورد – اما او به جای آن تصمیم گرفته است در اروپا بماند تا با اثبات خود به عنوان یکی از بهترین هافبکهای فوتبال، منتقدانش را ساکت کند، و باید به همین دلیل از او تمجید کرد. واضح است که او ترجیح میداد به یکی از نخبگان اروپا بپیوندد، اما جای تعجب نبود که هیچ باشگاه بزرگی مایل به جذب بازیکنی نبود که مدتهاست با مصدومیتها و بیانضباطی دست و پنجه نرم میکند. با این حال، ورزشگاه «لوئیس دوم» (استادیوم موناکو) مکانی ایدهآل برای پوگبا به نظر میرسد تا دوران حرفهای خود را از نو آغاز کند. موناکو فوتبال ماجراجویانه و هجومی بازی میکند و هوتر مایل است به بازیکنان خلاق آزادی عمل دهد، که با توجه به ضعفهای دفاعی پوگبا، باید کاملاً برای او مناسب باشد. هنگامی که محرومیت او برای اولین بار اعلام شد، فکر میکردیم پوگبا را در بزرگترین صحنههای فوتبال دیگر نخواهیم دید، اما او فصل آینده به لیگ قهرمانان اروپا باز خواهد گشت – و این به او این شانس را میدهد که برای جام جهانی ۲۰۲۶ دوباره به تیم ملی فرانسه راه پیدا کند.
برای بورنموث: B+
یک هزینه نقل و انتقالاتی کلان دیگر برای خریدی ارزانقیمت. بورنموث پس از فروش دین هوییسن به رئال مادرید، اکنون کرکز را که در سال ۲۰۲۳ تنها با ۱۵ میلیون پوند از آلکمار به خدمت گرفته بود، فروخته است. البته، برخی از هواداران از جدایی زودهنگام چنین جوان هیجانانگیزی ناامید خواهند شد، اما آنها همچنین میدانند که این مدل کسب و کار بورنموث در عمل است – و عملکرد آن نیز بسیار خوب است. در واقع، هواداران «دین کورت» (استادیوم بورنموث) کاملاً مطمئن خواهند بود که جانشین کرکز، آدرین تروفرت، یک خرید هوشمندانه دیگر خواهد بود. بورنموث بار دیگر ثابت کرد که در کشف استعدادهای ارزانقیمت و فروش آنها با سودهای کلان، تخصص دارد.
برای لیورپول: A
یک جایگزین ایدهآل برای اندی رابرتسون. جایگاه بازیکن اسکاتلندی به عنوان یک اسطوره لیورپول از قبل تثبیت شده است. اما در طول فصل ۲۰۲۴-۲۵ به وضوح مشخص بود که رابرتسون دیگر نیروی سابق را ندارد. او از نظر تهاجمی کم فروغ بود و از نظر دفاعی (به ویژه هر زمان که با فولام روبرو میشد!) یک نقطه ضعف محسوب میشد. یک برنامه جانشینی لازم بود و این کاری است که ریچارد هیوز، مدیر ورزشی، با بازگشت به بورنموث و به خدمت گرفتن یکی از پویاترین مدافعان کناری لیگ برتر انجام داده است؛ یک مدافع سریع و با ذهنیت تهاجمی که هم در ارسال سانتر و هم در پس گرفتن توپ در مناطق بالای زمین عالی است. در نتیجه، او باید به آرامی در ترکیب اصلی آرنه اسلات (سرمربی لیورپول) جای بگیرد. لیورپول با جذب کرکز، یک مدافع چپ مدرن و آیندهدار را به خدمت گرفت که میتواند به سرعت در سیستم آرنه اسلات جای بگیرد و به تیم کمک کند.
برای کرکز: A+
فرصت دومی برای تبدیل شدن به یک ستاره در یک باشگاه بزرگ اروپایی. پائولو مالدینی، بهترین مدافع چپ تمام دوران، در نوجوانی از پتانسیل کرکز آگاه شد و نقش بزرگی در متقاعد کردن این نوجوان برای پیوستن به آث میلان در سال ۲۰۲۱ ایفا کرد. این بازیکن مجارستانی نتوانست در سن سیرو پیشرفت کند – احتمالاً به دلیل «خیلی زود، خیلی زیاد» بود – اما اکنون کاملاً آماده است تا به یک محبوب واقعی هواداران در آنفیلد تبدیل شود، جایی که به لطف دومینیک سوبوسلای، در سازگار شدن با محیط جدید مشکلی نخواهد داشت. کرکز در فصل گذشته تماشایی بود (به خصوص در یک نمایش خیرهکننده مقابل منچستر سیتی، که او را نیز میخواستند) و به نظر میرسد استعداد و خلق و خوی لازم را دارد تا بازی خود را به سطح بالاتری در لیورپول ببرد. او پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترین مدافعان کناری اروپا را دارد.
برای لورکوزن: A+
بهترین نتیجه ممکن در این شرایط. در حالت ایدهآل، آنها ویرتز را حداقل برای یک فصل دیگر حفظ میکردند، اما با نزدیک شدن به پنجره نقل و انتقالات تابستانی به سرعت مشخص شد که او آماده جدایی است. پس از آن، هدف لورکوزن این شد که او را از چنگ بایرن مونیخ دور نگه دارد، بایرن مونیخ فکر میکرد میتواند با حدود ۱۰۰ میلیون یورو با استعدادترین بازیکن جوان آلمان را به دست آورد – به خصوص پس از اینکه منچستر سیتی از قیمت درخواستی آنها عقبنشینی کرد. با این حال، سپس لیورپول وارد رقابت شد و «قرمزها» آنقدر مشتاق جذب ویرتز بودند که لورکوزن توانست رکورد گرانترین فروش بازیکن بوندسلیگا را ثبت کند. پول به دست آمده، کمک زیادی به بایر برای بازسازی تیم پس از از دست دادن ویرتز و همچنین جرمی فریمپونگ و جاناتان تاه خواهد کرد. بایر لورکوزن با فروش ویرتز به لیورپول، مبلغی بیسابقه را به دست آورد و توانست بهترین بهره را از جدایی اجتنابناپذیر ستاره خود ببرد.
برای لیورپول: B+
یک اظهارنظر خیرهکننده از قصد. هواداران لیورپول مدتهاست که «گروه ورزشی فنوی» (FSG) را به عدم صرف هزینه کافی برای بازیکنان متهم میکردند، اما مالکان آمریکایی همین حالا با کنار زدن بایرن و سیتی، ویرتز را به دست آوردند. این نشانههای زیادی دارد. اولاً، آنها قصد ندارند پس از قهرمانی در لیگ برتر فصل گذشته، بر روی موفقیت خود بنشینند. ثانیاً، آنها نهایت ایمان را به آرنه اسلات دارند. و ثالثاً، آنها بدون هیچ شکی معتقدند که ویرتز ارزش مبلغ بالقوه رکوردشکن بریتانیا را دارد. در حقیقت، هیچ بازیکنی واقعاً ارزش چنین مبلغ هنگفتی را ندارد، اما نمیتوان انکار کرد که او یک بازیکن بالقوه «تغییر دهنده بازی» برای تیمی است که فاقد یک شماره ۱۰ خلاق و پربارتر از دومینیک سوبوسلای بود. بنابراین، آیا لیورپول برای ویرتز بیش از حد پول داده است (به خصوص وقتی در نظر بگیریم رایان شرکی با چه مبلغی منتقل شد)؟ بله. اما آیا آنها یک بازیکن بالقوه برنده توپ طلا را نیز جذب کردهاند؟ قطعاً. لیورپول با این خرید گرانقیمت، نه تنها یک استعداد بینظیر را به آنفیلد آورد، بلکه پیامی قاطع به رقبا فرستاد.
برای ویرتز: A
پیشرفتی در سطح کلاس که همیشه قرار بود رخ دهد. هیچ شکی نبود که ویرتز لورکوزن را ترک خواهد کرد – و دیر یا زود. تنها عدم اطمینان در مورد این بود که او کجا سر از در خواهد آورد. سخت است باور نکنیم که او بسیار بسیار هوشمندانه انتخاب کرده است. ویرتز بدون شک در بایرن درخشان بود، اما مجموعه مهارتهای خاص او قطعاً در لیورپول بیشتر مورد نیاز است، در حالی که بازی در لیگ برتر باید بهترین عملکرد را از بازیکنی که پتانسیل وحشتناکی دارد، بیرون بکشد. قطعاً تصور تشکیل یک همکاری فوقالعاده با محمد صلاح دشوار نیست، در حالی که او قطعاً بازی در آنفیلد را در مقابل هوادارانی که از دیدن او در پیراهن قرمز مشهور باشگاه برای اولین بار به وجد آمدهاند، دوست خواهد داشت. ویرتز بدون شک به اندازهای خوب است که در اتحاد، آلیانز آرنا یا حتی برنابئو بدرخشد، اما به نظر میرسد او قلبش را به تبدیل شدن به یک اسطوره «کاپ» (لقب هواداران لیورپول) داده است – و دلیلی وجود ندارد که نتواند این رویا را محقق کند. انتقالی رویایی که او را در مسیر تبدیل شدن به یک ستاره جهانی قرار میدهد.
برای ریورپلاته: D+
یادآوری تلخی از جایگاه آنها در سلسله مراتب فوتبال جهان. ریورپلاته شاید هنوز یکی از مشهورترین باشگاههای جهان باشد، اما درست مانند سایر تیمهای آمریکای جنوبی، آرژانتینیها دیگر در موقعیتی نیستند که بتوانند با قدرت مالی باشگاههای برتر اروپا رقابت کنند، به این معنی که هیجانانگیزترین محصولات آکادمی آنها، زودتر از همیشه در حال جدایی هستند. ماستانتوونو تنها در فوریه گذشته به جوانترین گلزن تاریخ ریورپلاته تبدیل شد؛ اکنون، او پس از کمتر از ۵۰ بازی در لیگ دسته اول، راهی اسپانیا شده است. البته، این مبلغ برای یک بازیکن ۱۷ ساله بدون اثبات، پول خوبی است، اما این تسلی کمی برای هوادارانی است که دوست داشتند ماستانتوونو حداقل چند فصل دیگر در مونومنتال (استادیوم ریورپلاته) بماند تا شانس بهتری برای قهرمانی در اولین کوپا لیبرتادورس خود از سال ۲۰۱۸ داشته باشند. ریورپلاته با این انتقال، یکی از آیندهدارترین استعدادهای خود را از دست داد، هرچند که سود مالی قابل توجهی به دست آورد.
برای رئال مادرید: B+
شواهد بیشتر از عزم آنها برای جذب هرچه بیشتر استعدادهای نوجوان از آمریکای جنوبی. این یک سیاست نقل و انتقالاتی است که در سالهای اخیر برای رئال مادرید جواب داده است، با تبدیل شدن وینیسیوس جونیور و رودریگو به ستارههای بزرگ در سانتیاگو برنابئو، و فلورنتینو پرز احساس خواهد کرد که یک گام از پاری سن ژرمن، که تا قبل از ورود رئال مادرید به رقابت برای ماستانتوونو پیشتاز بود، جلوتر افتاده است. البته، اینکه آیا «لوس بلانکوس» واقعاً در حال حاضر به ماستانتوونو نیاز دارند، جای بحث دارد، اما اگر آنها در تابستان امسال اقدام نمیکردند، او به وضوح به جمع انبوه مهاجمان جوان هیجانانگیز پاری سن ژرمن در پارک دو پرنس میپیوست. بنابراین، رئال مادرید معتقد است که چارهای جز جذب ماستانتوونو در این زمان نداشت – به خصوص که ارزش او پس از راهیابی به تیم ملی بزرگسالان آرژانتین، فقط افزایش خواهد یافت. رئال مادرید با این خرید، آینده خط حمله خود را تضمین کرده و یک استعداد ناب دیگر را به خدمت گرفته است.
برای ماستانتوونو: B+
یک رویای واقعی. در واقع، اگر چیز دیگری هم نباشد، این انتقال ثابت میکند که رئال مادرید همچنان مقصد رویایی برای ستارههای جوان آمریکای جنوبی است، با گزارشهای اخیر مبنی بر اینکه ماستانتوونو همیشه آرزو داشت به قهرمان ۱۵ باره اروپا بپیوندد. این یک تغییر تیم فوقالعاده هیجانانگیز برای این نوجوان است، اما بدون خطرات بالقوه نیز نیست. وینیسیوس و رودریگو هر دو مدتی طول کشید تا در رئال مادرید به بازیکنان ثابت تبدیل شوند، در حالی که اندریک از زمان پیوستن از پالمیراس در تابستان گذشته برای زمان بازی مشکل داشته است. با این حال، تنها این واقعیت که ژابی آلونسو ظاهراً پیش از این با ماستانتوونو صحبت کرده، نشان میدهد که او نقش مهمی در برنامه مربی برای بازسازی رئال در این فصل خواهد داشت. او فرصتی طلایی برای اثبات خود در یکی از بزرگترین باشگاههای جهان به دست آورده است.
برای روزنبورگ: B
یک جدایی ناامیدکننده اما پیشبینی شده. نیپان هنوز ۱۸ ساله است اما از زمانی که در ۱۵ سالگی در سال ۲۰۲۲ به تیم اصلی روزنبورگ راه یافت، مورد توجه باشگاههای برتر اروپا قرار گرفته است. حتی تصور میشد که او در پنجره نقل و انتقالات ژانویه، پس از ابراز علاقه تیمهایی مانند آرسنال و استون ویلا، از تیم جدا شود. بنابراین، میتوان گفت که این معامله در حال وقوع بود. در ظاهر، ۱۲.۵ میلیون پوند مبلغ زیادی برای چنین بازیکن آیندهداری نیست، اما این یک هزینه رکوردشکن برای روزنبورگ و مبلغ قابل توجهی برای بازیکنی است که قراردادش در سال ۲۰۲۶ به پایان میرسید. روزنبورگ با این انتقال، با وجود از دست دادن یک استعداد بزرگ، به سود مالی خوبی دست یافت.
برای سیتی: B+
شواهد بیشتر از تمایل سیتی برای جوانسازی تیم خود. نیپان قطعاً مستقیماً وارد ترکیب اصلی پپ گواردیولا نخواهد شد. به احتمال زیاد، او بلافاصله به تیم خواهرخوانده خیرونا قرض داده خواهد شد، جایی که شانس بهتری برای کسب زمان بازی مورد نیاز برای ادامه پیشرفت مهارتهای خود در سطح بالاتر خواهد داشت. اما همه در اتحاد (استادیوم منچستر سیتی) از پتانسیل این نوجوان بسیار هیجانزده هستند – و به حق. بر اساس آنچه تاکنون از نیپان، که پیش از این در سطح زیر ۲۱ سال نروژ نیز بازی میکند، دیدهایم، او تمام الزامات لازم برای تبدیل شدن به یک هافبک برتر را دارد، به این معنی که این انتقال میتواند در چند سال آینده یک «سرقت» بزرگ به نظر برسد. منچستر سیتی با دید بلندمدت، روی یک استعداد جوان و آیندهدار سرمایهگذاری کرد.
برای نیپان: A
انتقالی که همیشه قرار بود انجام دهد. نیپان مدتهاست که به عنوان مارتین اودگارد جدید شناخته میشود، و نه فقط به این دلیل که او نروژی است – یا در همان سن وارد تیم اصلی شد. شباهتهای غیرقابل انکاری در سبک بازی آنها وجود دارد، حتی اگر نیپان بیشتر یک شماره ۸ کلاسیک باشد، نوعی هافبک «باکس تو باکس» که هم در استفاده از توپ و هم در پس گرفتن آن به همان اندازه خوب است. البته، ورود به ترکیب اصلی سیتی آسان نخواهد بود. پپ گواردیولا در تابستان امسال دو هافبک خلاق جدید به نامهای تیجانی رایندرز و رایان شرکی به دست آورده است. با این حال، طیف وسیع مهارتها و قابلیت چندکاره بودن نیپان، به او این شانس را میدهد که در منچستر موفق شود – به خصوص اگر آن دوره قرضی در اسپانیا به خوبی پیش برود – و حضور ارلینگ هالند و اسکار باب باید به او در سازگار شدن با محیط جدید کمک زیادی کند. نیپان فرصتی عالی برای شکوفایی پتانسیل خود در یکی از بزرگترین باشگاههای جهان دارد.
برای منچستر سیتی: B
پایان غمانگیز برای شاید بهترین بازیکنی که تاکنون در این باشگاه حضور داشته است. دی بروینه به وضوح میخواست حداقل یک فصل دیگر بماند، اما مسئولان در اتحاد احساس کردند که تمدید قرارداد یک هافبک تهاجمی که ماه آینده ۳۴ ساله میشود، از نظر مالی منطقی نیست. منصفانه است که بگوییم، میتوان منطق آنها را درک کرد. دی بروینه شاید در کمپین ۲۰۲۴-۲۵ در ۱۴ گل نقش داشته باشد، اما این آمار در مقایسه با استانداردهای فوقالعاده بالای او، نسبتاً پایین است و نمیتوان انکار کرد که این بازیکن بلژیکی مستعد مصدومیت، دیگر آن نیروی قدرتمندی که زمانی بود، نیست. کسانی مانند میکا ریچاردز استدلال کردهاند که دی بروینه هنوز چیزهای زیادی برای ارائه به سیتی داشت، اما پپ گواردیولا خود اذعان کرده است که تابستان گذشته با پایبندی به «گارد قدیمی» به شدت اشتباه کرده است، در حالی که باید تیم را جوان میکرد، و به وضوح این سرمربی کاتالان نمیخواهد دوباره همین اشتباه را تکرار کند. در نتیجه، یک اسطوره واقعی لیگ برتر کنار گذاشته شد. بنابراین، اگرچه ممکن است ظالمانه به نظر برسد، اما احتمالاً تصمیم درستی بود. منچستر سیتی با تصمیمی دشوار اما منطقی، دوران کوین دی بروینه را به پایان رساند تا به بازسازی تیم بپردازد.
برای ناپولی: B+
یک خرید هیجانانگیز برای مجموعهای از هواداران که هنوز قهرمانی غافلگیرکننده «اسکودتو» (لقب قهرمانی سری آ) را جشن میگیرند. دی بروینه قطعاً در حال افت است و نگرانیهایی در مورد آمادگی بدنی او وجود دارد، اما ما هنوز در مورد یکی از بهترین بازیسازان نسل او صحبت میکنیم و ناپولی او را به صورت رایگان به دست آورده است، که نکته اصلی اینجاست. فوتبال ایتالیا نیز باید با مجموعه مهارتهای خاص او سازگار باشد، زیرا سری آ کمتر از لیگ برتر آشفته است. بیشتر درباره هوش است تا شدت، و دی بروینه همچنان یکی از باهوشترین بازیکنان فوتبال است، یک هافبک تهاجمی که قادر به ارسال پاسهایی است که دیگران حتی نمیتوانند آنها را ببینند. آنتونیو کونته (سرمربی ناپولی) بدون شک خوشحال خواهد بود که میتواند برای شکستن خطوط دفاعی بسیار منظم سری آ، از بهترین پاسور تاریخ لیگ برتر استفاده کند. ناپولی با جذب رایگان کوین دی بروینه، یک ستاره جهانی را به تیم خود اضافه کرد که میتواند در سری آ بدرخشد.
برای دی بروینه: A+
یک انتقال فوقالعاده. در سن دی بروینه، اکثر اسطورههای زنده تصمیم میگیرند به یک «خانه بازنشستگی» پرسود در ریاض یا میامی بروند. اما دی بروینه از ابتدا اصرار داشت که هنوز میتواند در بالاترین سطح فوتبال بازی کند و اکنون قصد دارد این را در ناپل، یکی از پرشورترین و پرفشارترین محیطهای فوتبال جهان، ثابت کند. او که یک دهه گذشته را در ورزشگاه بیروح اتحاد (استادیوم منچستر سیتی) بازی کرده است، باید از این تجربه لذت ببرد، زیرا هر دو هفته یک بار در مقابل یک جمعیت واقعاً پر سروصدا در دیگو آرماندو مارادونا (استادیوم ناپولی) بازی خواهد کرد – و در عین حال در یکی از زیباترین و آشفتهترین شهرهای جهان زندگی خواهد کرد. اگر دی بروینه بتواند آماده بماند (و این یک «اگر» بزرگ است)، باید در ناپل انفجار کند. به هر حال، هواداران پیش از این اسکات مکتامینی را ستایش کردهاند. فقط فکر کنید دی بروینه در ناپل چه میتواند به دست آورد! این انتقال، فرصتی بینظیر برای کوین دی بروینه است تا ثابت کند هنوز هم در بالاترین سطح فوتبال دنیا جای دارد.
برای میلان: B
نشانهای غمانگیز دیگر از زوال یک نهاد بزرگ فوتبال که زمانی قدرتمند بود. قهرمان هفت باره اروپا در چند سال اخیر به یک باشگاه «فروشنده» تبدیل شده است. در واقع، میلان تنها توانست رایندرز را از آلکمار در تابستان ۲۰۲۳ خریداری کند، پس از اینکه اجازه داد ساندرو تونالی به نیوکاسل بپیوندد. اکنون، آنها باید به دنبال یک خرید ارزانقیمت دیگر باشند که بتواند جایگزین این ملیپوش هلندی شود – و این به هیچ وجه آسان نخواهد بود. رایندرز یکی از معدود نقاط روشن در یک فصل تاریک و ناامیدکننده در سن سیرو بود که به طرز شگفتانگیزی توانست جایزه بهترین هافبک سری آ را در یک تیم افتضاح که در جدول هشتم شد، به دست آورد. بنابراین، اگرچه میلان پول خوبی از فروش رایندرز، که تنها با ۲۰ میلیون یورو (۱۷ میلیون پوند/۲۳ میلیون دلار) خریداری شده بود، به دست آورده است، اما این بازیکن ۲۶ ساله به شدت دلتنگ خواهد شد.
برای سیتی: A
یک خرید بسیار هوشمندانه. ما البته در مورد یک مبلغ ناچیز صحبت نمیکنیم – اما این برای «کارفرمایان ابوظبی» سیتی ناچیز است، و ورود رایندرز بدون شک پتانسیل احیای خط هافبکی را دارد که فصل گذشته کمی بیروح به نظر میرسید. این بازیکن هلندی هم میتواند گل بزند و هم گل بسازد (او در مجموع فصل گذشته ۱۵ گل به ثمر رساند)، در حالی که نرخ کار و پاسهای او هر دو در سطح بالایی قرار دارند. سیتی اساساً یک ایلکای گوندوغان جدید را به خدمت گرفته است. منچستر سیتی با خرید تیجانی رایندرز، یک هافبک دینامیک و کامل را به ترکیب خود اضافه کرد که میتواند به موتور محرکه تیم پپ گواردیولا تبدیل شود.
برای رایندرز: A+
یک پیشرفت به موقع و هیجانانگیز در سطح کلاس. رایندرز شایسته بازی برای یک تیم نخبه اروپایی است تا یک تیم متوسط میلان، بنابراین جای تعجب نیست که او با نزدیک شدن به بهترین سالهای دوران حرفهایاش، از فرصت پیوستن به اتحاد استقبال کند. البته، او در سیتی با رقابت بیشتری برای جایگاه ثابت روبرو خواهد شد و پپ گواردیولا یکی از سختگیرترین مربیان تاریخ فوتبال است. با این حال، این احساس مدتهاست که وجود دارد که رایندرز توانایی تبدیل شدن به یکی از بهترین شماره ۸های فوتبال جهان را دارد – و او تمام شانسها را برای تحقق این پتانسیل با کمک مربی کاتالان دارد. این انتقال، فرصتی بینظیر برای رایندرز است تا در بهترین باشگاه جهان، به اوج پتانسیل خود دست یابد.
برای لیون: B-
یک خروج اجتنابناپذیر و ضروری. مشکلات مالی لیون در این مرحله به خوبی مستند شده است، بنابراین هیچ شانسی برای رد کردن هیچ پیشنهاد معقولی برای بازیکنی که تنها یک سال از قراردادش با باشگاه فرانسوی باقی مانده بود، وجود نداشت. در واقع، لیون تنها توانست شرکی را متقاعد کند تا سپتامبر گذشته یک سال قراردادش را تمدید کند تا خطر از دست دادن رایگان او در تابستان امسال را از بین ببرد. تنها مشکل اکنون: چگونه جایگزین چنین بازیکن فوقالعاده خلاقی کنیم که فصل گذشته ۲۰ پاس گل داد؟! لیون با این انتقال، با وجود از دست دادن یک ستاره جوان، توانست در وضعیت مالی دشوار خود، به سود مهمی دست یابد.
برای منچستر سیتی: A
یک ریسک حساب شده. شرکی از ۱۶ سالگی به عنوان یک سوپراستار بالقوه در نظر گرفته میشد، اما پنج سال طول کشید تا یکی از نخبگان اروپا او را جذب کند – و او تازه برای اولین بار برای فرانسه بازی کرده است. چرا؟ به دلیل نگرانیهای جدی در مورد نگرش و ثبات او. با این حال، شرکی از زمان بازگشت به تیم پس از حل و فصل وضعیت قراردادیش، برای لیون تماشایی بوده است. تنها دو بازیکن در پنج لیگ بزرگ اروپا، برونو فرناندز و رافینیا، شانسهای گلزنی بیشتری نسبت به شرکی در تمامی رقابتهای این فصل ایجاد کردهاند – و این بازیکن ۲۱ ساله ۱۳ بازی کمتر از این دو انجام داده است. هدف اصلی سیتی برای پر کردن جای خالی کوین دی بروینه بدون شک فلوریان ویرتز بود، اما آنها با شرکی، بازیکنی با استعداد تقریباً برابر – و با تقریباً یک سوم قیمت – را جذب کردند. منچستر سیتی با خرید رایان شرکی، یک استعداد بینظیر را با قیمتی مناسب به خدمت گرفت که میتواند به ستاره آینده تیم تبدیل شود.
برای شرکی: A
بهترین مکان برای تحقق پتانسیل کامل او. البته، رقابت شدیدی برای جایگاهها در اتحاد وجود خواهد داشت (حتی پس از جدایی دی بروینه)، اما این زمان ایدهآلی برای پیوستن به سیتی به نظر میرسد، با توجه به اینکه پپ گواردیولا قصد جوانسازی تیم خود را دارد. شرکی هنوز جوان است، البته، او هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد، اما تأثیر فوری که پس از ورود به عنوان یار تعویضی برای فرانسه در بازی هفته گذشته لیگ ملتها مقابل اسپانیا گذاشت، این تصور را تقویت کرد که او بازیکنی است که مصمم است زمان از دست رفته را جبران کند. شرکی بلافاصله وارد ترکیب اصلی گواردیولا نخواهد شود، اما امثال فیل فودن باید نگران جایگاههای اصلی خود باشند. سیتی یک بازیکن با استعداد نادر در کنترل توپ جذب کرده که به نظر میرسد در سال گذشته به بلوغ فکری رسیده است. انتظار میرود او در بین هواداران اتحاد بسیار محبوب شود.
برای ساندرلند: B
آنچه آنها تنها چند هفته پس از قهرمانی در پلیآف چمپیونشیپ نمیخواستند. کایرل لوئی دریفوس، مالک ساندرلند، مصمم بود یکی از عوامل کلیدی صعود آنها به لیگ برتر را حفظ کند. متأسفانه، جذابیت دنبال کردن مسیر برادرش جود (بلینگام) برای جوب مقاومتناپذیر بود. با این حال، ساندرلند میتواند خود را با این واقعیت دلگرم کند که اگر او به اهداف مشخص و قابل دستیابی در سیگنال ایدونا پارک (استادیوم دورتموند) دست یابد، در نهایت مبلغ رکوردشکن باشگاه را برای این بازیکن ۱۹ ساله تضمین خواهد کرد. همچنین لازم به ذکر است که ساندرلند ۱۵ درصد از مبلغ انتقال بعدی او را دریافت خواهد کرد، که اگر بلینگام حتی نصف برادرش در دورتموند موفق باشد، میتواند بسیار پرسود باشد. ساندرلند با فروش جوب بلینگام، با وجود میل باطنی، سود مالی خوبی کسب کرد و با بندهای آیندهنگرانه، آیندهاش را تضمین نمود.
برای دورتموند: B-
یک آزمایش پرهزینه برای دیدن اینکه آیا رعد و برق واقعاً دو بار در یک مکان میزند یا خیر. تصمیم دورتموند برای گرانترین بازیکن ۱۷ ساله تاریخ کردن جود، به طرز چشمگیری جواب داد، و این ملیپوش انگلیسی در نهایت در سال ۲۰۲۳ با مبلغ پایه ۱۰۳ میلیون یورو (۸۷ میلیون پوند/۱۱۷ میلیون دلار) به رئال مادرید پیوست. آنها اکنون به وضوح امیدوارند جوب نیز به همین اندازه سرمایهگذاری مناسبی باشد، و دلایل برای خوشبینی وجود دارد. جوب مانند برادر بزرگترش یک سوپراستار از پیش تعیین شده به نظر نمیرسد، اما پتانسیل او آشکار است. تنها دورتموند نبود که او را میخواست؛ آینتراخت فرانکفورت و لایپزیگ نیز به این هافبک «باکس تو باکس» علاقه داشتند، و در نتیجه، دورتموند مایل بود به معاملهای متعهد شود که میتواند بلینگام را به گرانترین خرید تاریخ باشگاه تبدیل کند. دورتموند با خرید جوب بلینگام، روی تکرار موفقیتهای گذشته با برادرش، جود، قمار بزرگی کرد.
برای بلینگام: B+
یک حرکت جسورانه. بلینگام به وضوح میخواهد خود را به عنوان یک بازیکن برتر تثبیت کند، اما مقایسهها با برادرش اکنون که او پس از انتخاب به عنوان بهترین بازیکن جوان چمپیونشیپ به دورتموند میپیوندد، حتی اجتنابناپذیرتر شده است. البته، روی دیگر سکه این است که ما در مورد باشگاهی صحبت میکنیم که نه تنها با برادرش بسیار خوب رفتار کرد، بلکه به پرورش استعدادهای جوان نیز شهرت دارد. جود تنها انگلیسیای نیست که در سیگنال ایدونا پارک به ستاره تبدیل شد؛ پیش از آن نیز جیدون سانچو بود، در حالی که جیمی گیتنز در حال حاضر پس از معروف شدن در دورتموند، آماده بازگشت به انگلیس با چلسی است. جوب به وضوح مطمئن است که در سالهای آینده نیز همین کار را خواهد کرد. جوب بلینگام با انتخاب دورتموند، راه برادرش را دنبال میکند تا در محیطی مناسب، به یک ستاره بزرگ تبدیل شود.
برای ولوز: B
یک جدایی مهم دیگر در طول دو هفته. ولوز پس از از دست دادن مهاجم ستاره خود، ماتئوس کونیا، به منچستر یونایتد، اکنون مدافع چپ اصلی خود را به منچستر سیتی میفروشد. البته، هیچ یک از این جداییها به خصوص غافلگیرکننده نیست. هر دو بازیکن همیشه از فرصت پیوستن به یک باشگاه بزرگتر استقبال میکردند، به ویژه در مورد آیت نوری، که به نظر میرسد کاملاً برای سیتی مناسب است. این ملیپوش الجزایری نیز از زمان پیوستن دائمی از آنژه در سال ۲۰۲۱ با تنها ۹.۸ میلیون پوند، به خوبی به ولوز خدمت کرده است. بنابراین، در حالی که این معامله قطعاً برای سیتی خوب به نظر میرسد، ولوز هنوز از بازیکنی که تنها یک سال از قراردادش باقی مانده بود، سود خوبی به دست آورده است، با پتانسیل ۵ میلیون پوند اضافه در آینده.
برای منچستر سیتی: A
راه حلی برای مشکل مدافع چپ آنها. چندکارگی یوشکو گواردیول به وضوح یکی از دلایل اصلی بود که سیتی حاضر شد برای جذب این مدافع سابق لایپزیگ در سال ۲۰۲۳ پول زیادی بپردازد، اما در نهایت، بهترین پست او مدافع میانی است و ورود آیت نوری به این معنی است که این بازیکن کروات اکنون میتواند به طور دائم در آنجا بازی کند. در واقع، آیت نوری ۲۴ ساله برای منچستر سیتی ساخته شده به نظر میرسد، زیرا او در مالکیت توپ عالی است (هیچ مدافعی فصل گذشته در گلهای لیگ برتر بیشتر از او نقش مستقیم نداشت) و همچنین در پس گرفتن توپ در مناطق بالای زمین بسیار ماهر است. مبلغ نیز اصلاً گزاف نیست، که این معامله را به یک حرکت تجاری عالی برای سیتی تبدیل میکند.
برای آیت نوری: A+
یک فرصت باورنکردنی. به ندرت پیش میآید که یک خرید جدید مستقیماً وارد ترکیب اصلی پپ گواردیولا شود، زیرا این مربی کاتالان به شدت سختگیر است، به این معنی که معمولاً یک دوره سازگاری لازم است. اما آیت نوری، نوعی مدافع کناری چند استعدادی است که سیتی از زمان خارج شدن ژائو کانسلو از برنامههایش، به شدت به دنبال آن بوده است. البته، او بیش از هر زمان دیگری تحت فشار قرار خواهد گرفت تا عملکرد خوبی داشته باشد، و کار دفاعی او تحت بررسی دقیق قرار خواهد گرفت، زیرا او تا حدودی مستعد اشتباهات کوچک در تمرکز است. اما در عین حال، آیت نوری باید به شدت از بازی زیر نظر گواردیولا، و بازی در کنار گروهی از بازیکنان بااستعداد، سود ببرد. برای این بازیکن، این فقط به نظر یک حرکت درست، در زمان درست است.
برای ایپسویچ: C
یک نتیجه اجتنابناپذیر از سقوط آنها از لیگ برتر. راستش را بخواهید، ایپسویچ احتمالاً حتی اگر در لیگ برتر میماند نیز دلاپ را در تابستان امسال از دست میداد، با توجه به نحوه جلب توجه او در یک تیم در حال تقلا، و همچنین بند فسخ قرارداد بسیار پایین او. «پسران تراکتور» (لقب ایپسویچ) البته سود خوبی از فروش این بازیکن که تابستان گذشته با ۲۰ میلیون پوند (۲۷ میلیون دلار) از منچستر سیتی خریداری شده بود، به دست آوردند، اما برخی نارضایتیها به دلیل تعیین قیمت درخواستی بسیار پایین برای چنین بازیکن ارزشمندی وجود خواهد داشت. ایپسویچ با فروش دلاپ، سود مالی خوبی کسب کرد، اما با توجه به پتانسیل بازیکن، میتوانست رقم بیشتری به دست آورد.
برای چلسی: B+
یک تصویر عالی از استراتژی جذب بازیکنان آنها. دلاپ جوان، بااستعداد و با پتانسیل بسیار بالا است. این واقعیت که او با قیمتی پایینتر در دسترس بود، او را به یک گزینه فوقالعاده جذاب برای تیمی که به شدت به یک مهاجم بهتر از نیکولاس جکسون (که فصل گذشته تنها ۱۰ گل به ثمر رساند) نیاز داشت، تبدیل کرد. دلاپ، که ۱۲ گل برای یک تیم سقوط کرده به ثمر رساند، یک تمامکننده بهتر از مهاجم سنگالی است و همچنین در نبردهای هوایی بسیار خطرناکتر است. این بازیکن ۲۲ ساله باید از بازی در کنار کول پالمر لذت ببرد – و بالعکس. دلاپ همان نوع مهاجم تهاجمی، فیزیکی و موثری است که چلسی فاقد آن بوده است. چلسی با جذب لیام دلاپ، یک مهاجم جوان و قدرتمند را به خدمت گرفت که میتواند به سرعت در خط حمله تیم تاثیرگذار باشد.
برای دلاپ: A
قطعاً انتخاب بسیار بهتری نسبت به پیوستن به منچستر یونایتد! دلاپ به طور غیرمنتظرهای مورد توجه چندین باشگاه قرار گرفت و در یک مقطع، به نظر میرسید در حال نزدیک شدن به انتقال به اولدترافورد است. با این حال، چلسی میتوانست چیزهای زیادی را به او پیشنهاد دهد که یونایتد نمیتوانست، از جمله مهمترین آنها، فوتبال لیگ قهرمانان اروپا. پست مهاجم نیز تنها پستی است که «بلوز» در آن گزینههای جذاب زیادی ندارد (فعلاً!). دلاپ به وضوح معتقد است که میتواند جایگاه جکسون را در خط حمله بگیرد – و حق با اوست. البته، او در استمفوردبریج تحت فشار بیشتری برای گلزنی خواهد بود تا در پورتمن رود (استادیوم ایپسویچ)، اما دلاپ، که برای برخی از بهترین مدافعان لیگ برتر یک دردسر واقعی بود، بدون شک توانایی درخشش در سطح بالاتر را دارد. تنها نگرانی جزئی، سابقه انضباطی اوست (او فصل گذشته ۱۲ کارت زرد دریافت کرد) اما این را میتوان تا حدی به سرخوردگی ناشی از بازی تکنفره در خط حمله برای یک تیم ضعیف نسبت داد. میتوان گفت، او در چلسی باید احساس راحتی بیشتری کند و پتانسیل خود را به نمایش بگذارد.
برای ولوز: B+
بدون شک یک جدایی ناامیدکننده. کونیا از زمان ورود به مولینو (استادیوم ولوز) در دسامبر ۲۰۲۲ با ۳۳ گل در ۹۲ بازی در تمامی رقابتها، عنصر کلیدی در خط حمله ولوز بوده است. با این حال، با توجه به کیفیت عملکرد او، همیشه احتمال جداییاش وجود داشت و به لطف بند فسخ قرارداد نسبتاً سنگین، سود خوبی از بازیکنی که با ۳۵ میلیون پوند (۴۷ میلیون دلار) خریداری شده بود، به دست آمد. همچنین باید اشاره کرد که ولوز در مورد ساختار پرداختها پای خود را سفت کرد. جایگزینی کونیا البته کار سختی خواهد بود، اما ولوز در طول چهار بازی محرومیت او در فصل گذشته به خوبی بدون او کنار آمد و شاید حتی در سطح هیئت مدیره، کمی آسودگی خاطر از یافتن کسی که حاضر است چنین مبلغ قابل توجهی را برای چنین شخصیت «انفجاری» بپردازد، وجود داشته باشد. ولوز با وجود از دست دادن ستاره خط حملهاش، با یک معامله پرسود و مدیریت قاطع، توانست بیشترین بهره را از این انتقال ببرد.
برای یونایتد: B
یک ریسک – اما ریسکی که چارهای جز انجام آن نبود. بیایید صادق باشیم، اولدترافورد دیگر جذابترین مقصد برای بازیکنان برتر نیست. زمین در حال فروپاشی است، مالکان «منزجرکننده» هستند، هواداران «شورشی» هستند و تیم وحشتناک است، که با شکست شرمآور مقابل تاتنهام (که همیشه میبازد!) به اوج خود رسید و به این معنی است که یونایتد حتی برای فصل آینده فوتبال اروپایی را هم پیش رو ندارد. در این شرایط، آنها در جذب یکی از هیجانانگیزترین مهاجمان لیگ برتر، خوب عمل کردهاند. بنابراین، در حالی که نگرانیهایی در مورد «فیوز کوتاه» کونیا و این واقعیت که او قبل از پیوستن به ولوز در اتلتیکو مادرید شکست خورد، وجود دارد، او با آغوش باز در اولدترافورد مورد استقبال قرار خواهد گرفت – به خصوص که مجموعه مهارتهای او به نظر میرسد برای نقش شماره ۱۰ سمت چپ در سیستم ۳-۴-۲-۱ روبن آموریم (مربی جدید منچستر یونایتد) بسیار مناسب است. البته یک نگرانی وجود دارد: اینکه کمتر بازیکنی در لیگ برتر بیشتر از کونیا در طول بازیها «قدم میزند»! منچستر یونایتد با ریسکی بزرگ، یک مهاجم باکیفیت را به خدمت گرفت تا شاید بتواند وضعیت فعلی تیم را تغییر دهد.
برای کونیا: B-
در ظاهر، تصمیمی عجیب. کونیا گفته بود که میخواهد ولوز را برای کسب عناوین قهرمانی ترک کند و پیش از این با تیمهای بسیار قویتری از یونایتد، از جمله آرسنال و لیورپول، در ارتباط بوده است. با این حال، گفته میشود که بسیاری از تیمهای بزرگ به دلیل «سر داغ» او (اشاره به زود عصبانی شدن)، از جذبش منصرف شدند، که با توجه به اینکه او فصل گذشته در مجموع شش بازی محروم شد، منطقی به نظر میرسد. در نتیجه، گزارش شده است که کونیا عملاً با یک انتخاب ساده روبرو شد: منچستر یا عربستان سعودی؟ اگر واقعاً اینطور بود، باید از او تمجید کرد که گزینه سختتر اما بالقوه پاداشبخشتر (حداقل از منظر ورزشی!) را انتخاب کرده است. یونایتد، با تمام مشکلاتش، همچنان یک باشگاه بزرگ است، و اگر این بازیکن برزیلی بتواند فرمش در ولوز را در اولدترافورد تکرار کند، به سرعت به محبوب هواداران «طولانی مدت رنج کشیده» تبدیل خواهد شد که به دنبال یک بت جدید هستند. از سوی دیگر، بازیکنان با استعدادتر از کونیا در «فاضلابی» که «تئاتر رویاها» (لقب اولدترافورد) در طول یک دهه گذشته به آن تبدیل شده، غرق شدهاند... انتقالی پرخطر برای کونیا که میتواند او را به ستاره جدید یونایتد تبدیل کند، یا به سرنوشت بسیاری از بازیکنان گذشته این باشگاه دچار سازد.
برای بایر لورکوزن: D
یک نشانه غمانگیز دیگر از پایان یک دوران کوتاه اما موفق. ژابی آلونسو به برنابئو رفته است، جایی که او جای کارلو آنچلوتی را به عنوان سرمربی رئال مادرید گرفته است، در حالی که اکنون یکی از اجزای کلیدی تیم بیشکست «دوگانه» (جام حذفی و لیگ) او، راهی آنفیلد شده است. چنین جداییهایی البته همیشه اجتنابناپذیر بود؛ دستاوردهای تاریخی لورکوزن هرگز از دید نخبگان اروپا پنهان نمیماند. یکی از جنبههای ناامیدکننده خروج فریمپونگ این است که بند فسخ قرارداد او بسیار پایین بود – به خصوص که سلتیک (باشگاه سابق او) مستحق ۵ میلیون پوند (۶.۷ میلیون دلار) از این مبلغ است. فریمپونگ به خوبی به لورکوزن خدمت کرده است، اما باشگاه میتوانست به راحتی دو برابر این مبلغ را برای چنین بازیکن بااستعداد ۲۴ ساله در بازار آزاد به دست آورد. بایر لورکوزن با جدایی فریمپونگ، یکی از مهرههای کلیدی خود را با مبلغی کمتر از ارزش واقعیاش از دست داد.
برای لیورپول: A
بهترین پادزهر برای از دست دادن ترنت الکساندر-آرنولد به رئال مادرید. در واقع، سخت است که جایگزینی هیجانانگیزتر از او پیدا کنیم. فریمپونگ مانند الکساندر-آرنولد در ارسال پاسها تبحر ندارد، اما یک دریبلزن بهتر است و تهدید تهاجمی بسیار بیشتری دارد. او نه تنها در دو سال گذشته بیشتر از بازیکن انگلیسی پاس گل داده است، بلکه فریمپونگ در همان دوره در مجموع در ۳۸ گل (گل یا پاس گل) در تمامی رقابتها، بیشتر از هر مدافع راست دیگری در پنج لیگ بزرگ اروپا نقش داشته است. در این راستا، این مبلغ باید یک «سرقت» مطلق تلقی شود و خاطرات انتقال سریع برای فعال کردن بند فسخ الکسیس مک آلیستر در برایتون چند سال پیش را زنده میکند. تنها نگرانی این است که فریمپونگ به وضوح برای بازی به عنوان «وینگبک» مناسبتر است تا «فولبک» (او اغلب شبیه به یک وینگر به نظر میرسد!)، که باعث میشود از خود بپرسیم آیا آرنه اسلات تغییر سیستم را در نظر دارد، در حالی که برخی پیشنهاد دادهاند که او حتی میتواند جانشین محمد صلاح در سمت راست خط حمله شود. با این حال، فریمپونگ مهارتهای لازم را برای تبدیل شدن به یک محبوب فوری هواداران در آنفیلد دارد. لیورپول با این خرید هوشمندانه، نه تنها جایگزینی مناسب برای الکساندر-آرنولد پیدا کرد، بلکه یک ستاره هجومی به تیم خود افزود.
برای فریمپونگ: A
یک انتقال «دیرینه» به لیورپول. فریمپونگ در اوایل این فصل فاش کرد که در نوجوانی نزدیک بود به «قرمزها» بپیوندد، اما در عوض با منچستر سیتی قرارداد بست. او هرگز برای تیم اصلی در اتحاد به میدان نرفت، اما اکنون در موقعیت ایدهآلی قرار دارد تا دیرتر به یک ستاره لیگ برتر با لیورپول تبدیل شود. فریمپونگ با رقابت سختی برای جایگاه مدافع راست از سوی کونور بردلی روبرو خواهد شد، اما نکته اصلی این است که او احتمالاً در سازگار شدن با محیط جدید مشکلی نخواهد داشت، با توجه به اینکه یک مربی هلندی و سه همتیمی هلندی در مرسیساید خواهد داشت. او فرصتی بینظیر برای درخشش در سطح اول فوتبال انگلیس و تحقق رویاهایش دارد.
برای لیورپول: D
یک جدایی ویرانگر – همانطور که فضای تند و تیز آنفیلد در اولین حضور الکساندر-آرنولد در مقابل «کاپ» (جایگاه هواداران لیورپول) پس از تأیید جدایی قریبالوقوع او، به وضوح نشان داد. تصمیم مدافع راست لیورپول طیف وسیعی از واکنشها را برانگیخته است، اما یک چیز که همه میتوانند در مورد آن موافق باشند این است که از دست دادن باارزشترین دارایی لیورپول به یکی از رقبای بزرگ اروپاییشان به صورت رایگان، از نظر اقتصادی و ورزشی فاجعهبار خواهد بود. مالکان و مدیران هیئت مدیره باید سهم خود را از تقصیر برای اجازه دادن به این اتفاق بپذیرند، حتی اگر آنها موفق شدند ۱۰ میلیون یورو (۸.۴ میلیون پوند/۱۱.۳ میلیون دلار) دریافت کنند تا او بتواند قبل از جام باشگاههای جهان به مادرید بپیوندد. به هر حال، الکساندر-آرنولد تنها بازیکن ستارهای نبود که قراردادش در این فصل به پایان میرسید! لیورپول با جدایی الکساندر-آرنولد به رئال مادرید، یک ضربه سنگین ورزشی و اقتصادی متحمل شد که مسئولیت آن بر عهده مدیریت باشگاه است.
برای رئال مادرید: A
رئال مادرید در متقاعد کردن بازیکنان در سطح جهانی برای اتمام قراردادشان و سپس جذب آنها بدون پرداخت هزینههای سنگین، استاد شده است. دیوید آلابا، آنتونیو رودیگر و کیلیان امباپه همگی در فصول اخیر به صورت رایگان به سانتیاگو برنابئو آمدهاند، و الکساندر-آرنولد نیز جدیدترین استعداد برتری است که با رویکرد پادشاهان فوتبال اروپا – و همچنین شانس بازی در کنار دوست خوبش جود بلینگام – تغییر مسیر داده است. الکساندر-آرنولد به وضوح یک نوع مدافع راست بسیار متفاوت از دنی کارواخال است و نگرانیهایی در مورد کار دفاعی او وجود دارد، اما این بازیکن انگلیسی باید به عنوان یک «وینگبک» در سیستم ۳-۴-۲-۱ مورد علاقه مربی جدید ژابی آلونسو، بدرخشد. علاوه بر این، با طیف پاسدهی باورنکردنیاش، الکساندر-آرنولد میتواند در طول بازیها به داخل زمین حرکت کرده و به عنوان نوعی بازیساز عمیق عمل کند که رئال مادرید از زمان بازنشستگی تونی کروس در تابستان گذشته، فاقد آن بوده است. اساساً، این معامله برای «لوس بلانکوس» هیچ نقطه ضعف واقعی ندارد – حتی اگر پرداخت ۳ میلیون یورو به ازای هر بازی برای بازی او در مرحله گروهی جام باشگاههای جهان دیوانگی باشد! با این حال، این نشان میدهد که رئال مادرید چقدر مشتاق او بوده است. رئال مادرید با جذب الکساندر-آرنولد، یک خرید استراتژیک و کمهزینه انجام داد که میتواند به ترکیب تیم ژابی آلونسو قدرت بینظیری ببخشد.
برای الکساندر-آرنولد: B
یک حرکت جسورانه. الکساندر-آرنولد قرار بود کاپیتان بعدی لیورپول شود. در عوض، او با ترک باشگاه به صورت رایگان – و پیوستن به رئال مادرید، باشگاهی که در چند سال گذشته بدبختی زیادی را بر «قرمزها» تحمیل کرده – میراث خود را خدشهدار کرده است. در نتیجه، یک پسر محلی که میخواست مانند استیون جرارد به یک اسطوره لیورپول تبدیل شود، به احتمال زیاد با همان بیاحترامی هواداران مانند مایکل اوون مواجه خواهد شد. الکساندر-آرنولد البته از همه اینها آگاه بود. او به شدت میدانست که نحوه خروجش چگونه درک خواهد شد – و او این کار را انجام داد، به این معنی که احتمالاً برای سوتهای تلخ و انتقادات تند که دریافت کرده، آماده بود. جذابیت رئال مادرید برای او بیش از حد قوی بود، به خصوص که او معتقد است که آنها میتوانند به او در تحقق رویایش برای بردن توپ طلا کمک کنند. او البته هیچ شانسی برای انجام این کار ندارد، اما تنها این واقعیت که این هدف اصلی او اکنون است، همه چیز را در مورد طرز فکر جدید الکساندر-آرنولد به شما میگوید. او میخواهد خود را به اوجهای جدیدی برساند و بدون شک معتقد است که بازی در پرفشارترین محیط فوتبال جهان به او در این راه کمک خواهد کرد.
برای لورکوزن: D
انتقالی سخت برای پذیرش. لورکوزن به نظر میرسد از دست دادن فلوریان ویرتز به بایرن مونیخ را با افزایش قیمت این هافبک تهاجمی، که قرار است در روزهای آینده به آنفیلد بپیوندد، جلوگیری کرده است. با این حال، آنها نتوانستند جلوی انتقال تاه به مونیخ را بگیرند، با توجه به اینکه قرارداد او در حال اتمام بود. با این حال، اگرچه ممکن است در بایآرنا (استادیوم لورکوزن) حسرتهایی بابت عدم تلاش بیشتر برای فروش تاه در تابستان گذشته وجود داشته باشد، اما تمایل آنها برای حفظ یکی از ستونهای قهرمانی تاریخی «دوگانه» (بدون شکست) خود برای یک رقابت جدی در لیگ قهرمانان اروپا، قابل درک بود. و گذشته از آن، لورکوزن بیش از ارزش پولی که برای تاه پرداخت کرده بود، از او بهره برد؛ بازیکنی که ۱۰ سال پیش با ۷.۵ میلیون یورو (۶.۳ میلیون پوند/۸.۵ میلیون دلار) از هامبورگ به خدمت گرفته شده بود – واقعیتی که باید تا حدی از تلخی پیوستن رایگان این مدافع میانی به بایرن بکاهد.
برای بایرن: A
یک انتقال رایگان فوقالعاده. برای مدت طولانی در این فصل، به نظر میرسید که تاه قطعاً به بارسلونا خواهد پیوست، اما مشکلات مالی کاتالانها این معامله را به هم زد و به بایرن اجازه داد تا وارد عمل شود. تاه باید یک اضافه فوقالعاده به تیم وینسنت کمپانی (مربی بایرن) باشد. در واقع، او اساساً جای اریک دایر (بازیکن سابق تاتنهام که به موناکو رفت) را گرفته است – که با تمام احترامی که برای بازیکن سابق تاتنهام قائل هستیم، یک ارتقاء بزرگ است. البته، دایوت اوپامکانو و کیم مین-جائه فصل گذشته در مرکز خط دفاع بایرن عملکرد خوبی داشتند، اما آنها اکنون برای حق بازی در کنار تاه رقابت خواهند کرد، تاه که همچنان یکی از کلاسیکترین و مقتدرترین مدافعان میانی آلمان است. تاه ممکن است ۲۹ ساله باشد، اما این ملیپوش آلمانی سالهای زیادی در بالاترین سطح بازی خواهد کرد. بایرن مونیخ با جذب رایگان جاناتان تاه، یک مدافع میانی مستحکم و باتجربه را به خط دفاع خود اضافه کرد.
برای تاه: A-
یک حرکت غیرمنتظره. پس از یک دهه حضور در لورکوزن، تاه به وضوح احساس میکرد که زمان جدایی فرا رسیده است و انصافاً میتوان دلیل آن را درک کرد. هیچ چیزی نمیتوانست بهتر از کمپین بدون شکست ۲۰۲۳-۲۴ باشد – به ویژه با ژابی آلونسو، مربی الهامبخش، که به رئال مادرید رفته بود، اتفاقی که از تابستان گذشته در حال وقوع بود. این گمانهزنی همچنان وجود دارد که تاه مایل به انتقال به بارسلونا بود، اما بایرن نیز یکی از باشگاههای نخبه اروپا است و تاه بدون شک معتقد است که «باواریاییها» به او همان فرصت را برای کسب اولین عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا به او میدهند که «بلاستارانا» (لقب بارسلونا) میدادند. تنها ناامیدی از دیدگاه او این است که ویرتز به او در آلیانز آرنا (استادیوم بایرن) نخواهد پیوست! جاناتان تاه با پیوستن به بایرن مونیخ، فصل جدیدی را در دوران حرفهای خود آغاز میکند و به دنبال کسب افتخارات بیشتر است.
برای بورنموث: B
احساسات متناقض. هوییسن تنها تابستان گذشته به ورزشگاه «ویتالیتی» (استادیوم بورنموث) آمد و یک فصل آغازین عالی داشت – که طی آن با گل پیروزیبخش مقابل اسپرز در دسامبر، به جوانترین گلزن تاریخ بورنموث در لیگ برتر تبدیل شد. بنابراین، دیدن جدایی زودهنگام او غمانگیز است. با این حال، «چریها» (لقب بورنموث) موفق شدند سود کلانی از بازیکنی که کمتر از ۱۲ ماه پیش با هوشمندی از یوونتوس تنها با ۱۲.۸ میلیون پوند (۱۷.۱ میلیون دلار) خریداری شده بود، به دست آورند – که تقریباً خلاصه مدل کسب و کار درخشان بورنموث است. بورنموث بار دیگر ثابت کرد که یک باشگاه نمونه در زمینه مدیریت نقل و انتقالات است و از فروش هوییسن، سود مالی هنگفتی کسب کرد.
برای رئال مادرید: A
تقویت دیرهنگام در خط دفاعی. رئال مادرید بهای سنگینی برای نادیده گرفتن احمقانه نیاز به جذب یک مدافع میانی در تابستان گذشته پرداخت، زیرا در آن مقطع مشخص بود که خط دفاعی آنها نیاز به جوانسازی دارد. در نتیجه، تیم کارلو آنچلوتی با عدم دسترسی به دیوید آلابا و ادر میلیتائو برای بخش قابل توجهی از فصل، ضربه سختی خورد. بنابراین، هوییسن یک گزینه ایدهآل است. او جوان، بااستعداد و با وجود هلندی بودن، سالهای اولیه عمر خود را در اسپانیا گذرانده است، به این معنی که نیازی به زمان برای سازگاری نخواهد داشت. در این راستا، هوییسن، که مورد توجه بسیاری از باشگاههای برتر لیگ برتر نیز قرار گرفته بود، میتواند یک خرید ارزانقیمت باشد.
برای هوییسن: A+
صعود سریع به شهرت. از بورنموث تا برنابئو در کمتر از یک سال، یک مسیر حرفهای قابل توجه است! با این حال، در طول دوره قرضیاش در رم در نیمه دوم فصل ۲۰۲۳-۲۴ سری آ، مشخص بود که هوییسن یک استعداد خاص است. به ندرت دیده میشود که چنین مدافع میانی مسلطی در نبردهای هوایی، در کنترل توپ نیز اینقدر راحت باشد و جای تعجب نیست که لیورپول نیز او را میخواست، زیرا واقعاً شباهتی به ویرجیل فن دایک دارد. با این حال، این ملیپوش تازهوارد اسپانیا همیشه قرار بود در رئال مادرید سر از در آورد. اگرچه هوییسن در دوران حضورش در آکادمی جوانان مالاگا، پیشنهاد «لوس بلانکوس» را رد کرد زیرا احساس میکرد بازی دفاعی او با یک دوره در ایتالیا بیشتر سود خواهد برد، اما این یک نوجوان است که با الگوبرداری از سرخیو راموس بزرگ شد و او واقعاً میتواند در مسیر قهرمان خود قدم بگذارد و برای بیش از یک دهه به یک بازیکن ثابت رئال تبدیل شود. دین هوییسن با پیوستن به رئال مادرید، رؤیای خود را تحقق بخشید و پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترین مدافعان جهان را دارد.
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹ماتئو رتگی؛ انتقال نجومی آقای گل سری آ به القدسیه و سود ۶۸ میلیون یورویی آتالانتا
🔹برنامه کامل و پخش زنده بازیهای رئال مادرید در لالیگا، لیگ قهرمانان و کوپا دل ری
🔹بازگشت بزرگ جردن هندرسون به لیگ برتر! برنتفورد کاپیتان سابق لیورپول را به خدمت گرفت
🔹آینده نامشخص داروین نونیز: آیا مهاجم لیورپول به ناپولی میپیوندد؟
🔹ناامیدی اینتر از جذب آردون یاشاری؛ رقابت با آث میلان شکست خورد و تمرکز روی ژوئل اوردونیِز!
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود