<strong>جک مکگلین</strong>، هافبک جوان تیم ملی آمریکا، با پای چپ بینظیرش تواناییهایی دارد که کمتر بازیکنی از آن برخوردار است. اما برچسب «بازیکن لوکس» و ضعفهای دفاعی، او را به چالش کشیدهاند. اکنون مکگلین مصمم است تا با اثبات خود، جایگاهی در تیم ملی برای حضور در جام جهانی به دست آورد و تمام تصورات غلط را تغییر دهد.
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود
در دیدار دوستانه تیم ملی آمریکا مقابل ترکیه، تنها چند ثانیه طول کشید تا جک مکگلین تواناییهای خارقالعاده خود را به نمایش بگذارد. این یک راز نبود و اگر تیم ملی ترکیه پیش از بازی او را به درستی آنالیز کرده بود، هرگز چنین فرصتی به او نمیداد. دفترچه راهنمای مکگلین بارها و بارها به «پای چپ کلاس جهانی» او اشاره میکند و با دادن فضا به این پای چپ، ترکیه به مکگلین اجازه داد تا جادو کند.
اینها تواناییهای مکگلین هستند، اما وقتی صحبت از او به میان میآید، همیشه یک «اما» بزرگ وجود دارد. بحث بیشتر بر سر کارهایی است که او نمیتواند انجام دهد، نه آنچه با پای چپ فرازمینیاش از عهده آن برمیآید، بهخصوص زمانی که توپ به پای چپش نمیرسد.
بسیاری میگویند «او به اندازه کافی سرعتی نیست» یا «غریزه دفاعی ندارد». آمار و ارقام نیز تا حدی این ادعاها را تأیید میکنند. برخی او را «بازیکن لوکس» مینامند؛ بازیکنی که در یک مهارت خاص در سطح نخبگان قرار دارد، اما در سایر جنبههای مهم فوتبال کمبودهایی دارد. آیا میتوان یک «بازیکن لوکس» را در تیم ملی تحمل کرد؟ آیا این تعریف همان لوکسگرایی نیست؟ آیا بازیکنی با این برچسبها میتواند به بالاترین سطح برسد؟
اینها تصورات بیرونی درباره اوست. مکگلین همه اینها را میفهمد و میداند. اما در مصاحبهای اختصاصی با GOAL، او به وضوح اعلام کرد که از این برچسبها متنفر است و آنها را کاملاً رد میکند. او مصمم است که این را نیز ثابت کند.
مکگلین با سرعتی که نشان میداد حرفهایش درست است، از جایش بلند شد و گفت: «مردمی که فکر میکنند من کُند هستم، نمیدانند چه میگویند. شما میبینید که مردم میگویند "او کُند است." اما آیا گل من را دیدید؟ آیا هیچ یک از گلهای من را در این فصل دیدهاید؟ من با سرعت به سمت توپ میروم و به آن میرسم. مردم نمیدانند من چه تواناییهایی دارم. آنها فقط فکر میکنند من کُند هستم.»
تغییر این تصورات، در نهایت، سرنوشت مکگلین را رقم خواهد زد. او با توپ کارهایی میتواند انجام دهد که هیچ بازیکن دیگری در تیم ملی آمریکا قادر به انجام آنها نیست. او یک پاسور نخبه و واقعی است. تطبیقپذیری او به سرعت در حال تبدیل شدن به یک امتیاز بزرگ است. شاید از همه مهمتر، او یکی از معدود بازیکنان فوتبال آمریکا است که میتواند تماشاگران را از جای خود بلند کند. او با شوتهای راه دور خود که بارها در ویدیوهای خلاصه فصل به نمایش درخواهند آمد، این کار را به عادت تبدیل کرده است.
با این حال، مکگلین منتقدانی هم دارد. برای منتقدانش، این فقط یک نظر است، اما برای مکگلین، کاملاً شخصی است. حضور در جام جهانی در خطر است و باید دیدگاهها را تغییر داد. برای مکگلین، این مسیر از تابستان امسال و با حضور تیم ملی آمریکا در گلد کاپ آغاز میشود، جایی که مهمترین بخش دوران حرفهای او تا به امروز رقم خواهد خورد.
او میگوید: «من اینجا هستم تا جایگاهی برای خودم پیدا کنم. من یک بازیکن جوان لیگ MLS هستم و تلاش میکنم تا اینجا جایی برای خود در تیم ملی به دست آورم و به تیم جام جهانی بروم. نمیتوانم فقط بگویم: 'اوه، خوشحالم که یک گل خوب زدم.' من این را میخواهم، میفهمید؟ من واقعاً آن را میخواهم و همه آن را میخواهم.»
مکگلین برای اولین بار در دوران راهنمایی متوجه شد که چیزی در او متفاوت است. او کاری را انجام میداد که همیشه میکرد، کنترل بازی را در دست میگرفت، و این کار آنقدر خوب انجام میشد که در نهایت داور مجبور به مداخله شد. به او گفته شد: «دیگر گل نزنید.» همین کافی بود تا او به تفاوتش پی ببرد.
او اکنون میتواند اعتراف کند که بسیاری از این تواناییها ذاتی هستند. کارهایی وجود دارد که او میتواند انجام دهد و عملاً قابل آموزش نیستند. نحوه اندازهگیری توپ با پای چپش؟ این یک هدیه الهی است، اما او سالها آن را نیز به خوبی پرورش داده است.
او میگوید: «قطعاً، بخشی از آن طبیعی است. بخشی هم این است که 'اوه، من میدانم چگونه این کار را انجام دهم' چون احساس میکنم بارها این کار را کردهام. از برخی جهات، من فقط میتوانم چیزها را ببینم، و احساس میکنم قبلاً آنها را دیدهام. و بعد به یاد میآورم که روی آن کار کردهام. بخشی از آن همین است، اما بخشی هم این است که میگویم 'اوه، من با این توانایی به دنیا آمدم.'»
«همه چیز به اعتمادی که به خودم دارم برمیگردد. من تمام زندگیام روی این کار کردهام، پس چرا به خودم برای انجام آن اعتماد نکنم؟ من یک جوانم، اما چرا باید ترسو یا محتاط بازی کنم؟ این من نیستم. من قبلاً آن را نشان دادهام. من چیزهای جدید را امتحان خواهم کرد و اگر موفقیتآمیز بود، عالی است. اگر نه، میدانید که دوباره امتحان میکنم تا زمانی که موفق شود. این طرز فکر من است.»
میل مکگلین به امتحان کردن چیزهای جدید، منجر به دو گل فوقالعاده برای تیم ملی آمریکا در سال جاری شد. اولین گل او در ژانویه به ثمر رسید، زمانی که یک شوت خیرهکننده از فاصله ۳۰ یاردی را مقابل ونزوئلا به تور دروازه فرستاد تا گل اول بازی را بزند. آن گل، با وجود دشواریاش، نسبتاً ساده هم بود. به مکگلین فضای زیادی داده شد و او از آن به بهترین نحو استفاده کرد.
گل دوم او حتی دشوارتر بود. مکگلین که در کناره زمین صاحب توپ شده بود، چند لمس توپ انجام داد و سپس به داخل زمین کات زد و توپ را روی پای چپش قرار داد. اشتباهی از سوی تیم ملی ترکیه که تنها میتوانستند helpless تماشا کنند، در حالی که مکگلین توپ را به دورترین گوشه دروازه فرستاد؛ کاری که کمتر کسی میتواند انجام دهد. با آن گل، او به سومین بازیکن در ۳۰ سال اخیر تبدیل شد که دو گل اول خود را برای تیم ملی آمریکا از خارج از محوطه جریمه به ثمر میرساند.
این گلها شانسی نبودند. هر دو گل او در لیگ MLS این فصل از خارج از محوطه جریمه به ثمر رسیدند، همچنین شوت راه دور او در جام اوپن آمریکا. در طول شش ماه گذشته، مکگلین پنج گل از راه دور برای باشگاه و تیم ملی به ثمر رسانده که همه آنها با همان پای چپ قدرتمندش بوده است. پاس گل او در برد ۵ بر صفر تیم ملی آمریکا مقابل ترینیداد و توباگو در بازی افتتاحیه گلد کاپ در یکشنبه شب نیز با همان پا ارسال شد.
اما باز هم، اینها کارهایی هستند که مردم میدانند او میتواند انجام دهد. حالا، در مورد کارهایی که مردم فکر میکنند او نمیتواند انجام دهد، صحبت کنیم.
جی-زی (Jay-Z) زمانی گفت: «مردان دروغ میگویند، زنان دروغ میگویند، اما اعداد دروغ نمیگویند.» آمار و ارقام، از بسیاری جهات، منتقدان مکگلین را تأیید میکنند. طبق FBRef، مکگلین تقریباً در هر دسته تهاجمی در سطح نخبه قرار دارد. در مقایسه با سایر هافبکها، او در ۹۰ درصد بالایی یا بهتر در شوتها، پاس گلهای مورد انتظار، حرکتهای منجر به شوت، تلاش برای پاس و پاسهای پیشرونده قرار دارد. این بازیکنی است که با توپ، جریان بازی را کنترل میکند و همانطور که اشاره شد، میتواند یک بازی را با یک شوت راه دور به نفع تیمش تغییر دهد.
با این حال، هرچقدر آمار تهاجمی او خوب است، آمار دفاعیاش به همان اندازه ناامیدکننده است: مکگلین در هر معیار دفاعی کلیدی، در ۲۱ درصد پایینتر یا کمتر قرار دارد.
ممکن است اعداد دروغ نگویند، اما شاید کل داستان را نیز روایت نکنند. این پیامی است که مکگلین desperately میخواهد آن را منتقل کند.
او میگوید: «نحوه بازی من این است که وقتی نیاز باشد، سرعت میگیرم. وقتی نیاز باشد، در موقعیت صحیح قرار میگیرم. گل من را مقابل ترکیه ببینید: من از کنار یک بازیکن با سرعت عبور میکنم. میدانم که سریعترین فرد دنیا نیستم و کاملاً آگاه هستم که این بزرگترین ویژگی من نیست. اما این را هم میدانم که به راحتی از من عبور نخواهند کرد.»
«بازی ترکیه را تماشا کنید. من چهار از پنج دوئلی را که در آن شرکت کردم، بردم. فکر میکنم خیلی خوب دفاع کردم.»
چه چیزی نقطه نظر مکگلین را تقویت میکند؟ تغییر موقعیت اخیر او. در بازی مقابل ترکیه و سپس مقابل سوئیس، او به عنوان یک وینگر معکوس بازی کرد. برای هیوستون دینامو نیز، او عموماً به عنوان یک هافبک تهاجمیتر به میدان میرود. این بسیار متفاوت از نقشی است که قبلاً در فیلادلفیا یونیون داشت، جایی که او بخشی از یک تیم متشکل از بازیکنان آکادمی بود که بخش بزرگی از تیم ملی آمریکا را تشکیل میدهند.
از بسیاری جهات، این موضوع به مکگلین کمک کرده تا راحتتر در تیم ملی آمریکا جا بیفتد. از سوی دیگر، این اتفاق احساسات منفی او را که به ژانویه برمیگردد، دوباره زنده میکند.
در طول چند سال گذشته، مکگلین اغلب با تیمهای اروپایی لینک میشد. اما این انتقال هرگز به وقوع نپیوست. همیشه به نظر میرسید که فیلادلفیا یونیون تنها ایستگاه اول مکگلین خواهد بود، نه ایستگاه پایانی. آن ایستگاه اول، زودتر از آنچه مکگلین انتظار داشت به پایان رسید و او حاضر است اعتراف کند که پایان خوشایندی نداشت.
در ماه فوریه، تنها چند هفته پس از به ثمر رساندن آن گل در اردوی ژانویه تیم ملی آمریکا، مکگلین با مبلغ ۲.۱ میلیون دلار به هیوستون دینامو منتقل شد. یونیون در همین حال، بندی را برای دریافت درصدی از فروش آینده او در صورت انتقال به اروپا حفظ کرد. این انتقال بسیاری را شوکه کرد. ارنست تانر، مدیر ورزشی یونیون، این موضوع را در بیانیهای توضیح داد.
او گفت: «در حال حاضر، ما معتقدیم این حرکت هم برای باشگاه و هم برای جک بهترین است و به ما اجازه میدهد از عواید قابل توجه آن برای سرمایهگذاری مجدد و بهبود لیست بازیکنانمان استفاده کنیم، در حالی که او را در محیطی مناسب با سبک بازی و توسعه مداومش قرار میدهیم. ما شک نداریم که او از یک حرفه موفق لذت خواهد برد و مشتاقانه سفر او را دنبال خواهیم کرد.»
چند ماه بعد، مکگلین تا حدی این اتفاق را هضم کرده است. از نظر تاکتیکی، او بهترین گزینه برای سبک پرس یونیون نبود. بازی او به در اختیار داشتن توپ بستگی دارد. یونیون راهی برای کار کردن با این سبک پیدا نکرد و با انجام این معامله، هم مبلغ قابل توجهی دریافت کرد و هم در صورت پیشرفت او در تیمی مانند دینامو که مناسب سبک بازی اوست، احتمالاً درآمد دومی نیز خواهد داشت.
مشکل اینجاست که مکگلین میگوید، هیچ کس هرگز این موضوع را برای او توضیح نداد.
او میگوید: «از نظر تاکتیکی، مطمئناً منطقی بود، اما قطعاً میتوانست بهتر مدیریت شود. هیچ کس از فیلادلفیا حتی با من صحبت نکرد. آنها حتی شایستگی این را نداشتند که دلیلی به من بدهند. من با دوست دخترم بودم که پدرم با من تماس گرفت و گفت که من در حال نقل و انتقالم – و اینکه به اروپا نمیروم.»
«او گفت، 'تو به یک تیم MLS میروی' و آنها حتی به ما نگفتند کجا تا زمانی که همه چیز تمام شد. آنها همه کارها را درست همانجا و تا انتها انجام میدهند. در مدت حضورم آنجا عالی بود. اما احساس میکنم باید در هنگام خروج با احترام بیشتری با من رفتار میشد.»
در یک کلام، مکگلین گفت که احساس بیاحترامی کرده است.
او گفت: «ارتباط با من؟ احترامی که به من نشان دادند؟ احساس کردم هیچ احترامی وجود نداشت. نحوه برخورد آنها بیاحترامی محض بود. و خوشحالم که به خوبی پیش رفت چون در هیوستون خوب بازی میکنم. اما واقعاً آرزو میکردم میتوانستم با شرایط بهتری از آنجا جدا شوم.»
همه چیز در هیوستون طبق برنامه پیش رفته است، حتی اگر تلخی آن باقی مانده باشد. مکگلین در این محیط جدید بهتر است، محیطی که به او کمک میکند به روشهایی که همه تصور میکردند، پیشرفت کند.
به محض ورود به هیوستون، باشگاه تقریباً بلافاصله اعلام کرد: آنها مکگلین را نزدیکتر به دروازه میخواهند. او قرار نبود یک هافبک دفاعی (شماره ۶) باشد، بلکه یک هافبک راست، که آزادی و اختیار برای نفوذ به داخل و انجام کارهایی که بهتر از همه انجام میدهد را داشته باشد.
مکگلین گفت: «من الان تا حدودی بازیساز هستم و این مسئولیت را دوست دارم. من احتمالاً بااعتمادبهنفسترین بازیکن در زمین هستم و میدانم چه کاری میتوانم انجام دهم، بنابراین این نقش را دوست دارم. اولش نمیدانستم چه اتفاقی میافتد. فکر میکردم یک هافبک مرکزی باشم، اما حالا مثل یک شماره ۱۰ راست هستم و این به من اجازه میدهد به داخل نفوذ کنم و موقعیت بسازم. امسال چهار یا پنج گل زدهام. من به اندازه کافی اعتماد به نفس دارم که به داخل بزنم و توپ را شوت کنم، مهم نیست چه اتفاقی میافتد.»
موریسیو پوچتینو، سرمربی تیم ملی آمریکا، روی این قابلیت مکگلین حساب باز کرد و او را در همین نقطه مقابل ترکیه و سوئیس به میدان فرستاد. او در اردوی ژانویه به عنوان هافبک دفاعی آغاز کرده بود و در شکست لیگ ملتها مقابل پاناما نیز در همین جایگاه بود. اما تابستان امسال، پوچتینو از الگوی بن اولسن، سرمربی هیوستون دینامو، پیروی کرد و با گلی که مکگلین در ثانیههای ابتدایی بازی ترکیه به ثمر رساند، پاداش خود را گرفت.
این بدان معنا نیست که پوچتینو معتقد است این آینده مکگلین است. در واقع، او میگوید اینطور نیست. در مقطعی، برای اینکه مکگلین به آنچه میتواند باشد تبدیل شود، باید به داخل زمین برگردد.
پوچتینو گفت: «من فکر میکنم او میتواند یک هافبک بزرگ باشد. او شاید فعلاً بتواند در پستی مانند وینگر بازی کند. اما وقتی توپ زیر پایش است، همه میتوانند کمی استراحت کنند. من هم میتوانم کمی استراحت کنم چون واقعاً به او اعتماد دارم که بازی را بسازد. همتیمیهایش به او تکیه میکنند و به او با توپ اعتماد دارند.»
«او باید در زمینههای دیگر پیشرفت کند تا به بازیکنی در بالاترین سطح تبدیل شود، اما ما با او کار میکنیم. تکامل او در پستی که امروز بود نیست. من فکر میکنم او بیشتر باید در داخل زمین بازی کند، مانند یک هافبک مرکزی (شماره ۸) یا هافبک تهاجمی (شماره ۱۰).»
پوچتینو، در نهایت، مردی است که مکگلین در تلاش است تا او را تحت تأثیر قرار دهد. در حالی که او با منتقدانش، آنهایی که او را خیلی کُند یا خیلی ضعیف مینامند، مبارزه میکند، پوچتینو کسی است که در پایان روز تصمیم نهایی را میگیرد و اوست که تعیین میکند آیا مکگلین میتواند رویای جام جهانی خود را زندگی کند یا خیر.
اخیراً چیزی به ذهن مکگلین خطور کرده است. او در تمرینات تیم ملی آمریکا به اطراف نگاه کرد و پاکستون آرونسون را در کنار خود دید. این دو از بچگی با هم بازی کرده بودند. حالا، آنها جزو گروه گلد کاپ بودند که یک سال مانده به تورنمنت بزرگ، برای کسب جایگاه در جام جهانی میجنگیدند.
او اعتراف میکند: «واقعاً اینطور به آن فکر نمیکنید تا زمانی که یک قدم به عقب برگردید. مثلاً همین الان، گاهی اوقات احساس میکنم فقط با او خوش میگذرانم. اما بعد یک قدم به عقب برمیدارید و متوجه میشوید، "اوه لعنتی، ما در تیم ملی هستیم!"»
مکگلین میگوید پوچتینو یک حضور آرامشبخش بوده است. از زمانی که او در اردوی ژانویه حاضر شد، پیام پوچتینو واضح بود: فقط خودت باش. با این حال، مکگلین هنوز بازیکنی است که نظرات متفاوتی دربارهاش وجود دارد و سوالاتی را ایجاد میکند.
آیا مکگلین برای بازیهای بینالمللی به اندازه کافی سریع است؟ آیا میتواند مهارتهای خود را به موقع برای جام جهانی تکمیل کند؟ اگر چیزهایی که مردم درباره او میگویند دقیق باشد چه؟ اگر نباشد چه؟ مکگلین یک سال فرصت دارد تا به همه اینها پاسخ دهد، و این تمام چیزی است که او اکنون به آن فکر میکند.
مکگلین به خاطر آنچه نشان داده میتواند باشد، در تیم ملی آمریکا حضور دارد. این ویژگیها او را به این جایگاه رساند. اما با فکر بیشتر، آن چیزهای دیگر هستند که به او کمک میکنند تا درها را بشکند و به جلو برود.
او میگوید: «جام جهانی بزرگترین هدف برای همه ماست. این چیزی است که تمام عمرت برایش تلاش میکنی. این بزرگترین مکان و بزرگترین صحنه است، و حضور در آنجا یک افتخار بزرگ خواهد بود. با عملکردم، میدانم که اگر میخواهم شانسی برای حضور در آن داشته باشم، باید حتی بهتر باشم. این تمام چیزی است که من برایش تلاش کردهام. و میدانم که باید سختتر از همیشه کار کنم تا مطمئن شوم شانسی دارم.»
«میخواهم خودم را محک بزنم. میخواهم در بهترین سطحی که میتوانم بازی کنم. لیگ قهرمانان اروپا، هر جا که باشد. میخواهم خودم را به چالش بکشم. میخواهم آن را انجام دهم. بارها و بارها گفتهام. من به خودم بسیار اعتماد به نفس دارم و میخواهم بازی کنم و تواناییهایم را نشان دهم. هر کجا که این بازی بتواند مرا ببرد، من میخواهم به آنجا بروم.»
🚨🚨این مطالب را هم بخوانید:
🔹کیران تریپیه و حواشی ایبیزا: بلوند مرموز کنار ستاره نیوکاسل کیست؟
🔹حکم بیسابقه دادگاه مادرید: زندان در انتظار عاملان توهین نژادپرستانه به وینیسیوس جونیور
🔹جام باشگاههای جهان در نیویورک: تقابل فرهنگها، تندیسهای رونالدو و شور هواداری پالمیراس و پورتو
خبرگزاری هوشمند • بازی با جوایز نامحدود